باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا در سفری دورهای به غرب آسیا و اروپا راهی شده است. وی در مرحله اول در ریاض ضمن دیدار با سران سعودی در نشست سران شورای همکاری خلیج فارس حضور یافت. مرحله بعدی سفر اوباما به انگلیس است که محور آن نیز هماهنگی در باب آنچه مبارزه با تروریسم نامیدهاند و نیز جلب رضایت لندن برای ماندن در اتحادیه اروپا عنوان شده است.
نکته قابل توجه در سفر اوباما سیاستهای قابل تامل وی در نشست ریاض میباشد. در رفتار اوباما دو نکته نسبتا متضاد مشاهده میشود. وی از یک سو ایران را تهدید منطقه دانسته و بر همکاری با کشورهای عربی برای مقابله با آنچه تروریسم ایرانی نامیدهاند تاکید کرده است. از سوی دیگر وی از لزوم همزیستی کشورهای عربی با ایران سخن به میان آورده و به نوعی تلاش نموده تا خود را فردی نشان دهد که میتواند نقش میانجی میان ایران و کشورهای عربی داشته باشد. نوع رفتارهای اوباما در قبال کشورهای عربی و جمهوری اسلامی ایران در حین آنکه برگرفته از سیاست آمریکا برای مقصر نشان دادن کشورهای منطقه با محوریت تقابل شیعه و سنی ( ایران و عربستان) و مبرا دانستن آمریکا از شرایط بحرانی منطقه است، یک اصل مهم را در خود دارد و آن تکرار تداعی شدن سیاستهای هنری کیسینجر مشاور امنیت ملی و وزیر خارجه سابق آمریکا در دهه ۱۹۷۰ است. در دورانی که آمریکا بحرانیترین شرایط را به دلیل بحران اقتصادی، ناتوانی در جنگ ویتنام و دهها ناکامی دیگر در صحنه جهانی را تجربه میکرد کیسینجر تئوری راهبرد فراگیر را ارائه کرد. بر اساس این طرح آمریکا در حین حفظ رهبری جهانی خود، از ظرفیتهای تمام کشورها برای رسیدن به اهدافش بهره میگیرد. کیسینجر تاکید دارد که حل یک بحران زمینه ساز حل تمام مشکلات نمیشود و چالشی دیگر ایجاد خواهد شد و راه مقابله با آن این است که برای هر کدام از کشورها بر اساس ظرفیتهایشان نقشی تعریف گردد و به بازی گرفته شوند در حالی که هدایت نهایی تمام کشورها با آمریکا خواهد بود. بررسی رفتاری اوباما در سفر به عربستان نشان میدهد که وی به دنبال بهره گیری از چنین نظریهای برای خروج آمریکا از بنبستهای متعدد پیش رویش است بر این اساس از یک سو به حمایت کامل از کشورهای عربی میپردازد و از سوی دیگر ادعای رویکرد گفتمانی به ایران را مطرح میسازد. خواست نهایی اوباما آن است که در نهایت ایران و کشورهای عربی را به سمت اجرای خواستههای خود در منطقه هدایت نماید در حالی که به هر کدام از آنها وعده نقش آفرینی بیشتر را میدهد. به عبارتی آمریکا نه به دنبال دوستی با ایران است و نه کشورهای عربی و حتی ترکیه بلکه به دنبال بهرهکشی از تمامی آنها در جهت منافع خود و رژیم صهیونیستی است که در لوای سیاست چماق و هویج و وعدههای به اصطلاح تلاش واحد برای امنیت منطقه صورت میگیرد.