سردمداران كاخ سفيد پس از حوادث يازدهم سپتامبر سال ۲۰۰۱ با طمطراق فراوان وعده داده بودند كه با لشكركشي به خاورميانه، قادرند ريشه تروريسم را براي هميشه خشك كرده و نظم دلخواه را در نظام بينالمللي برقرار سازند و به همين دليل حمله نظامي به افغانستان و عراق و اشغال اين دو كشور را آغاز كردند تا ضمن مقابله با تروريسم كه به اعتقاد تئوريسينهاي پنتاگون از اين دو كشور نشأت ميگرفت، نظامهاي مطلوب را در خاورميانه با حضور نظاميان آمريكايي پايهگذاري كنند. از همينرو بود كه وزير خارجه وقت آمريكا مدعي شد "ما نظامي پيشرفته و جامعهاي ايدهآل در افغانستان پايهگذاري كرده و با نظارت مستقيم خود، ژاپني دوم را در آسيا ايجاد خواهيم كرد!" ولي امروز پس از ۱۳ سال سرمايهگذاري هنگفت نظامي، مالي، سياسي، اقتصادي و حيثيتي آمريكا شاهد هستيم كه ريشه تروريسم در جهان نه تنها خشكانده نشده بلكه در خاورميانه و در كشورهايي هم كه آمريكا در آنها حضور مستقيم و يا غيرمستقيم دارد، فعاليت تروريسم از گذشته قويتر و بيشتر شده و عملاً سياستهاي جنگ افروزانه بوش و اوباماي مدعي ايجاد تغيير در جهان به شكست انجاميده است.
در سالگرد فاجعه ۱۱ سپتامبر، اوباما رئیسجمهوری آمریکا تروریسم را خطر بزرگ بینالمللی خواند. اعلام طرح ائتلاف جهانی علیه گروههای تروریستی در سوریه و عراق محور اصلی سخنرانی رئیسجمهوری آمریکا بود و اوباما دستور بمبارانهای هوایی مراکز داعش و النصره در سوریه و عراق را صادر کرد.
اوباما گفت انهدام گروههای تروریستی در عراق و سوریه و در دیگر کشورها، زمانبر و طولانی خواهد بود. همزمان با سخنرانی رئیسجمهوری آمریکا، جانکری وزیر خارجه اوباما به خاورمیانه آمد، در عراق با آقای عبادی نخستوزیر جدید این کشور ملاقات و گفت وگو کرده و از عربستان، قطر و چند کشور دیگر عربی نیز برای بررسی طرح تشکیل جبهه مشترک علیه داعش دیدار کرده است. «اوباما» در سخنرانیاش گفت دولت بشار اسد وجاهت قانونی ندارد و بدون هماهنگی با دولت سوریه، حملات هوایی را در خاک آن کشور علیه داعش و النصره انجام خواهد داد.
پوتین، رئیسجمهوری روسیه ضمن اعتراض به سخنان اوباما درباره دولت سوریه، اجرای هر حمله هوایی بدون هماهنگی با دولت این کشور را خطرناک و نقض آشکار قوانین بینالمللی خواند. درباره همکاری با ایران، اوباما ترجیح داد تا در سخنرانی خود سکوت کند. امّا وزیر خارجه آمریکا در عراق گفت جمهوری اسلامی ایران علیه گروههای تروریستی در عراق و سوریه است و با کُردها و ارتش عراق برای سرکوب داعش همکاری میکند!
درخصوص مواضع مذكورآمريكا؛ نكات قابل تأملي وجود دارد كه در ذيل به آنها اشاره ميگردد:
۱- داعش دشمنی است که این روزها سبب ائتلاف کشورهای منطقه و جهان شده است. ائتلافی که به زعم کارشناسان در پس آن ائتلافی دیگر با اهداف دیگری نهفته است. پس از انتشار تصاویر ذبح دو آمریکایی به دست داعش، کاخ سفید دست به کار شد و طی اجلاس سالانه ناتو برنامهریزی برای مقابله هماهنگ با داعش طرحریزی کرد. پس از آن بود که ائتلافی بینالمللی در این زمینه میان کشورهای عضو ناتو و حکومتهای عربی با عنوان «ائتلاف نابودی داعش» بوجود آمد اما بدون حضور دو کشور قدرتمند منطقه یعنی ایران و ترکیه!
۲- کارشناسان بینالمللی بیان میکنند که آمریکا در مقابله با داعش استراتژی مشخصی ندارد و از سوی دیگر این ائتلاف برای سامان دادن به اوضاع مغشوش و ترمیم شکستهای گذشته آمریکا در خاورمیانه است. کشورهای عربی مانند عربستان سعودی و قطر نیز که پیش از اینها در حمایت لجستگی و مالی از داعش سهم بسزای داشتهاند حالا با توجه به شکستهایی که از محور مقاومت خوردهاند درپی ترمیم جایگاه خود هستند و این ائتلاف هم موقعیت مناسبی برای احیاي دوباره آنهاست. این در حالی است که کارشناسان مطرح میکنند تنها بستن منافذ کمکهای مالی از داعش مهمترین عامل برای تضعیف این گروهک تروریستی است.
۳- استراتژي اعلام شده از سوي رئيسجمهوري آمريكا تناقضهاي بسياري را در خود گنجانده و چيز جديدي براي گفتن نداشت. در قطعنامه ۲۱۷۰ شوراي امنيت بر رويارويي با تمامي گروههاي تروريستي در سوريه تاكيد شده بود كه واشنگتن تنها نام داعش را از اين قطعنامه بيرون كشيده و مدعي مبارزه با آن است. مبارزه با تروريسم بايد به شكلي غير از آنچه كه اوباما اعلام كرد انجام شود. مبارزه با تروريسم از آن سوي آبها و با حملات هوايي محقق نميشود؛ جنگ با تروريسم بايد به وسيله كساني انجام شود كه با تمام وجود اين پديده شوم را درك كردهاند و از آن آسيب ديدهاند.
۴- درپي تاكيد اوباما بر كشاندن حملات هوايي عليه داعش به خاك سوريه، مسئولان اين كشور اعلام كردند هرگونه اقدام نظامي آمريكا عليه داعش در خاك سوريه و بدون اجازه دمشق را حمله عليه خود تلقي ميكنند. علي حيدر، وزير آشتي ملي سوريه در واكنش به اظهارات اخير باراك اوباما، رئيسجمهوري آمريكا گفت: هرگونه حمله به داعش در خاك سوريه و بدون موافقت دمشق حمله به سوريه محسوب ميشود و دمشق حق پاسخ گفتن به آن را براي خود محفوظ ميدارد. وي گفت: رويارويي با داعش و ديگر گروههاي تروريستي در سوريه بايد با همكاري و هماهنگي با دولت دمشق انجام شود. وليد المعلم، وزير خارجه سوريه نيز در اينباره گفت: مبارزه با تروريسم اولويتي است كه در سوريه تنها ملت اين كشور ميتوانند درخصوص آن تصميمگيري كنند. تنها سوريها هستند كه حق دارند درباره آينده، رئيسجمهور و نوع حكومت خود تصميمگيري كنند.
۵- در حاليکه اوباما از راهبردش براي «تنبيه و تخريب» داعش سخن ميگويد، اميدوار است که از نفرت گسترده ضد داعش در خاورميانه به عنوان سرمايه استفاده کند. اما اوباما در متقاعد کردن رهبراني که نسبت به آمادگي کاخ سفيد براي عملي کردن وعدههاي اخير پيرامون عراق و سوريه ترديد دارند با چالشي دلهرهآور مواجه است. بنا برشنيدهها، اوباما آماده بسط حملات هوايي آمريکا، که از ماه گذشته به توقف پيشروي معارضان سني در عراق کمک کرده است، به سوريه ميباشد. اما تحليلگران ميگويند که سابقه رفتار ناپايدار و توأم با بيميلي آمريکا در قبال ورود به جنگ داخلي سوريه، متحدانش همچون ترکيه، اردن، قطر و عربستان را، که همگي مخالف بشار اسد هستند، نگران و سر درگم کرده است.
۶- پروفسور توبي داج، مدير مرکز خاورميانه در دانشکده اقتصاد لندن، ميگويد: «وقتي که با تصميمگيران ارشد در رياض و امان صحبت ميکنيد، ديدن سرخوردگي و بياعتمادي عميق آنان نسبت به دولت اوباما برايتان شوکهکننده است. به علاوه، اين کشورها نه تنها، به طرق مختلف، از معارضان ضد اسد که آمريکا درپي نابودي آنان است حمايت کردند، بلکه از اسلامگراهايي که عامل پيدايش داعش و ساير گروههاي جهادي که اکنون خارج از کنترل آنها هستند نيز پشتيباني نمودند. چنين چيزي هر نوع ائتلاف به رهبري آمريکا را پيچيده ميکند. بازيگران منطقهاي به ياد دارند که اوباما چگونه اعلام کرد که اسد «بايد برود» اما، با قطع و وصل مکرر حمايتش از مخالفان ميانهروي اسد، اقدام کمي براي تحقق آن داشت. آنها خصوصا به اوت سال گذشته اشاره ميکنند، هنگامي که ارتش اسد عليه شهروندان سوري از سلاح شيميايي استفاده نمود، رئيسجمهور آمريکا به تعهدش نسبت به خط قرمز صريح خودش پايبند نبود. در عوض، توافقي براي تحويل و انهدام سلاحهاي شيميايي سوريه صورت گرفت که - در نظر پايتختهاي خاورميانه، حداقل - به قيمت از بين رفتن اعتبار آمريکا تمام شد.
۷- كنفرانسي كه رياض روز پنجشنبه۲۰ شهريور ماه ۱۳۹۳ - ۱۵شوال۱۴۳۵ - در "جده" ميزبان آن بود تا طي آن درباره استراتژي مبارزه با تروريسم در منطقه بحث و تبادل نظر صورت گيرد را تنها بايد توطئهاي جديد از سوي سعوديها در حمايت از تروريسم در عراق و سوريه دانست. همانگونه كه انتظار ميرفت، كنفرانس جده برگزار شد، در حالي كه نتوانست به سوالات بسيار مهم پاسخ شفاف و روشن بدهد، از جمله اينكه ميزان جديت شركت كنندگان در اين كنفرانس براي مبارزه با داعش در راستاي عدم مشاركت كشورهاي مهم و تاثيرگذاري همانند روسيه و ايران و سوريه تا چه اندازه است؟ دوم اينكه آيا آمريكا تلاش ميكند، شوراي امنيت را دور بزند تا پوششي بينالمللي - منطقهاي محدود و متشكل از ۱۱ كشور عليه داعش تشكيل دهد، يا پا را فراتر از آن خواهد نهاد؟ بيانيه صادره توسط كنفرانس اين آزادي را به كشورهاي شركتكننده در كنفرانس ميدهد، تا در اقدامات نظامي عليه داعش مشاركت نداشته باشند، همانگونه كه كنارهگيري تركيه از تدوين بيانيه و امضاي آن نشاندهنده متزلزل بودن عزم برخي ازكشورهاي حاضر در كنفرانس در رويارويي با داعش و عدم جديت آنها در اين امر است.
اما سوال مهمتر آن است كه آيا كشورهايي همچون آمريكا و عربستان كه به حمايتهاي خود از تروريسم در سراسر نقاط جهان از جمله منطقه خاورميانه و كشورهايي مانند عراق و سوريه معروف هستند، تا چه اندازه در خشكاندن منابع مالي حمايتكننده از داعش جدي ميباشند، در حالي كه اين منابع براي آنها كاملا شناخته شده هستند. شركتكنندگان در نشست "ضد تروريسم" جده در پايان اين كنفرانس بيانيه مشتركي صادر كردند. براساس اين بيانيه، كشورهاي عضو شوراي همكاري خليج فارس همراه با عراق، اردن و لبنان، تعهد خود بر حمايت از ائتلاف مدنظر آمريكا براي مبارزه با داعش را اعلام كردهاند. در اين بيانيه اشارهاي به نام تركيه نشده است.
شركتكنندگان همچنين بر تعهد خود نسبت به اجراي قطعنامه ۲۱۷۰ شوراي امنيت سازمان ملل متحد و همچنين قطعنامه ۷۸۰۴ اتحاديه عرب براي جلوگيري از ورود جنگجويان خارجي به عراق از طريق كشورهاي همسايه تأكيد كردند. تركيه يكي از حاميان داعش و مبادي اصلي ورود تروريستهاي خارجي به سوريه و سپس عراق است و به همين دليل از امضاي بيانيه مشترك خودداري كرد.نمايندگان كشورهاي شركتكننده در نشست جده موافقت كردند كه به سهم خود در مبارزه همهجانبه با داعش نقشآفريني كنند، اين سهم "جلوگيري از جريان ورود جنگجويان خارجي از طريق كشورهاي همسايه عراق و سوريه، مقابله با تأمين مالي داعش و ديگر گروههاي تندرو، رد ايدئولوژي نفرتآور اين گروهها، پايان دادن به مصونيت مرتكبين اين اقدامات تروريستي و تحويلشان به مراجع قضايي، كمك به تلاشهاي انساندوستانه، همياري در مسير بازسازي جوامع تأثيرپذيرفته از اقدامات وحشيانه داعش، پشتيباني مناسب از كشورهايي كه در معرض حادترين تهديدات داعش هستند و پيوستن به يكي از زواياي چندگانه اقدام هماهنگ نظامي عليه داعش" را شامل ميشود.
۸- تحليلگران آگاه سياسي معتقدند؛ حضور نداشتن ایران در ائتلافی که ایالات متحده به عنوان سردمدار آن، از عضویت ۴۰ کشور در آن سخن گفته است، امری قابل پیشبینی بود. به هر حال آمریکا و برخی کشورهای حاضر در ائتلاف، علاقهمند به رسميتبخشی به نقش و جایگاه ایران آن هم در آستانه مذاکرات حساس هستهای نیویورک نیستند. این امر نوعی عقبنشینی از سوی ایالات متحده تلقی میشد و طبیعتا طراحان سیاست خارجی و البته برخی متحدان منطقهای آمریکا، علاقهمند به حضور ایران در چنین ائتلافی نبوده و نیستند.
اگرچه اوباما هفته گذشته در سخنان مهمی، مشکل اعراب سنی را نه ایران شیعه، که تروریستهای سلفی دانسته بود اما هنوز فضا برای همکاریهایی از ایندست میان ایران و آمریکا مهیا نیست. از سوی دیگر، ایران نیز بارها اعلام کرده بود حاضر نیست در چنین ائتلافهایی شرکت کند، چرا که به نیت تشکیلدهندگان آن، مواضع دوگانه در قبال سلفی - تکفیریها و میزان جدی بودن در مبارزه با «داعش» تردید دارد. ایران یادآور شده بود از حاکمیت ملی عراق حمایت خواهد کرد و کمکهای لازم را در اختیار دولت منتخب این کشور قرار خواهد داد و این نقش سازنده را وظیفه خود دانسته و نیازی به بیش از آن ندارد.
۹- برخي ديگر از كارشناسان امور بينالملل براين باورندكه؛ اعراب منطقه دست از سر عراق بر ميدارند، داعش را که به باشگاه آموزش تروريسم ويژه شهروندان غربي تبديل شده، آرام ميکنند و در ازاي همه اينها آمريکا در سوريه به آنها کمک ميکند تا ارتش سوريه را هدف هجمه جديد قرار دهند. بنابراين از اين پس آمريکا براي مبارزه با افراطيگري در عراق، از افراطيگري در سوريه حمايت ميکند! آمريکاييها پوشش ديپلماتيک اين عمليات را به اسم مبارزه با داعش فراهم ميکنند و اعراب منطقه پشتيباني لجستيک عمليات را بر عهده ميگيرند. به هر حال همه اين منابعي که تا به امروز خرج داعش ميشده، ميتواند از اين پس خرج جبهه النصره و کتائب احرارالشام و ديگر گروههايي از اين دست بشود. اين گروههاي تروريستي تنها تفاوتشان با گروه داعش، در نام و عنوانشان است. بر همين اساس است که عربستان سعودي فقط چند ساعت پس از اعلام تشکيل ائتلاف آمريکا با ۱۰ کشور عربي منطقه، علنا اعلام ميکند که اردوگاههاي آموزش و تجهيز نيروهاي نظامي مخالف بشار اسد را تاسيس ميکند. آمريکا نيز صراحتا اعلام کرده است که نبرد نيابتي عليه داعش در عراق به عهده ارتش عراق و در سوريه به گروههاي مسلح مخالف بشار اسد سپرده شده است.
۱۰- بررسی نقشه راه امریکا و تحلیل سیاسی اظهارات اخیر باراک اوباما رئیسجمهوری امریکا در مورد استراتژی این کشور برای مبارزه با تروریسم، نشان میدهد هدف از این ائتلاف مقابله با گروهک داعش نیست، بلکه سرنگونی دولت سوریه است. از آنجا که امریکا، غرب و همپیمانان منطقهای امریکا در طول ۴۰ ماهی که از بحران سوریه میگذرد نتوانستند از رهگذر تصویب یک قطعنامه در شورای امنیت، سوریه را تحت بند ۷ قرار دهند، لذا شیوه به ظاهر مشروعی را برای حمله به سوریه اتخاذ کردند.
در طول این مدت امریکا، انگلیس و فرانسه تحت تأثیر فشارهای عربستان و قطر پیشنویس قطعنامهای را تسلیم شورای امنیت کردند که به موجب آن سوریه تحت بند ۷ منشور سازمان ملل قرار گیرد اما روسیه و چین این قطعنامهها را وتو کردند. هدف نهایی امریکا و غرب این است که بدون مراجعه به شورای امنیت و با استفاده از ارتشهای منطقهای به بهانه سرکوب داعش و جبهه النصره بطور موازی به مقابله با ارتش سوریه بپردازند. در واقع همان ائتلافی که در مورد معمر قذافی دیکتاتور سابق لیبی صورت گرفت و ناتو و چند کشور عربی برای سرنگونی دولت قذافی به مراکز نظامی لیبی حمله کردند، چنین سناریویی نیز برای سوریه تعریف شده است.
۱۱- طرح آمريکايي با مشخص کردن نقش کشورها اهداف خود را به پيش ميبرد از جمله اينکه تامين هزينه جنگ و ارسال مهمات براي نبرد با داعش به کشورهاي مختلف سپرده ميشود، در واقع اين جنگها براي آمريکا و ناتو حکم يک معامله پرسود را دارد تجارتي که بايد تا ميتوان از آن سود برد.آيا براي آزادسازي کويت از دست نيروهاي عراقي ميلياردها دلار پرداخت نکردند؟ و بار ديگر براي تخريب عراق که در سال ۲۰۰۳ و بازگشايي مناطق مختلف و تهيه آب و غذا براي ارتش ميلياردها دلار ديگر ندادند؟
گفته ميشود که کشورهاي عرب حوزه خليجفارس در اين جنگها بيشاز ۱۴۰ ميليارد دلار هزينه کردند. البته که اين موضوع به عراق خلاصه نميشود و ميلياردها دلار براي تخريب ليبي به ناتو پرداخت کردند. همچنين در سوريه، کشورهاي عربستان، قطر و امارات تا کنون نزديک به ۴۰ ميليارد دلار براي حمايت نظامي و مالي از گروهکهاي تروريستي هزينه کردهاند.
ممکن است اين سوال مطرح شود که اين هزينههاي ميلياردي کجا رفته است؟ پاسخ اين است که اين مبالغ براي پيشرفت و تجهيز ناتو، تضمين چرخه توليدات کارخانههاي اسلحهسازي و صنعتي آمريکا و ديگر کشورهاي غربي خرج شده است.وضعيت فعلي در اين پيمان هم تغيير چنداني نکرده است. آمريکا و ناتو هنوز هم کشورهاي سوريه، ايران و روسيه را از اين پيمان جدا کردهاند. موضوعي که هر تحليلگر سياسي آن را يک اشتباه آشکار تلقي ميکند چرا که حذف اين کشورها به معناي ادامه و گسترش خطرات و تهديدات تروريسم در منطقه است. و شايد بهتر است بگوييم كه اين نيز نوعي كلاهبرداري شيادانه آمريكاييان با همپيمانانشان تحت عنوان«طرح ائتلاف جهانی علیه گروههای تروریستی در سوریه و عراق» ميباشد.