چند شب پیش مستند A۱۵۷ که داستان سرگذشت سه خواهر کرد سوری است را به همراه دوستانم دیدم. مستندی تلخ و تکاندهنده که هنگام دیدنش بعضی گریه کردند، بعضی بغض و بعضی مثل من نفس کشیدن برایشان سخت شد. در دلم خدارا شکر کردم که به خاطر امنیت جاری در کشورمان حادثهای مشابه داستان فیلم برای دختران و کودکان کشورمان رخ نمیدهد. اما امروز صبح با خبری از پیدا شدن سارقان هفته پیش محله مشیریه که همه فضای مجازی را پر کرده بود از خواب بیدار شدم به امید یافتن بنیتا و شنیدن خبر خوش بعد از آن حادثه لعنتی که برای آتنای ۷ ساله پیش آمد اما... و لحظه به لحظه اخبار جدیدتر و تلختر مخابره میشد و خبرها به حدی تلخ شد که حتی تلخی مستند شب گذشته را از یادم برد. این روزها سخت میگذرد یکبار خبری از آتنا میشنویم و یکبار یوسف را میدزدند و بار دیگر بنیتا را بیجان در ماشین دزدیده شده پدرش مییابند!
اصلا اخبار خوبی از جای جای کشورمان در بحث آسیبهای اجتماعی به گوشمان نمیرسد. کسی از بهبود یافتهها و کاهش نرخ آسیب اجتماعی یادی نمیکند این روزها فقط اخباری از قتل آتنا، ربودن یوسف و البته پیدا شدنش و حالا بنیتا. یکی از یکی تلختر مخابره میشود و هر بار یادم میآید که در برنامه ششم توسعهای که دولت برای مجلس نوشته بود خبری از توجه به آسیبهای اجتماعی نبود و حالا دارم بی توجهی به این ماجرا را با اخبار تلخ مرور میکنم! شاید اگر بنیتا و آتنا خواسته شان رفتن به ورزشگاه و دوچرخهسواری بود زودتر به خواسته خود میرسیدند اما انگار درخواست زنده ماندن و مهار آسیبهایی که بر پیکره کودکان وارد میآید توجه کسی را جلب نمیکند! اگر کسی توجه میکرد، شاید امروز آتنا، بنیتا و هزاران کودک قربانی آسیبهای اجتماعی خانمانبرانداز میتوانستند نفس بکشند و برایشان مهم نبود که ورزشگاه بروند یا نه! مادران طفلان معصومی که قربانی بیتوجهی مسئولان به ناهنجاریهای اجتماعی میشوند از این پس میخواهند کودک دیگری در مسیری که کودکشان را برد گرفتار نشود و برایشان مهم این است که مادر دیگری داغدار نشود نه اینکه مادر دیگری بچهاش را به ورزشگاه بفرستد یا به دوچرخهسواری!
بنیتا نفس نمیکشد
ماجرای بنیتا را مرور میکنیم: ساعت یازده و سی دقیقه صبح پنجشنبه ۲۹ تیرماه مرد جوان به همراه دختر هشت ماههاش قصد خروج از داخل پارکینگ خانهشان در منطقه مشیریه را داشتند و زمانی که پدر این دختر قصد بستن در پارکینگ را داشت، سارق خودرو را به همراه کودک ۸ ماهه ربود. با اعلام شکایت پدر بنیتا در شعبه چهارم دادسرای امور جنایی، تحقیقات برای یافتن ردی از دختر ۸ ماهه آغاز شد. در همین حال خانواده و اقوام او با انتشار خبر گم شدن کودک هشت ماهه در فضای مجازی از مردم برای یافتن او تقاضای کمک کردند.
در حالیکه مردم و پلیس به دنبال یافتن کودک هشت ماهه بودند، صبح دیروز بالاخره دو مظنون که از سوی پلیس شناسایی و دستگیر شده بودند، لب به اعتراف گشوده و پرده از مرگ بنیتا گشودند تا پس از ۶ روز قصه گم شدن این کودک مانند قصه یوسف شیرین تمام نشود. و بفهمیم که بنیتای خندانی که در عکسهای این روزهای شبکه اجتماعی دیدهایم دیگر نفس نمیکشد....
پلیس در مورد پرونده ربودن بنتیا چه میگوید؟
مرکز اطلاعرسانی پلیس آگاهی فرماندهی انتظامی تهران بزرگ در اطلاعیهای اعلام کرد: بدنبال سرقت خودرو فردی در روز پنجشنبه در منطقه مشیریه تهران که پس از خروج از پارکینگ منزلش به منظور بستن درب پارکینگ خودرو را بصورت روشن رها کرده و منجر به سرقت خودرو و نوزاد هشت ماههاش شد، بلافاصله یک تیم از کارآگاهان زبده پلیس آگاهی فرماندهی انتظامی تهران بزرگ دستگیری سارق یا سارقان و یافتن کودک ربوده شده را در دستور کار خود قرار دادند.
این مرکز در ادامه افزود: علیرغم نبود هیچگونه سرنخ و اثری از مجرم یا مجرمان، کارآگاهان با انجام اقدامات پلیسی موفق شدند دو نفر را شناسایی که نفر اول در محل سکونت خود واقع در شهرستان پاکدشت دستگیر و در اظهارات خود به سرقت خودرو و ربایش کودک توسط یکی از دوستانش اعتراف و اعلام کرد در همان ساعات اولیه پس از سرقت وی به همراه همدستش خودرو و کودک را به شهرستان پاکدشت منتقل کرده و سپس از همدیگر جدا شدند.
بلافاصله ماموران به محل اختفای سارق اصلی مراجعه و وی را دستگیر کردند. این فرد که دارای سوابق متعدد کیفری است و به تازگی از زندان آزاد شده است در اعترافات اولیه اعلام کرد که ساعاتی پس از سرقت و انتقال خودرو به خارج از تهران، خودرو و نوزاد هشت ماهه را در یکی از خیابانهای شهرستان پاکدشت رها کرده و در حال حاضر هیچگونه اطلاعی از سرنوشت کودک ربوده شده ندارد. سرانجام کارآگاهان به نشانی اعلامی مراجعه و متاسفانه با پیکر بیجان کودک ربوده شده مواجه شدند.
پلیس در پایان با توجه به تلاشهای صورت گرفته برای کشف این جنایت و ضمن ابراز همدردی با خانواده این کودک، از والدین خواست در نگهداری از فرزندان خود دقت بیشتری داشته باشند تا دیگر شاهد وقوع اینگونه فجایع نباشیم.
اعترافات کامل عامل اصلی ربودن بنیتا
یک منبع آگاه در گفتوگو با میزان، در مورد نحوه شناسایی عامل ربودن دختر ۸ ماهه و دستگیری او و همدستش گفت: پس از اعلام موضوع به پلیس و در جریان تحقیقات ماموران پلیس آگاهی تهران متوجه رد پای دو سارق حرفهای لوازم داخل خودرو شدند. همچنین مشخص شد که یکی از این دو سارق به تازگی از زندان آزاد شده است.
وی ادامه داد: با شناسایی مخفیگاه یکی از این سارقان، او اعتراف کرد که خودرو و بچه در اختیار همدستش است. با دستگیری سارق دوم او در بازجوییها منکر هرگونه سرقت شد تا اینکه پس از روبهرو شدن با همدستش لب به اعتراف گشود.
این منبع آگاه تاکید کرد :سارق در بازجوییها اعتراف کرد پس از سرقت خودرو از مشیریه به همراه کودک، آن را همان روز در یکی از خیابانهای پاکدشت آورده و پس از بالا کشیدن شیشهها آن را رها کرده است. وی افزود: ماموران بلافاصله به محل رها کردن خودرو در محلهای خلوت رفته و مشاهده کردند خودرو زیر آفتاب شدید قرار دارد. شدت گرما به حدی بود که جسد کودک ۸ ماهه دچار جمود نعشی شده بود.
به گفته این منبع آگاه با توجه به شرایط محل قرار گیری خودرو و بالا بودن شیشههای خودرو به احتمال زیاد دختر ۸ ماهه به علت گرما و گرسنگی و تشنگی جان خود را از دست داده است. در حال حاضر با دستور قضایی جسد برای مشخص شدن علت مرگ به پزشکی قانونی منتقل شده است. وی تاکید کرد: قاتل مدعی است وقتی خودرو را رها کرده است، هنوز بنیتا زنده بود.
انسان گرگ انسان است
سال ۲۰۰۸ عکسی از یک شیر پس از شکار آهویی باردار منتشر شد که در آن عکس اینگونه بیان شده بود که شیر پس از فهمیدن اینکه آهو باردار بوده دچار عذاب وجدان و سکته میشود. کاری نداریم حالا چند وقتی است که میگویند این داستان شایعه بوده. اما باز هم نمونه دیگری که در فضای مجازی بود حمله ۵ شیر گرسنه به یک گاو بوده که پس از اینکه متوجه میشوند شکار باردار است او را رها میکنند.
حالا در مورد حادثه تلخ بنیتا باید بنویسیم کاش این سارقان کمی مانند این حیوان درنده بودند. کاش موقعی که میفهمیدند بچه داخل ماشین است همانجا یا ماشین را رها میکردند یا بچه را. کاش ماشین را در جایی خلوت رها نمیکردند که بنیتای ۸ ماهه در اثر گرما، گرسنگی، تشنگی جان خود را از دست بدهد. خدا میداند که بنیتا چقدر برای تکتک این عوامل و برای نداشتن آغوش پر مهر مادر گریه کرده.
داستان تلخ بنیتا در کنار عکسهای مادر و خانوادهاش حال آدم را بدجوری بد میکند. نفس آدم سخت راه خود را پیدا میکند.
در کنار همه اینها خوب است درس عبرتی بگیریم هم خانوادهها و هم مسئولین. درس خانوادهها این باشد که آنقدر راحت فرزندان خود را رها نکنند تا سرنوشتی مانند محمدطاحا، ستایش، آتنا، یوسف، بنیتا، داشته باشند درست است که از میان همه اینها یوسف سرنوشت بهتری داشت اما مسلما همان چند ساعت و چند روز بر خود او و خانوادهاش سخت گذشته.
حالا یاد کمکاری های حوزه چالشهای اجتماعی و ناهنجاریها باید افتاد و آستینها را بالا زد تا بنیتا و آتنای دیگری قربانی نشوند.
اما مسئولین و نیروی انتظامی بهتر است حواس خود را بیشتر جمع کنند صدای زنگ کرکننده آسیبهای اجتماعی را بشنوند و وقت خود را درگیر آمارسازی و برگزاری سمینار و همایشهای نمایشی نکنند. اینکه در کمتر از یک ماه فقط در بحث کودکان تقریبا ۳ خبر تاسفآور بشنویم اصلا چیز خوبی نیست اینکه آمار سرقت، تجاوز و... اینطور بالا برود اصلا خوب نیست. اینکه این سارقان و زورگیران پس از مدتی دوباره در سطح کوچه و خیابان آفتابی بشوند و باعث رعب و وحشت شوند اصلا خوب نیست.
نویسنده: محسن رجبی