فیلم را در جشنواره فیلم فجر پارسال دیدم، فیلمی آرامبخش و تأثیرگذار که امسال اکران شده و آن را بار دیگر هم خواهم دید.
از این دست فیلمها کم داریم، یا ساخته نمیشود یا ساخته هم که میشود آنقدر بد میسازند که هم فرم و هم محتوا به فنا میرود، اما در جشنواره پارسال فیلمی پخش شد که دیدن آن ارزش دارد.
«جنگل پرتقال» فیلمی درخور که اکنون چند روزیست درحال اکران است، اما تبلیغی هم برای آن انجام نشده که البته حیف است این فیلم خوب را مردم نبینند. فیلم جنگل پرتقال یک فیلم عاشقانه ساده و خودمانی است که کارگردان آن را توانسته به خوبی بسازد.بازیهای خوب نقش اول زن و نقش اول مردم فیلم، جذابیت آن را بیشتر کرده تا جایی که ارتباط مخاطب با فیلم به همین واسطه بسیار افزایش مییابد. علاه بر آن فیلمنامه خوب جنگل پرتقال نیز از ویژگیها و امتیازاتی است که این فیلم با خود دارد.
فیلمنامه از انسجام خوبی برخوردار است و علاوه بر آن که داستان را به صورت روایی پیش میبرد، به گذشتهها نیز سری میزند تا بیننده هم با تعلیق داستان همراه باشد و هم از ماجراها آگاه شود.
داستان فیلم دو دانشجو را نشان میدهد که دانشجوی دختر باغ پرتقال دارد و مشغول پرورش و فروش محصولات باغی خود است. دانشجوی دیگر پسری است که با سارا بهرامی در دانشگاه همکلاسی بوده است و اکنون پس از چند سال به شهری باز میگردد که در دانشگاه آن درس میخواند.
میر سعید مولویان که نقش دانجشویی را بازی میکند که اکنون برای گرفتن مدرک دانشگاهی خود به شمال بازگشته و با دوستان و همکلاسیهای قدیمی خود روبرو میشود، اما در این میان سراغ فردی را میگیرد که پیش از این ابراز علاقه میان آنها بوده اما سهراب بهاریان که در سریال خاتون نیز خوش درخشید، با پیدا کردن هم دانشگاهی خود که سارا بهرامی است ماجرای و داستانهایی را رقم میزند که دیدنی و شنیدنی است.
مدتها بود که جای خالی اینگونه فیلمها در کنداکتور پخش سینماها به شدت احساس میشد و میرفت حتی به فراموشی سپرده شود. این که برخی اعتقاد دارند مردم نیاز به فیلمهای کمدی دارند بحثی نیست، اما کمدیهای هجو و سبک مغز، سطح سلیقه مخاطب را پایین میآورد و باعث میشود تا با ساخت فیلمهایی به سبک جنگل پرتقال نیز ارتباط برقرار نکند و چنین فیلمهای خوبی با بیمهری مخاطب و سینماگران روبرو شود. فیلم سینمایی جنگل پرتقال اما آنقدر به بیننده احساس خوبی منتقل میکند که از هر فیلم کمدی و طنزی مفرحتر است.
جنگل پرتقال را میتوان فیلمی مخاطب پسند از طیفهای گوناگون دانست، فیلم حول احوال جوانان میچرخد اما برای دیگر اقشار نیز دیدنی است، چرا که مادران و پدران نیز با مشکلات فرزندانشان درگیر هستند.
قدر مسلم دیدن جنگل پرتقال ارزشش را دارد، فیلمی با سطحی از معرفت، تأثیرگذار و ارزشمند است که بیننده با رضایت صندلی سالن سینما را ترک میکند و حسرت هدر رفتن پول بلیت خود را نمیخورد.
هر چند این فیلم میتوانست قویتر و عمیقتر ساخته شود، اما باید در نظر داشت که جنگل پرتقال نخستین فیلم بلند آرمان خوانساریان است که فیلمنامه را نیز خود او نوشته و البته از تجارب رسول صدرعاملی هم بیبهره نبوده، چرا که تهیه کننده آن کارگردان معروفی است که در کارنامه خود فیلمهایی چون گلهای داودی، من ترانه 15 سال دارم، هر شب تنهایی و دختری با کفشهای کتانی دارد.
فیلم جنگل پرتقال را به تماشا بنشینید و از زیباییهای شهری و طبیعی فیلم علاوه بر داستان درام آن لذت ببرید.
از این دست فیلمها کم داریم، یا ساخته نمیشود یا ساخته هم که میشود آنقدر بد میسازند که هم فرم و هم محتوا به فنا میرود، اما در جشنواره پارسال فیلمی پخش شد که دیدن آن ارزش دارد.
«جنگل پرتقال» فیلمی درخور که اکنون چند روزیست درحال اکران است، اما تبلیغی هم برای آن انجام نشده که البته حیف است این فیلم خوب را مردم نبینند. فیلم جنگل پرتقال یک فیلم عاشقانه ساده و خودمانی است که کارگردان آن را توانسته به خوبی بسازد.بازیهای خوب نقش اول زن و نقش اول مردم فیلم، جذابیت آن را بیشتر کرده تا جایی که ارتباط مخاطب با فیلم به همین واسطه بسیار افزایش مییابد. علاه بر آن فیلمنامه خوب جنگل پرتقال نیز از ویژگیها و امتیازاتی است که این فیلم با خود دارد.
فیلمنامه از انسجام خوبی برخوردار است و علاوه بر آن که داستان را به صورت روایی پیش میبرد، به گذشتهها نیز سری میزند تا بیننده هم با تعلیق داستان همراه باشد و هم از ماجراها آگاه شود.
داستان فیلم دو دانشجو را نشان میدهد که دانشجوی دختر باغ پرتقال دارد و مشغول پرورش و فروش محصولات باغی خود است. دانشجوی دیگر پسری است که با سارا بهرامی در دانشگاه همکلاسی بوده است و اکنون پس از چند سال به شهری باز میگردد که در دانشگاه آن درس میخواند.
میر سعید مولویان که نقش دانجشویی را بازی میکند که اکنون برای گرفتن مدرک دانشگاهی خود به شمال بازگشته و با دوستان و همکلاسیهای قدیمی خود روبرو میشود، اما در این میان سراغ فردی را میگیرد که پیش از این ابراز علاقه میان آنها بوده اما سهراب بهاریان که در سریال خاتون نیز خوش درخشید، با پیدا کردن هم دانشگاهی خود که سارا بهرامی است ماجرای و داستانهایی را رقم میزند که دیدنی و شنیدنی است.
مدتها بود که جای خالی اینگونه فیلمها در کنداکتور پخش سینماها به شدت احساس میشد و میرفت حتی به فراموشی سپرده شود. این که برخی اعتقاد دارند مردم نیاز به فیلمهای کمدی دارند بحثی نیست، اما کمدیهای هجو و سبک مغز، سطح سلیقه مخاطب را پایین میآورد و باعث میشود تا با ساخت فیلمهایی به سبک جنگل پرتقال نیز ارتباط برقرار نکند و چنین فیلمهای خوبی با بیمهری مخاطب و سینماگران روبرو شود. فیلم سینمایی جنگل پرتقال اما آنقدر به بیننده احساس خوبی منتقل میکند که از هر فیلم کمدی و طنزی مفرحتر است.
جنگل پرتقال را میتوان فیلمی مخاطب پسند از طیفهای گوناگون دانست، فیلم حول احوال جوانان میچرخد اما برای دیگر اقشار نیز دیدنی است، چرا که مادران و پدران نیز با مشکلات فرزندانشان درگیر هستند.
قدر مسلم دیدن جنگل پرتقال ارزشش را دارد، فیلمی با سطحی از معرفت، تأثیرگذار و ارزشمند است که بیننده با رضایت صندلی سالن سینما را ترک میکند و حسرت هدر رفتن پول بلیت خود را نمیخورد.
هر چند این فیلم میتوانست قویتر و عمیقتر ساخته شود، اما باید در نظر داشت که جنگل پرتقال نخستین فیلم بلند آرمان خوانساریان است که فیلمنامه را نیز خود او نوشته و البته از تجارب رسول صدرعاملی هم بیبهره نبوده، چرا که تهیه کننده آن کارگردان معروفی است که در کارنامه خود فیلمهایی چون گلهای داودی، من ترانه 15 سال دارم، هر شب تنهایی و دختری با کفشهای کتانی دارد.
فیلم جنگل پرتقال را به تماشا بنشینید و از زیباییهای شهری و طبیعی فیلم علاوه بر داستان درام آن لذت ببرید.
محمد صفری