ماندن و نماندن در برجام به مساله مهم عرصه دیپلماسی کشور تبدیل شده است توافقی که به رغم همه انتقادات و دل نگرانیهای موجود، به شرط اجرای بی کم وکاست از سوی طرف های غربی میتوانست پایانی باشد بر همه حواشی به وجود آمده بر سر فعالیت هستهای ایران اما، پس از خروج آمریکا و بازگشت تحریمهای ثانویه همه چیز به روزهای قبل از برجام برگشته است و با معادلهای روبرو هستیم که در این گزارش به بررسی زوایای پیدا و پنهان آن پرداختهایم.
برنامه جامع اقدام مشترک توافقی بین ایران و گروه ۱+۵ بود که شامگاه سه شنبه ۲۳ تیرماه ۹۴ پس از ۲۲ ماه مذاکره نهایی شد. سندی که امروز آن را به نام برجام میشناسیم.
ایران برای رسیدن به این توافق مشترک و لغو تحریمها از سال ۸۵ وارد مذاکرات فشردهای با گروه ۱+۵ شامل ۵ عضو دائم شورای امنیت به علاوه آلمان شد، اما پیش از این تاریخ نیز مذاکرات هستهای در قالب مذاکرات ایران و سه کشور اروپایی فرانسه، بریتانیا و آلمان از سال ۱۳۸۲ آغاز شده بود و بیانیه سعدآباد و توافق نامه های بروکسل و پاریس ماحصل این مذاکرات بود که در آنها در قبال تلاش برای عضویت ایران در سازمان تجارت جهانی توسط اروپاییان و خروج پرونده ایران از شورای امنیت، ساخت و توسعه سانتریفیوژهای جدید و توسعه فعالیت های مرتبط با غنی سازی توسط ایران متوقف میشد و پروتکل الحاقی به طور داوطلبانه و نه به عنوان یک تعهد قانونی شکل اجرایی می گرفت و ایران به عضویت ان پی تی در میآمد، اما بعدها و در آخرین ماه دولت سید محمد خاتمی، بنا به مصالحی این اقدامات متوقف شد و فعالیت هستهای کشورمان از سر گرفته شد و در ژانویه ۲۰۰۶ تاسیسات هسته ای نطنز فک پلمپ شد و در همان سال ایران توانست به باشگاه کشورهای اتمی دنیا وارد شود، اما با وجود آنکه این فک پلمپ با نظارت ماموران آژانس بین المللی انرژی اتمی بود، شورای امنیت قطعنامهای علیه برنامه هسته ایران به تصویب رساند و براساس آن مدعی شد فعالیت صلح آمیز هسته ای ایران مخل امنیت و تهدیدی علیه صلح و ثبات منطقهای است و پس از آن قطعنامههای ۱۷۴۷ ، ۱۸۳۵ ، ۱۸۰۳ و ۱۹۲۹ در کنار قطعنامه اولیه ۱۷۳۵، پنجگانه فشار علیه ایران توسط ۱+۵ را تشکیل دادند.
بعد از آن و در پی اختلاف علی لاریجانی با روش ها و مواضع رئیس دولت نهم او از سمت خود استعفا کرد واین بار ایران در ژنو، بغداد، استانبول، مسکو و آلماتی با ۱+۵ با رویکردی جدید بر سر میز مذاکره نشست، مذاکراتی که توسط مسئول وقت دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی سعید جلیلی، که در نهایت بدون نتیجه روشنی وبا ۶قطعنامه جدید علیه کشورمان متوقف شد.
براساس برجام بخشی از فعالیت هسته ای ایران و توسعه تجهیزات آب سنگین و انباشت سوخت متوقف شد و تا ۱۵ سال ایران موظف به کاهش سطح غنی سازی و ذخیره سوخت شد و بازرسیهای گسترده و عندالمطالبهای از همه تاسیسات هستهای ایران آغاز شد.
همچنین تاسیسات فردو که پیش از آن برای غنی سازی و ایجاد آبشارهای سوخت توسعه یافته بود، به تاسیساتی جهت تولید ایزوتوپهای پرتوزا برای اهداف پزشکی تبدیل شد و ایران تنها با نظارت آژانس اجازه تحقیق و توسعه در سایت نطنز را به مدت ۸ سال پیدا کرد، و در مقابل طرف غربی موظف به لغو تحریم های هستهای و تحریمهای شورای امنیت و تحریمهای ثانویه آمریکا شد و در این مسیر ایران توانست قراردادهای مهم تجاری با کشورهای اروپایی امضا و اقدام به خرید هواپیما و توسعه تاسیسات نفتی خود کند.
آمریکا رسما ۱۸ اردیبهشت ۹۷ از برجام خارج شد و پس از آن سران سه کشورهای اروپایی اعلام کردند کماکان قطعنامه شورای امنیت مبنی بر تایید برجام لازم الاجراست، اما برجام دیگر پس از دوسال و نیم با چالشی جدی مواجه شده بود و ایران اعلام کرد اروپایی ها باید در قالب برجام به تعهدات خود عمل کنند، اما تاکنون اروپاییها تنها از اقدام آمریکا ابراز تاسف کرده و در عمل هیچ اقدامی نکرده اند. شِل، توتال، رنو، نایکی و بسیاری دیگر از شرکتهای اروپایی و چند ملیتی از ایران رفتند و بوئینگ و ایرباس قراردادهای خود را با ایران لغو نمودند.
پس از این بود که اروپایی ها سازوکار مالی موسوم به اس.پی.وی را مطرح کردند. سازوکاری که برخی از همان ابتدا معتقد بودند تنها شکل نمادین دارد و برخی نیز آن را شروعی برای رهایی اروپا از وابستگی اقتصادی به آمریکا دانستند. ادعایی که خیلی زود "برونو لومیر" وزیر اقتصاد فرانسه آن را نقض کرد و گفت: اروپا قادر نیست ارباب سرنوشت اقتصادی خود باشد.
حالا به نظر میرسد اس.پی.وی به سرنوشت برجام دچار شده و پس از ماه های مذاکره و وعده های مختلف اروپایی ها رئیس کنفرانس امنیتی مونیخ در واکنش به دستگیری یک فرد دوتابعیتی در آلمان به اتهام آنچه که جاسوسی برای ایران خوانده شده، ادعا کرد ایران با چنین رفتارهایی تنها حفظ برجام را سختتر خواهد کرد و باب جدیدی برای بهانه جوییهای اروپای باز کرده صرف نظر از اینکه اساسا آیا سازوکار مالی اروپا حتی در صورت نهایی شدن میتواند منافع برجامی کشورمان را تامین کند ماندن یا نماندن ایران در برجام به مسئله جدی تبدیل شده است؛ البته مقام معظم رهبری در خصوص ادامه مذاکره با اروپا و برجام اخیرا نظری مهم و راهگشا داشتند: البته شرایط امروز کشور تصمیم در این باره را سخت و پیچیده کرده اما باید پذیرفت برجام که در صورت عدم عهدشکنی آمریکاییها تبدیل به توافقی تاریخی و مهم برای ما میشد دیگر اثرگذاری گذشته را ندارد و اتحادیه اروپا نیز بجای عمل به وعده های خود به نوعی طرف ناقض توافق، یعنی آمریکا قرار دارد. در چنین وضعیتی ماندن یا نماندن ما در برجام مسالهای مهم است، بدیهی است که بیانیههای سیاسی اروپا بدون پشتوانه اجرایی هیچ نفعی برای ایران ندارد و ادامه این وضعیت برجام را به توافقی تبدیل کرده که طرف ناقض برنده و طرف پایبند، بازنده است.
البته در مقابل این نگاه نقوی حسینی عضو کمیسیون امنیت ملی معتقد است: ما نباید از برجام خارج شویم چرا که جو روانی علیه ما در دنیا به وجود میآید. در این وضعیت ما باید به دنبال توسعه ظرفیتهایی برویم که در غالب برجام محدودیتی برای ما ندارد و با این تصور که برجام مرده است مسیر خود را طی کنیم. حال باید منتظر ماند و دید برجام که به قول سفیر ایران در بروکسل مقر اتحادیه اروپا "به تارمویی بند است" چه سرنوشتی پیدا می کند و مسئولین ارشد نظام چه تصمیمی خواهند گرفت. البته باید توجه داشت ماندن در برجام شاید دیگر سودی برای ما نداشته باشد اما خروج از آن نیز دست آویز جدیدی برای فشار علیه کشورمان میشود و ما قطعا" محکوم به تلاش و تدبیر در مورد آن و پرداختن به ظرفیتهای ژئوپولوتیکی، ملی، منطقهای و اقلیمی در کنار توسعه روابط با دوستان سنتی خود هستیم. خانه ملت