درست بیست سال پیش بود که یکی از مدیران پاییندستی با تهدید به برکناری دو نفر از کارکنان زیردستش که هرکدام دو فرزند خردسال بیشتر نداشتند از آنها خواست که فورا به یکی از مراکز بهداشتی شهر بروند و با انجام عمل وازکتومی و توبکتومی و آوردن گواهی مربوطه به سرکارشان برگردند. این اصرار مدیریتی از بیستوپنج سال پیش شروع و تا همین دهپانزده سال قبل هم ادامه داشت و درنهایت به تلاش برای افزایش زایمانهای سزارینی درحالیکه این عمل دارای مخاطرات و مضرات بسیاری برای مادر و فرزند بود و در صدر آن، ناتوانی زن در حاملگیهای سوم به بعد بود و همچنین فرزندان حاصل از سزارین عموما مستعد ابتلا به بیماریهایی نظیر دیابت و آسم بوده و هستند ادامه یافت.
با تمام اینها طی سالهایی که برنامههای تنظیم خانواده به طریق سخت و محکم در کشور اجرایی میشد، برخی پزشکان بعد از دومین سزارین، زنان را به توبکتومی یا همان بستن لولهها تشویق میکردند و هدف از این امر کاهش جمعیت در کشور بود که 13 روش برای پیشگیری از بارداری ارائه میشد درحالیکه در دیگر کشورهای جهان تنها دو یا سه مدل از آن اجرایی میگردید. حامی این جنایت بزرگ در دنیا با برگزاری همایشها و تألیف کتب مختلف تحت عنوان بهداشت باروری با هدف ترویج پیشگیری از باروری و حمایت بینالمللی جمعیت و برخی شرکتهای داروسازی، شرکتی آلمانی به نام بایر شرینگ فارما بود که عمده تولیدات این کارخانه، قرصهای ضدبارداری است و از بزرگترین شرکتهای پخش دارو در دنیا میباشد. ازجمله تألیفاتی که بهمنظور جلوگیری از بارداری و تشویق اولیاء و با حمایت مالی صندوق جمعیت بینالمللی و معدودی جامانده از خانهتکانیها در وزارت بهداشت انجام شده کتاب «احکام تنظیم خانواده» است که بهطور رایگان توزیع شد! و انتشار کتاب دیگری پیرامون وازکتومی که در آن بحث را بسیار ساده و عادی عرضه نموده و موجب انحراف ذهنی خواننده از بحث اصلی یعنی عقیم شدن فرد میشود!
البته بهجز فشار و کمکهای بیدریغ سازمانهای جهانی برای کاهش جمعیت ایران، در مواردی داخل کشور هم بیتقصیر نبوده زیرا طی یک دوره بیستساله در دهههای 70 و 80 حدود 300 میلیارد تومان به نرخ دلار آن زمان برای اجرای برنامه دیکته شده تنظیم خانواده غربی در ایران هزینه شد که استراتژی آن کاهش سریع جمعیت و شاخصهای باروری بود و میزان مصرف روشهای پیشگیری از بارداری از 49 درصد در سال 1367 به 7/8 درصد در سال ۱۳۶۸ رسید و نرخ باروری از شش فرزند در اواخر دهه ۶۰ به حدود دو فرزند در اواخر دهه ۸۰ سقوط کرد که این سرعت کاهش رشد جمعیت در سطح جهان امری بیسابقه بهحساب میآید و حاصل آن هم وضعیت کنونی سیمای جمعیت کشور است که همچنان مسیر سراشیبی را طی میکند و به نظر میرسد پس از سپری شدن دو سال از ابلاغ قانون جوانی جمعیت، نهتنها کاهش نیافت بلکه کمرنگتر هم نشده تا همه تبلیغاتی که توسط اعضای بهظاهر فعال کمیسیون مربوطه در مجلس طی این مدت شده، رنگ ببازد!
اسناد منتشرشده از سوی پنتاگون مبتنی بر این است که تمامی آژانسهای سازمان ملل متحد «UN» در سطح جهان که در کشورها اجرایی میشوند بهنوعی عملیات دفاعی و نظامی ارتش آمریکا بهحساب میآید زیرا زیرمجموعه سازمان ملل چشمبسته از دکترین امنیت ملی ایالاتمتحده حمایت و تبعیت میکند و اجراها مستقیما زیر نظر «مرکز عملیات نظامی و غیرنظامی cmoc» آمریکاست. بودجه اختصاصیافته سازمان بهداشت جهانی who به برنامه تنظیم خانواده در ایران رقمی معادل 31 هزار دلار اعتبار به برنامههای بهداشت مادران و کودکان و تنظیم خانواده در سالهای ۱۳۷۱ و ۱۳۷۲ بوده است که رقم مشترک آن حدود 92 هزار و پانصد دلار برای سالهای ۱۳۷۳ و ۱۳۷۴ هزینه شده. برژینسکی، استراتژیست آمریکا، معتقد است «لازم نیست به تأسیسات هستهای ایران حمله کنید، چراکه تغییرات جمعیتی ایران علیه حکومت است و با کمی صبر خود مشکلات را حل میکند، این یعنی اینکه اگر جمعیت پیر شد خود محافظهکار میشود.» البته انفعال و بازی کردن بخشی از تصمیم گیران و نهادهای داخلی در این ماجرا سبب شده تا امروز چالشهای جمعیتی بهگونهای گریبانگیر ما شود که بهسادگی نتوان از این گرداب بیرون آمد و نیازمند است اندکی به توان بعضی تصمیم گیران در قالب قانونگذاری مجلس و کمیسیون جوانی جمعیت و اعضای آن در مجلس یازدهم بیندیشیم که آیا با تمام توان تلاش کردهاند یا بیشتر به شعارپراکنی پرداخته شد و امروز فرصتی است که میتوان به بازنگریها پرداخت و برای ادامه این سربالایی از چهرههای تازه و مصمم در انتخاب مردمی حمایت کرد. حالا پس از دو سالی که از ابلاغ و اجرای قانونی جوانی جمعیت گذشته بازهم سیمای جمعیتی کشور امیدبخش نشده که البته این امر زمانبر و پرهزینه است و مدیران صبور و کارآمد را میطلبد تا کشور ناچار به قبول چالشی تازه به نام مهاجرپذیری نشود.
با تمام اینها طی سالهایی که برنامههای تنظیم خانواده به طریق سخت و محکم در کشور اجرایی میشد، برخی پزشکان بعد از دومین سزارین، زنان را به توبکتومی یا همان بستن لولهها تشویق میکردند و هدف از این امر کاهش جمعیت در کشور بود که 13 روش برای پیشگیری از بارداری ارائه میشد درحالیکه در دیگر کشورهای جهان تنها دو یا سه مدل از آن اجرایی میگردید. حامی این جنایت بزرگ در دنیا با برگزاری همایشها و تألیف کتب مختلف تحت عنوان بهداشت باروری با هدف ترویج پیشگیری از باروری و حمایت بینالمللی جمعیت و برخی شرکتهای داروسازی، شرکتی آلمانی به نام بایر شرینگ فارما بود که عمده تولیدات این کارخانه، قرصهای ضدبارداری است و از بزرگترین شرکتهای پخش دارو در دنیا میباشد. ازجمله تألیفاتی که بهمنظور جلوگیری از بارداری و تشویق اولیاء و با حمایت مالی صندوق جمعیت بینالمللی و معدودی جامانده از خانهتکانیها در وزارت بهداشت انجام شده کتاب «احکام تنظیم خانواده» است که بهطور رایگان توزیع شد! و انتشار کتاب دیگری پیرامون وازکتومی که در آن بحث را بسیار ساده و عادی عرضه نموده و موجب انحراف ذهنی خواننده از بحث اصلی یعنی عقیم شدن فرد میشود!
البته بهجز فشار و کمکهای بیدریغ سازمانهای جهانی برای کاهش جمعیت ایران، در مواردی داخل کشور هم بیتقصیر نبوده زیرا طی یک دوره بیستساله در دهههای 70 و 80 حدود 300 میلیارد تومان به نرخ دلار آن زمان برای اجرای برنامه دیکته شده تنظیم خانواده غربی در ایران هزینه شد که استراتژی آن کاهش سریع جمعیت و شاخصهای باروری بود و میزان مصرف روشهای پیشگیری از بارداری از 49 درصد در سال 1367 به 7/8 درصد در سال ۱۳۶۸ رسید و نرخ باروری از شش فرزند در اواخر دهه ۶۰ به حدود دو فرزند در اواخر دهه ۸۰ سقوط کرد که این سرعت کاهش رشد جمعیت در سطح جهان امری بیسابقه بهحساب میآید و حاصل آن هم وضعیت کنونی سیمای جمعیت کشور است که همچنان مسیر سراشیبی را طی میکند و به نظر میرسد پس از سپری شدن دو سال از ابلاغ قانون جوانی جمعیت، نهتنها کاهش نیافت بلکه کمرنگتر هم نشده تا همه تبلیغاتی که توسط اعضای بهظاهر فعال کمیسیون مربوطه در مجلس طی این مدت شده، رنگ ببازد!
اسناد منتشرشده از سوی پنتاگون مبتنی بر این است که تمامی آژانسهای سازمان ملل متحد «UN» در سطح جهان که در کشورها اجرایی میشوند بهنوعی عملیات دفاعی و نظامی ارتش آمریکا بهحساب میآید زیرا زیرمجموعه سازمان ملل چشمبسته از دکترین امنیت ملی ایالاتمتحده حمایت و تبعیت میکند و اجراها مستقیما زیر نظر «مرکز عملیات نظامی و غیرنظامی cmoc» آمریکاست. بودجه اختصاصیافته سازمان بهداشت جهانی who به برنامه تنظیم خانواده در ایران رقمی معادل 31 هزار دلار اعتبار به برنامههای بهداشت مادران و کودکان و تنظیم خانواده در سالهای ۱۳۷۱ و ۱۳۷۲ بوده است که رقم مشترک آن حدود 92 هزار و پانصد دلار برای سالهای ۱۳۷۳ و ۱۳۷۴ هزینه شده. برژینسکی، استراتژیست آمریکا، معتقد است «لازم نیست به تأسیسات هستهای ایران حمله کنید، چراکه تغییرات جمعیتی ایران علیه حکومت است و با کمی صبر خود مشکلات را حل میکند، این یعنی اینکه اگر جمعیت پیر شد خود محافظهکار میشود.» البته انفعال و بازی کردن بخشی از تصمیم گیران و نهادهای داخلی در این ماجرا سبب شده تا امروز چالشهای جمعیتی بهگونهای گریبانگیر ما شود که بهسادگی نتوان از این گرداب بیرون آمد و نیازمند است اندکی به توان بعضی تصمیم گیران در قالب قانونگذاری مجلس و کمیسیون جوانی جمعیت و اعضای آن در مجلس یازدهم بیندیشیم که آیا با تمام توان تلاش کردهاند یا بیشتر به شعارپراکنی پرداخته شد و امروز فرصتی است که میتوان به بازنگریها پرداخت و برای ادامه این سربالایی از چهرههای تازه و مصمم در انتخاب مردمی حمایت کرد. حالا پس از دو سالی که از ابلاغ و اجرای قانونی جوانی جمعیت گذشته بازهم سیمای جمعیتی کشور امیدبخش نشده که البته این امر زمانبر و پرهزینه است و مدیران صبور و کارآمد را میطلبد تا کشور ناچار به قبول چالشی تازه به نام مهاجرپذیری نشود.
حسن روانشید - روزنامهنگار پیشکسوت