دوشنبه ۱۹ تير ۱۴۰۲ - ۲۰:۲۸
کد مطلب : 126372
ساده در باره «نگهبان شب»

فیلمی شریف، صادق و نجیب

فیلمی شریف، صادق و نجیب
گروه فرهنگی سیاست روز  - پس از مدت‌ها برای دیدن یک فیلم سینمایی، به موزه سینما در باغ فردوس رفتیم،‌بماند که در پیرامون این ساختمان قدیمی زیبا چه حال و احوالی بود،‌اما فضای باغ فردوس بسیار زیبا و مثبت بود.
فیلمی که برای دیدن انتخاب کرده بودیم نگهبان شب بود، درباره این فیلم مختصر جستجویی کرده بودم و خانواده را نیز با خود همراه تا شبی خوش در کنار هم داشته باشیم.
رضا میر کریمی در کارنامه فیلم سازی خود آثاری خوب و به یادماندی دارد، همچون یک «حبه قند»، زیر نور ماه، به همین سادگی و دیگر آثار او همواره با داستان‌هایی معنا گرا و ارزشی همراه بوده است و این وجه تمایز او با دیگر کارگردان‌ها و نویسندگان سینمایی است.
به شدت می‌توان جای خالی فیلم‌های پاک، نجیب، ارزشمند و تأمل برانگیز را در هنر و صنعت سینمای کشور احساس کرد و همین مسئله افکار عمومی را از فضای پاک که انرژی مثبت به بیننده تزریق کند و او را وادار به تفکر نماید دور کرده است. ذائقه مردم با فیلم‌های سطح پایین و دم دستی که تنها بیشتر به لودگی می‌پردازد تغییر داده شد و این اتفاق به واسطه سیاست‌های فغرهنگی است که از سوی متولیان آن گرفته می‌شود.
نگاهی به فیلم‌های در حال اکران در سینماهای کشور نشان می‌دهد که چه نوع فیلم‌هایی با تعداد سینمای بالا و با تعداد روزهای زیاد در حال اکران است و بروش میلیاردی هم داشته است. در کنار چنین فیلم‌هایی،‌یک فیلم سینمایی خوب و نجیب به نام «نگهبان شب» اکران می‌َشود،‌اما می‌بینیم که دیده نمی‌شود.
فیلم شاید از نظر روایت داستانی کند به نظر برسد اما ویژگی چنین فیلم‌هایی است که همچون یک داستان و رمان تعریف شود و برای درک آن البته که باید حوصله بیشتری به خرج داد. داستان فیلم ماجرای سادگی و صداقت است،‌ سادگی یک پسر جوان روستایی که شاید برخی آن را حماقت بنامند اما صداقت، بدون غل و غش،‌ آنچه که در جریان فیلم اتفاق می‌افتد حماقت است، حماقت از سوی فردی که به خیال خود سر جوان روستایی کلاه می‌گذارد و ده‌ها نفر دیگر را هم به خاک سیاه می‌نشاند. نقش اول فیلم همان پسر جوان روستایی، در ساده ترین شکل ممکن تا پایان پایبند آن چیزی است که در روستا و با تربیت پدر و مادری روستای بزرگ شده است. حتی 200 میلیون تومانی که آن کلاه بردار که تقشش را محسن کیایی بازی می‌کند، نمی‌تواند وسوسه کند و آن پول را پس می‌زند.
فیلم از نظر ساختاری قوی است، بازی‌ها با توجه به این که اکثر بازیگران آن حرفه‌ای تیستند، اما بازی‌های خوبی از آنها گرفته شده که این هنر یک کارگردان است و کریمی از پس آن بر آمده است.
برج مسکونی نیمه کاره، در منطقه‌ای محروم، محله‌ای فقیر اما گرم و دوست داشتنی، خانه‌ای در میان آن خانه‌های فقیر که البته تصویری که میرکریمی از آن نشان می‌دهد، تحقیر آمیز نیست بلکه شخصیت‌های آن با عزت نفس زندگی می‌کنند و برای کسب روزی حلال به کار سخت مشغولند نه مانند آنهایی که سعی دارند با کلاهبرداری و بهره بردن از رانت و فساد اقتصادی، به آلاف و الوف خود برسند.
رضا همان نگهبان شب، پس از کوچ از روستایی در کرمان به تهران، مسحور زرق و برق پایتخت نمی‌شود و دست به هر کاری نمی‌زند تا بتوان خود را بالا بکشد، اصلا بلد نیست دست به کارهای منفی بزند و این صحنه‌ها در فیلم به خوبی به تصویر کشیده شده است. نگهبان شب با دختر معمار و بنای ساختمان که اتفاقاً مشکل شنوایی و تلکم هم دارد، به سادگی ازدواج می‌کند و عشق میان این دو است که اوج ارزش فیلم را به نمایش می‌گذارد.
زندگی در یک اتاق محقر اما گرم و صمیمی که با عشق همراه است، همان ساده زیستی برای زندگی بهتر را به تصویر می‌کشد که در مدرنیسم به هیچ وجه وجود ندارد.
نگهبان شب فقیر است، همه آنهایی که اطراف او هستند به نوعی فقیرند، یکی فقیر مادی است و دیگری فقیر معنوی، اما در این فیلم آنکه پیروز میدان است همانی است که فقر مادی دارد اما فقر معنوی و احساسی نه.
فیلم را حتی نمی‌توان تلخ یا سیاه دانست، قطعا اگر هم تلخ مزه باشد، آن بخش تلخ است که عده‌ای همچنان در اندیشه چپاول و ثروت اندوزی از راه حرام هستند.
آنجا که نگهبان شب به کیایی می‌گوید من فکر می‌کردم خدا تورو برای من فرستاده؟ اما کیایی در نقشی که در فیلم بازی می‌کند درکی از این حرف ندارد. نگهبان شب حتی نگران آنهایی است که به مهندس پول داده‌اند تا برج را بسازد. برجی که نیمه کاره رها می‌شود اما آنچه که می‌ماند، شرافت و نجابت یک روستازاده صاف و ساده است.
به دیدن فیلم بروید و عمیق به آن بنگرید.
https://siasatrooz.ir/vdciyqazrt1arp2.cbct.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی