يكم) دولت آمريکا روز پنجشنبه ۲۱ آذر ۱۳۹۲ شماري از نهادها را در ليست سياه و نقض تحريم در ارتباط با برنامه هستهاي ايران قرارداده است. وزارت خزانهداري آمريکا ۱۷ فرد و شرکت در اروپا و آسيا را به نقض تحريمهاي ايران از طريق ميانجي گري براي ارائه تجهيزات مورد نياز شرکت هواپيمايي ماهان متهم کرد. اين درحالي است که سناتور دموکرات «تيم جانسون» گفته است که وي با دولت اوباما در اين مورد موافق است که طرح تحريمهاي جديد ميتواند در مذاکرات حساس براي مهار برنامه هستهاي ايران اخلال ايجاد کند.
دوم) سخنگوي وزارت امور خارجه در خصوص تحريمهاي اخير وزارتخانههاي خزانهداري و خارجه آمريکا در مورد به اصطلاح «تحريمهاي جديد آمريکا عليه حاميان برنامه اتمي ايران» اظهار داشت: متاسفانه شاهد يک سر درگمي جدي در رويکرد، تصميمات و اظهارات مقامات آمريکايي هستيم و درحالي که مقامات دولت آمريکا به ظاهر در حال توجيه بخشهاي قانونگذاري ايالات متحده براي خودداري از تصويب تحريمهاي جديد عليه جمهوري اسلامي ايران و در چارچوب پيشبرد طرح اقدام مشترک جمهوري اسلامي ايران و گروه ۱+۵ هستند، ازسوي ديگر در اقدامي سوال برانگيز وزارتهاي خزانهداري و خارجه آمريکا در اقدامي غيرسازنده و در مسير رويکردهاي قبلي که بارها از سوي مقامات بلندپايه آمريکا ناموفق بودن آن به صراحت مورد تأکيد قرار گرفته است، مجددا به اين اقدام تکراري و بيفايده مبادرت کرده و مجموعههايي از ايران و چند شرکت خارجي را در فهرست تحريمها قرار دادهاند.
سوم) سيدعباس عراقچي عضو تيم مذاکرهکننده هستهاي در واکنش به اقدام دولت آمريکا مبني بر افزودن اسامي افراد و شرکتهاي جديدي به فهرست تحريمها عليه جمهوري اسلامي ايران، از اين اقدام به شدت انتقاد کرد و گفت: اين اقدام خلاف روح توافقنامه ژنو است. معاون امور حقوقي و بينالملل
وزير امور خارجه صبح جمعه ۲۲ آذر ۱۳۹۲ در گفتوگو با ايرنا در پاسخ به اين سوال که با توجه به اعمال اين تحريمها، تهران چه تصميمي خواهد گرفت؟ افزود: در حال ارزيابي شرايط موجود و اتخاذ عکسالعمل مناسب هستيم.
چهارم) گفت وگوهاي کارشناسي ايران و ۱+۵ که از ۱۸ آذر ۱۳۹۲ در وين پايتخت اتريش جريان داشت پنجشنبه شب ۲۱ آذر ۱۳۹۲ متوقف شد. به گفته اتحاديه اروپا «پيچيدگيهاي فني» دليل توقف اين گفت وگوها بود و «به زودي» ازسرگرفته خواهد شد. اين مطلب را مايکل مان سخنگوي کاترين اشتون اعلام کرده است. با اين حال ايسنا به نقل از «يک مقام مسئول» که نام وي را منتشر نکرده است، نوشت: «ترک کردن مذاکرات کارشناسي با ۱+۵ ازسوي هيئت ايراني ناشي از اقدام آمريکا در تصويب تحريمهاي جديد عليه ايران بود.» وي اظهار کرد: مذاکرات کارشناسي ايران و ۱+۵ به خوبي در وين پيش ميرفت و دو طرف توانسته بودند به نقاط مشترک خوبي برسند اما با اقدام يک جانبه آمريکا در تصويب تحريمهاي جديد عليه ايران که برخلاف روح توافق ژنو و حسن نيت دو طرف است، مذاکرات پايان يافت و هيئت ايراني براي برخي مشورتها به تهران بازگشت. همچنين اين مقام مسئول از احتمال گفتگوي تلفني وزير خارجه کشورمان با کاترين اشتون در اين رابطه خبر داد.
خبرگزاري مهرنيزازقول يک منبع مطلع نوشت «هيئت کارشناسي ايران مذاکرات را نيمه تمام گذاشته است چون تحريم هاي جديد» خلاف مسير توافقات «بوده است.» دور بعدي مذاكرات كارشناسي در اواخر آذر ماه برگزار شد اما باز هم به دليل رفتارهاي زياده خواهانه غرب ناتمام ماند و مذاكرات به بعد از كريسمس موكول شد.
پنجم) پيداست که سيگنالهايي که از درون بخشي از حاکميت آمريکا بر ميخيزد، آشکارا در جهت غلبه نظريات تندروها در آن کشور و شکست مذاکرات و نقض توافقنامهاي است که امضاي وزير خارجه آمريکا، به نمايندگي ازدولت اين کشور، پاي آن است. برخي كارشناسان معتقدند، دولت آمريکا و شخص آقاي اوباما که با شعار تغيير به پيروزي رسيد، اگر ميخواهد حاصل همه تلاشها براي مذاکرات باايران، ناگهان به دست تندروها بر باد نرود، لامحاله بايد با استفاده از قدرتي که شخص رئيسجمهور در اين کشور دارد (که طبق آن حتي مصوبات کنگره تا به امضاي رييس جمهور نرسد، اعتبارندارد) ازآبرو واعتبار «نهاد دولت» آمريکا دفاع کند و نگذارد پس از ساليان دراز صبر و تلاش با حاکميت يافتن «قدرت منطق» به جاي «منطق قدرت»، دوباره همه رشتهها پنبه در باد شود و سخن تندروهاي محافظهکار، به کرسي بنشيند.
ششم) روي آوردن آمريکا و دولتهاي اروپايي به سياستهاي تحريمي يک حرکت کاملا غيرانساني و مغاير با حقوق بينالملل است و اين موضوع خود نشان از استيصال غرب در برابر پيشرفتهاي ملت ايران است. رفتارهاي غيرمنطقي نمادي از شکست مجريان اين رفتارها است. روزنامه گاردين سال گذشته طي گزارشي به ناکارآمدي تحريمها عليه ايران اذعان کرده است. اين روزنامه معتقد است اعمال تحريمها از سوي آمريکا و متحدانش معمولا منجر به بروز مشکلات انساني ميشود و غيراخلاقي و دفاعناپذير است. به همين دليل همه تحريمها ناکارآمد هستند. ۶ سال پيش آمريکا مدعي تحريمهاي هوشمند عليه حکومت ايران بود و تأکيد ميکرد هيچ دشمني با مردم ايران ندارد. اما اکنون آمريکا و غرب، فشار به مردم ايران را بخشي از برنامه خود ميدانند. اين دقيقا همان منطق «داوويسگلاس» از مقامات اسرائيل درسال ۲۰۰۶ بود که گفت بايد غزه را محاصره غذايي کرد. بعدها براد شرمان نماينده کنگره آمريکا گفت منتقدان ميگويند تحريمها ممکن است به مردم ايران آسيب بزند و من صراحتا ميگويم لازم است همين نتيجه حاصل شود. گاردين ميافزايد: «جاي شگفتي است که رنجها وآلام انساني حاصل از سياستهاي آمريکا به ندرت در متن گفتمان سياسي آمريکا مطرح ميشود. آنها حقايق را در اين زمينه کتمان ميکنند. اقدامات تحريمي عليه ملتها با رفتار تروريستها چه تفاوتي دارد».
هفتم سياست آمريکا و شرکاي اروپايياش نسبت به جمهوري اسلامي برمدار «تحريم و تهديد» ميچرخد. آنها بر اين باورندکه تحريم اقتصادي و مالي عليه ايران، اقتصاد را در اين کشور فلج خواهد کرد و مهمتر از آن طرح انزواي ايران از جامعه بينالمللي را محقق ميسازد. مدار «تحريم وتهديد» عليه جمهوري اسلامي ايران بر يک اصل و آن هژموني غرب و صهيونيستها بر کل خاورميانه طراحي شده است. در گذشته هم اين قلم در مقالات متعدد نوشته است که پرونده هستهاي ايران وحتي موضوع و موضوعيت رعايت حقوق بشر در ايران، بيش از آنچه که پايه و اساس تعارض غرب (آمريکا و شرکاي اروپايي) عليه جمهوري اسلامي ايران دانسته شود، بهانه است. اصل برهم خوردن توازن گذشته در خاورميانه است که در آن رژيم صهيونيستي در مخمصه سختي گرفتار آمده است و آشکارا اغلب معادلههاي مستقر در گذشته به هم خورده است. اصل در طرح تحريم و تهديد وادار ساختن جمهوري اسلامي ايران به تمکين براي ترسيم توازن جديد در خاورميانه است. توازني که در آن اسرائيل از تهديد خارج شود و بلکه تثبيت سياسي او در خاورميانه به رسميت شناخته شود و آمريکا و شرکاي اروپايياش همچنان از اين منطقه که مرکز انرژي جهاني است، نفت ببرند و کشورهاي اسلامي را در بحران نگه دارند تا هژموني قدرت خود را در اين منطقه تداوم بخشند.
جان كلام اينكه؛ اقدام آمريكاييها تنها نتيجهاي كه در برخواهد داشت به بنبست كشيدن روند مذاكرات خواهد بود آنها با اين كارشان مذاكرات را دچار چالش خواهندكرد. رهبرمعظم انقلاب نيز از ابتدا هم گفته بودند آمريكاييها قابل اعتماد نيستند اكنون مردم شاهد اين موضوع هستند كه نميشود به آمريكاييها اعتماد كرد. اينك اين طرف آمريكايي است كه با نقض تعهدات خود در ژنو فريبكاري كرده است و بايد پاسخگو باشد!