شايد خيليها حتي اسمش را هم نشنيده باشند. حتي اگر هم اسمش را شنيده باشند اين كلمه قلمبه و سلمبه برايشان معنايي نداشته باشد و گمان كنند اين نام وسيلهاي، دارويي، سفينهاي چيزي باشد؟!
بيشتر مردم آنقدر با سختيهاي زندگي درگير هستند كه اين جور چيزها برايشان بيمعناست اما هستند افرادي كه به خاطر موقعيت مالي و پولدار بودن هماني كه خيليها حتي اسمش را نشنيدهاند ميشود سرگرمي برايشان.
در زمانهاي كه بسياري از مردم كشورمان براي تهيه لقمه ناني، شب تا صبح دوندگي ميكنند تا نان حلالي را به دست بياورند مرفهاني هم هستند كه پولهايشان از پارو بالا ميرود و معلوم هم نيست كه اين پولها از كجا آمده است. از كار و تلاش و زحمت به دست آمده باشد كه فبها، اما اكثرشان پولهاي باد آوردهاي است كه به خاطر شرايط اقتصادي نامناسب به دست آمده است.
ارز بالا پايين شده سود كردهاند، سكه و طلا ارزان و گران شده نفع بردهاند. زمين و خانه و هر آنچه كه تصورش را بكنيد كه سود دارد خريدهاند و فروختهاند و سودش را به جيب زدهاند و كارگر و كارمند و كشاورز و زحمت كش شدهاند نرده بان ترقي آنها و همين زحمتكشان كشور روز به روز وضعشان كه بهتر نشده است بدتر هم شده است.
چندي پيش كه گزارشهاي تفريحات بچه پولدارها را حتما يا شايد ديده باشيد كه چه تفريحاتي با هم داشتهاند.
همين مرفهين بيدرد، تفريحات ديگري هم دارند. «آفرود» بازي ميكنند. نميدانيد چيست. راستش ما هم زياد نميدانستيم. رفتيم گشتيم جستوجو كرديم ديديم عجب سرگرمي و تفريح با حالي است.
ما كه جوان بوديم بازيهايمان الك دولك بود و شير ديدم و هفت سنگ و گانيه و فوتبال با توپ پلاستيكي و دهها بازي ديگر كه حتماً خودتان بهتر ميدانيد و ميشناسيد. ما را چه به اينجور قرتيبازيها.
از اين ماشينهاي شاسيبلند چند ديفرانسيل راه مياندازند در كوه و كمر و كوير هي گاز ميدهند. طبيعت را ميگذراند زير چرخهايشان، خوب بايد تفريح كنند گناه دارند بندههاي خدا. وقتي كه حوصلهاشان سر ميرود، دارند دق ميكنند بايد چكار كنند؟!
ماشين چند صد ميليوني كه «ددي» جانشان برايشان خريده را بر ميدارند، ميروند در دل طبيعت بنزين مفت كشور را ميريزند در شكم اين ماشين بنزين خور، هم از ماشين سواري لذت ميبرند هم از طبيعت كه در آن جولان ميدهند.
كاري هم به اين ندارند كه چه بلايي بر سر اين طبيعت بيچاره ميآيد. خوب پولدار هستند ديگر، هر كار كه دلشان بخواهد ميكنند.
بقيه مردم هم كه سهمي از اين طبيعت ندارند. همهاش مال آنها است. فاصله طبقاتي كه گفته بودند و ميگويند شنيده بوديم اما تا اين اندازه را ديگر نديده بوديم. مملكت هم كه سازمان حفاظت از محيطزيست ندارد. انگار نه انگار كه اينها سالهاست كه دارند در طبيعت مملكت جولان ميدهند.
در شهر هم كه اين ماشينهاي مدل بالا هر طور كه ميخواهند رانندگي ميكنند. سرعت ميروند،لايي ميكشند، پشت سرت آنقدر چراغ و بوق ميزنند كه از رانندگي پشيمان ميشوي.حداقل نميكنند كلاس همان ماشيني را كه سوار شدهاند نگهدارند، حالا خودشان هيچ!! در خيابانهاي شهر خدايي را بنده نيستند. از اينها كه بگذريم تازه يادشان افتاده كه واكنشي نشان بدهند آن هم به خاطر گزارشي كه يكي از خبرگزاريهاي كشور درباره همين «آفرود» منتشر كرده است.
به همين خاطر معاون سازمان محیطزیست درپی گزارش «نسیم»، خواستار بررسی وضعیت "آفرود" در کشور شده است.
معاون محیط طبیعی سازمان محیطزیست در نامهای از مدیران کل استانی این سازمان خواست تا گزارشی از وضعیت صدور موافقتنامههای آفرود در محیط طبیعی کشور را به این معاونت اعلام کنند.
درپی گزارش منتشر شده درخصوص آثار و خسارتهای زیانبار آفرود (رانندگی بیابانی)، احمد علی کیخا، معاون محیط طبیعی سازمان حفاظت محیطزیست، در نامهای خواستار ارائه گزارش از سوی مدیران کل استانها در این خصوص شد.
متن کامل نامه به شرح زیر است:
مدیران کل محترم حفاظت محیطزیست استانها
موضوع: گسترش بیضابطه آفرود (رانندگی بیابانی)
با سلام،
احتراما، پیرو انتشار گزارشی در خبرگزاری نسیم با عنوان "دو دیفرانسیلهایی که نفس باقیمانده طبیعت را میگیرند و گسترش بیضابطه آفرود (رانندگی بیابانی) در قلب طبیعت کشور" در تاریخ ۳/۸/۹۳ و اشاره نویسنده به تخریب زیستگاههای بکر و ایجاد مخاطرات جدی برای حیات وحش کشور، ضروری است این معاونت را از نحوه موافقتهای صادره توسط آن اداره کل یا سایر دستگاههای ذیربط برای برگزاری مسابقات آفرود و چگونگی دسترسی آفرودبازان به جادههای موجود در حاشیه و پیرامون زیستگاهها در مناطق چهارگانه و نیز مناطق خارج از مدیریت سازمان در آن استان مطلع ساخته و ضمن اعلام مناطقی که عمدتا میزبان این افراد بوده، نظرات و پیشنهادات کارشناسان اداره کل را درباره تاثیرات نامطلوب برجای مانده در طبیعت در اثر گسترش این نوع رانندگی و چگونگی مدیریت بهینه موضوع فوق حداکثر تا تاریخ ۱۳/۸/۹۳ به این معاونت اعلام نمایید.