چند ماه قبل ترامپ رئیس جمهور آمریکا خبر خروج واشنگتن از توافقنامه برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) را اعلام کرد چراکه وی براین باوربوده و هست که برنامه جامع اقدام مشترک با ایران، با امکان دور زدن تحریمها توانایی ساخت بمب هسته ای را برای تهران فراهم میکند. پیرو این تصمیم آمریکا هرچند روسای جمهور انگلیس، آلمان و فرانسه مدعی شدند که خواهان اجرای برجام توسط طرفهای توافقنامه هستند اما به کرات دیده شده که اغلب شرکتهای که متعلق به این کشورها بودند و در صدر شرکای تجاری ایران به خصوص در حوزه نفت قرار داشتند یک به یک خوش خدمتی به آمریکا به داشتن ارتباطی حرفه ای و تجاری ترجیح دادند و با مطرح کردن اینکه تحت فشار هستند یک به یک از ایران خارج شدند.
در میان این شرکتها نام شرکای مطرحی همچون توتال فرانسه،کیسون ؛ ایرباس فرانسه Airbus، بوئینگ امریکا Boeing، انی ایتالیا Eni، Saga Energy نروژ، Siemens Co. آلمان؛دانیلی چینا ایتالیا Danieli و دهها شرکت بینالمللی دیگر به چشم میخورد اما نکته اصلی دراین میان آن است که متولیان کشور جدا از اقداماتی که برای رفع تبعات ناشی از خروج این شرکتها از ایران بایستی میاندیشیدند تاکنون چه برنامه و سیاستی رادر قبال آنها لحاظ کردهاند.
بدعهدیها مداوم
آنچه از شواهد امر بر میآید نه تنها سیاستی و برنامه برای این مساله تدوین نشده بلکه همچنان دروازههای تجاری کشوربر روی واردات محصولات این کشورها باز است و شاید متولیان کشور براین باورند که جواب بدی را نباید با بدی داد،هرچند که به ضرر مردم کشور تمام شود.
بی شک ضرب المثل "جواب های؛ هوی است" با حال و هوای این روزهای تجارت کشور با سایر کشورهایی که مدعی بودند هیچ تهدید و یا فشاری نمی تواند منجر به خروج دوباره آنها از ایران بعد از امضای برجام شود،جوابی درست و درخور است. جوابی که شاید بیانگر این مساله برای آنها باشد که جواب بدعهدی و زیر پیمان زدن آن هم نه در حد یک معامله معمولی در کوچه و بازار که در سطح بینالمللی را همیشه نباید به نرمی و لطافت پاسخ گفت.
هرچه به زمان تعیین شده توسط سیاستمداران امریکایی نزدیک میشویم برتعداد شرکت هایی که از ایران خارج شده و یا میشوند افزوده میشود اما دراین بین یک نکته اساسی و قابل تامل در خصوص کشورهایی که سالیان سال ایران نسبت به تامین نفت آنها تعهد کرده و تجارت دو کشور هموارهبر مبنای اصل تجارت و در سطوح بینالمللی بوده است،مطرح میشود به این ترتیب که اگر این کشورها که در بین آنها نام هند، چین، کره و ژاپن به وضوح به چشم میخورد نسبت به قطع واردات نفت از ایران خود داری کرده اند چرا همچنان باید در لیست گمرکات کشور نام آنها حضور داشته باشد.
زخم به پیکره اقتصاد
نکته دوم اینکه اگر بنا باشد براساس اصل تجارت سالم و درست با این قبیل کشورها آن هم در سطح بینالمللی فعالیت داشته باشیم،کدام اصل این مساله را تایید میکند در مقابل فرد یا کشوری و یا تاجری که به هر دلیلی نسبت به عهد خود پایند بوده است باید پایدار و استوار باقی ماند تا نه یکبار که بارها و بارها زخم خود را به پیکره تجارت و اقتصاد کشور زده است.
نکته سوم اگر تنها بحث خرید نفت این کشورها را مدنظر قرار دهیم به چند نکته کلیدی میرسیم که قابل تامل است. به این ترتیب که صادرات نفت ایران در سال ۲۰۱۱ و آخرین سال قبل از اعمال تحریمها به کشورهای چین، ترکیه، ایتالیا، و کره جنوبی به ترتیب ۵۵۷، ۱۸۶، ۱۸۲ و ۲۳۹ هزار بشکه در روز بوده است. همچنین کشورهای هند، امارات متحده عربی و یونان به ترتیب ۳۵۰، ۹۵ و ۱۲۲ هزار بشکه در روز نفت ایران را در سال ۲۰۱۱ خریدند.برهمین اساس، صادرات نفت ایران در فوریه ۲۰۱۸ به هر کدام از کشورهای ایتالیا و ترکیه ۱۸۳ هزار در روز به کشور چین ۷۰۴ هزار بشکه در روز و به کشورهای کره جنوبی، هند، امارات متحده عربی و یونان به ترتیب ۳۴۹، ۶۲۸، ۱۳۸ و ۷۴ هزار بشکه در روز بود. ایران در ماه مارس ۶۹۹ هزار بشکه در روز به چین، ۲۲۶ هزار بشکه در روز به ترکیه، ۱۸۹ هزار بشکه در روز به ایتالیا، ۲۷۹ هزار بشکه در روز به کره جنوبی، ۴۲۲ هزار بشکه در روز به هند، ۱۶۰هزار بشکه در روز به امارات و ۹۳ هزار بشکه در روز به یونان نفت فروخت.ه است
همچنین طبق آمار ارائه شده، صادرات نفت ایران در آوریل ۲۰۱۸ به چین ۷۱۴ هزار بشکه در روز، به ترکیه ۲۰۱ هزار بشکه در روز، به ایتالیا ۱۶۶ هزار بشکه در روز، به کره جنوبی ۲۴۵ هزار بشکه در روز، به هند ۶۷۰ هزار بشکه در روز، به امارات متحده ۱۲۷ هزار بشکه و به یونان ۹۶ هزار بشکه بوده است.
براساس این گزارش جمع صادرات نفت ایران در سال ۲۰۱۱ (پیش از تحریمها) دو میلیون و ۵۳۷ هزار بشکه بوده است. همچنین جمع صادرات نفت ایران در فوریه ۲۰۱۸، دو میلیون و ۵۶۶ هزار بشکه، در مارس ۲۰۱۸، دو میلیون و ۳۲۱ هزار بشکه و در آوریل دو میلیون و ۶۹۵ هزار بشکه در روز بوده است.
حال با این تفاسیر آیا باز هم باید دل نگران خروج این کشورها و شرکتهای آنها باشیم و همچنان با ملایمت و نرمی در سطح تجارت بینالمللی عمل کنیم و یا اینکه باید نسبت به برقراری سطح تجاری کشور با آنها تجدید نظر کنیم تا این شرکتها و متولیان تحت امر آنها متوجه شوند که ایران در رویارویی با مساله بد عهدی و پیمان شکنی اگر تا امروز کوتاه آمده است اما زین پس برای احقاق حق مردم و کارگران کشورش هم که شده باشد کوتاه نیامده و سکوت نمی کند و به متولیان این شرکتها خواهد فهماند که اگر یک بار به رسم رفاقت بدعهدی و همراهی آنها با دشمن ایران را نادیده گرفته است دلیل برآن نیم شود که این روند ادامه داشته باشد و این شرکتها گمان کنند که هر بار بروند پلهای پشت سرشان خراب نشده و میتوانند بازگردند.