حادثه ساختمان پلاسکو فارغ از گروکشیها و تسویهحساب سیاسی، یک نکته بسیار مهم را یادآور میشود و آن این است که حادثه پلاسکو میتوانست یک فاجعه به بار بیاورد اگر ساختمان تخلیه نمیشد.
در این ساختمان چند صد نفر روزانه مشغول کار میشدند و صدها نفر دیگر هم به این ساختمان رفت و آمد داشتند. اما از میان کل اهالی ساختمان پلاسکو ۵ نفر از شهروندان جان خود را در این آتشسوزی و فرو ریختن آن از دست میدهند و ۱۵ نفر از مأموران آتشنشانی هم هنگام انجام عملیات شهید راه خدمت میشوند.
در این گیرودار بحران و بحرانداری، عدهای از این آب گل آلود میخواستند ماهی بگیرند. هنگامی که حوادثی مانند ساختمان پلاسکو اتفاق میافتد، رسانهها از هر طیف و جناحی چه وظیفهای بر عهده دارند؟
آیا رسانهها باید شروع به فرافکنی، مقصر تراشی، تسویه حساب سیاسی و اتهامزنی کنند یا این که با رفتار حرفهای- رسانهای خود در شرایط بحرانی، آن را مدیریت کنند؟
هنوز مأموران جان بر کف آتشنشانی زیر آوار و آتش مدفون بودند که برخی رسانهها و طیف سیاسی، با تشخیص خود مقصر را شناسایی کردند و شهردار تهران متهم اصلی این حادثه شد.
قالیباف استعفاء، یا قالیباف عذرخواهی کن، کلید واژه حمله به شهرداری تهران شد و در رسانههای جناح سیاسی خاص با صدای بلند فریاد زده میشد و هنوز هم میشود.
این نکته را باید برای افکار عمومی یادآور شد که ابتدا باید به مدیریت بحرانی که ایجاد شده پرداخت و سپس به بررسی اتفاقی که افتاده رسید و این وظیفه رسانه است.از اینها که بگذریم، به همان نکته مهمی میرسیم که هدف از نگارش این یادداشت، همین است. مدیریت یکپارچه شهری همان نکتهای است که در لا به لا و تو در توی سازمان عریض و طویل اداری ما گم شده است.
تهران به عنوان یک کلانشهر و پایتخت جمهوری اسلامی ایران، شورای شهر و شهردار دارد، اما همگان برای آن تصمیم میگیرند.
دولت، وزارت بهداشت، وزارت کار، وزارت کشور، وزارت آموزش و پرورش و دستگاهها و سازمانهای دیگر.
شهرداری برای این که کاری انجام دهد، باید دولت با او هماهنگ شود یا او با دولت هماهنگ شود، مثلاً میخواهد حملونقل عمومی شهر را بهسازی کند. دولت بودجه لازم که بر اساس قانون باید به شهرداری پرداخت کند، پرداخت نمیکند. اتوبوسهای فرسوده در سطح شهر رفت و آمد میکنند و آلودگی بخشی از تبعات منفی آن است، ضمن این که از افزایش ناوگان اتوبوسرانی هم خبری نیست، چراکه سهم دولت به شهرداری پرداخت نشده است تا شهرداری اتوبوس خریداری کند. چنین وضعیتی در مترو هم حاکم است.
این تنها یک نمونه از هزاران تداخل کاری و مدیریتی است که در اداره شهری مانند تهران وجود دارد.
در همین ماجرای حادثه ساختمان پلاسکو میبینید که در جریان رسیدگی به موضوع چندین سازمان و نهاد درگیر میشوند و هنوز هم مسئول اصلی این حادثه مشخص نشده است.
از شهرداری گرفته تا وزارت کار، وزارت بهداشت، بنیاد مستضعفان و... در این حادثه مطرح هستند. این وضعیت نشان میدهد که نبود مدیریت یکپارچه شهری باعث چنین وضعی شده است.
شهرداری تهران علیرغم ۷ بار اخطار به مالک و اهالی ساختمان پلاسکو، اجازه بستن این واحد ۱۷ طبقه صنفی تولیدی را نداشته است.
بحرانی بودن وضعیت این ساختمان حتی به متولی آن که وزارت کار است، اعلام شده بود اما متأسفانه بیتوجهی به اخطارهای شهرداری را میتوان یکی از علل اصلی این حادثه دانست.
اگر شهرداریها، نه در تهران بلکه در همه شهرهای کشور، از اختیارات لازم قانونی برخوردار باشند، علاوه بر این که میتوانند در چنین مسائلی به طور مستقیم ورود کنند و به حل موضوع بپردازند، اگر هم اتفاقی بیفتد پاسخگوی مسئولیت خود هم خواهند بود و پای این همه سازمان، نهاد و وزارتخانه هم به ماجرا باز نمیشود.
اگر در دیگر کشورهای دنیا که در زمینه امور شهری تجربه کافی و مثبت دارند بنگریم، به این نتیجه میرسیم که همه امور شهر در شهرداری خلاصه میشود که تحت نظارت شورای شهر کار میکند.
مسئولیت همه اتفاقاتی هم که در شهر میافتد به پای شهردار و شورای شهر است و باید پاسخگو باشد. اینگونه نیست که برای چنین شهری دیگران تصمیم بگیرند و برای آن تکلیف تعیین کنند.
اما از آنجا که در ایران و به ویژه در تهران با ایجاد چنین ساختاری، تصدیگری برخی سازمانها و ارگانها به ویژه دولت کاسته میشود، زیر بار مدیریت یکپارچه شهری نمیروند.
چنین رفتاری باعث میشود درصد زیادی از حقوق شهروندی که چندی پیش از سوی رئیس جمهور رونمایی شد، از بین برود.
موضوع آلودگی هوای شهر تهران سالهاست که ادامه دارد، اما هنوز متولی اصلی آن اقدامی انجام نداده و به همین خاطر سالانه تعدادی از همشهریان تهرانی به خاطر آلودگی شدید هوا یا جان خود را از دست میدهند یا تن به بیماری میسپارند.
که اگر مدیریت یکپارچه شهری وجود داشت تکلیف برای همگان روشن میشد و مردم هم میدانستند که این حق ضایع شده خود را از چه نهاد و سازمانی مطالبه کنند و قوه قضاییه هم میدانست شکایت مردم از آلودگی هوای تهران را چگونه رسیدگی کند.
پر واضح است که از دست دادن بخشی از قدرت در دولت، خوشایند نیست، اما واگذاری آنها بر اساس قانون، میتواند دولت را از مسئولیتهای کوچک و بزرگ شهری رهایی دهد و این اجازه را به مسئولین دولتی بدهد تا به مسائل و مسئولیتهای بزرگتر بپردازد.
اگر گوش شنوایی و عزمی برای ایجاد مدیریت یکپارچه شهری وجود داشته باشد، حادثه پلاسکو میتواند باعث آن شود. در غیر این صورت باز هم حوادثی چون پلاسکو اتفاق میافتد، این و آن همدیگر را متهم و مقصر معرفی میکنند و باز هم تکرار...!