آنچه در كاشان و درخصوص يك بازيگر زن رخ داد، باز هم سبب شد تا عدهاي از آب گلآلود ماهي بگيرند و چماق روشنفكري خود را بر سر جماعت مومن بكوبند.
كسي منكر رفتار اشتباه و سخنان ناصواب برخي نيست، كسي هم نميپذيرد كه از تريبونهاي رسمي به يك موضوع نه چندان مهم واكنش نشان داده شود، اما سوال اينجاست آيا آنها كه خود را قانونمدار و قانونگرا ميدانند هم به وظيفه قانوني خود عمل كردند و آيا آنها كه «دلواپس» حضور تندروها شدند، قانونشكني نكردند؟
اسناد و مدارك نشان ميدهد كه اتفاق غيرقانوني را همانهايي رقم زدند كه خود را پشت تابلوي قانون مخفي كردهاند. بنا بر حكم رئيس اداره فرهنگ و ارشاد كاشان، تنها كارگردان فيلم اجازه حضور داشته و ساير عوامل مجوزي براي حضور در شهر كاشان و برنامه مورد نظر نداشتند.
چرا آنها كه اين روزها براي آن بازيگر خانم اشك ميريزند و ناله سر ميدهند، از اين رفتار غيرقانوني چيزي نمينويسد؟ چرا نميگويند باعث و باني اتفاقات دقيقا همان كساني هستند كه اين روزها در جايگاه شاكي قرار گرفتهاند و به بهانه برخورد با يك هنرمند، سعي بر خاكپاشي بر رفتار خلاف قانون خود ميكنند؟
بدتر از همه اينكه برخي مسئولان نظير وزير محترم فرهنگ و ارشاد هم در اين دايره قرار ميگيرد و معتقد است: «اگر اینگونه صحبتها از طرف برخی شخصیتهای رسمی بیان نشود عناصر خودسر هم اجازه برهم زدن جلسات را به خود نمیدهند.»
اما آقاي وزير احتمالا از دستور نماينده خود در شهر كاشان خبر نداشته كه اجازه حضور خودسرانه و غيرقانوني را به برخيها نداده بود. آن كساني رفتار خودسرانه از خود بروز دادند و يك جلسه را بر هم زدند كه به دستور رئيس اداره فرهنگ و ارشاد كاشان وقعي ننهادند و عليرغم برخي حساسيتهاي مشهود سعي كردند تا آب را گلآلود كنند.
«عناصر خودسر» كليدواژهاي است كه اين روزها به «دلواپس»، «تندرو» و... اضافه شده است. واژهاي كه برعلیه جريان انقلابي به كار برده ميشود و سعي بر اين ميشود كه جامعه را دچار دوپارگي تندرو و معتدل كند.
واقعيت آن است كه برخي براي زدن نيروهاي ارزشي و انقلابي دست به هركاري ميزنند. نكتهاي كه رهبر انقلاب در بيانات خود در دیدار دستاندرکاران برگزاری انتخابات هم به آن اشاره كردند و نقد جدي به برخيها داشتند: «یک عادتی هم در بعضی پیدا شده است که همینطور مدام تکرار میکنند «تندروها، تندروها»؛ خب بله، تندرَوی و کندرَوی - طرف افراط و تفریط - هر دو بد است، این معلوم است امّا [اینکه] تندروی چیست، کندروی چیست، خطّ میانه کدام است، چیزهای خیلی واضح و روشنی نیست، جزو مسائل بیّن نیست، تبیین لازم دارد.»
ايشان دقيقا هدف برخيها را هم روشن كردند: «من میفهمم که بعضی وقتی میگویند تندروی، جریان حزباللّهی و مؤمن مورد نظرشان است؛ نه، جریان مؤمن را، جریان انقلابی را، جوانان حزباللّهی را متّهم نکنید به تندروی؛ اینها همان کسانی هستند که با همهی وجود، با همهی اخلاص در میدان حاضرند، آنجایی هم که دفاع از مرزها لازم باشد، دفاع از هویّت ملّی لازم باشد، مسئلهی جان دادن و خون دادن مطرح باشد، همینها هستند که به میدان میآیند.»
واقعيت دقيقا همين است. جوان مومن انقلابي اين روزها زير آماج حملات كساني است كه يا خود را انقلابيتر ميدانند و يا به اسم «قانون» رفتارهاي غيرقانوني از خود بروز ميدهند. هدف آنها تهاجم به جواناني است كه براي دفاع از انقلاب و ارزشها از جان مايه ميگذارند. هدف اين است كه انرژي و انگيزه از اينها گرفته شود و راه براي نفوذ برخي جريانها باز شود. اما زهي خيال باطل كه جناح فرهنگي در مقابل تهاجم فرهنگي ميايستد و از آرمانهايش دست نميكشد.