يکم ؛ اين روزها زمامداران رژيم صهيونيستي نگران وضعيت بينالمللي خود هستند. آنها احساس ميكنند كه در آستانه مرحله جديدي از انزواي سياسي در سطح جهاني قرار گرفتهاند. اسرائيل در چنين حالتي برخي از اهرمهاي فشار خود بر امريكا بويژه باراك اوباما را از دست داده است. گفتمان آشتي جويانه و معتدل نظام اسلامي ايران كه همزمان مبتني بر حفظ ارزشها و دفاع از منافع و امنيت ملي و اسلامي كشورمان است، گفتمان تندروانه و ستيزه جويانه اسرائيل و حاميان ستيزه جووجنگ طلب آن درهيئت حاكمه امريكا را دچار بحران و انفعال كرده است. مهمترين هم پيمان منطقهاي اسرائيل يعني عربستان نيز دچار انفعال شده و پس از شكست پروژه حمله نظامي امريكا به سوريه و تقويت راه حلهاي مسالمت جويانه براي بحران اين كشور و حل مسئله هسته اي ايران در توافق نامه ژنو با گروه۱+۵ به نوعي درون خود خزيده است. كارشناسان در اين زمينه معتقدند؛ آن چه كه برروند منزوي سازي رژيم صهيونيستي افزوده است، اولا گامهاي برداشته شده گروه ۱+۵ با ايران در جهت حل مسئله هسته اي كشورمان براساس توافق نامه ژنومي باشد؛ثانيا تحولات بحران سوريه وتن دادن به كنترل بينالمللي بر سلاح شيميايي اين كشور و پيوستن آن به كنوانسيون بينالمللي خلع سلاح شيميايي است كه بلافاصله خطر سلاحهاي هستهاي اسرائيل و ضرورت پيوستن وي را به سازمان جهاني انرژي اتمي بصورت جدي مطرح و فشارهاي تازهاي را متوجه اين رژيم وزمامداران آن كرده است. قطعا عبور بسلامت از اين مرحله براي اسرائيل اگر دركوتاه مدت هم ميسرباشد درميان مدت و دراز مدت امكان پذير نيست.
دوم؛ به اين دو سخن خوب دقت كنيد: ۱- «اسرائيل بايد روي مخروبههاي فلسطينيان و جنازههاي آنان بنا شود.»۲- «يهوديها به دليل نداشتن کشور، هويت ندارند، لذا بايد با تشکيل کشور يهودي هويت خود را به دست آورند.»جمله نخست را «ديويدبن گوريون» اولين نخستوزيراسرائيل در کنگره سالانه يهوديان بر زبان رانده بود و جمله دوم بر زبان «بنيامين نتانياهو» نخستوزيرکنوني اين رژيم درکتابش با عنوان «صلح پايدار» جاري شده است. مقايسه اين دوجمله به خوبي نشان ميدهد که اسرائيل، رژيمي جعلي است وبا اشغال سرزميني ديگرو ملتي ديگر قصد خريد هويت براي خود دارد. بنابراين، هرگونه تلاش ادعايي رهبران اين رژيم براي برقراري صلح با فلسطينيها، در چارچوب همان کسب هويت، تعريف ميشود.
سوم؛از نگاه صاحب نظران كه نگاه درستي است؛ مکتب صهيونيسم را ميتوان با مکتب سلفيگري همرديف دانست و همان طورکه سلفيگري، افراطيگري با دستاويز قراردادن دين مبين اسلام است، صهيونيسم نيز افراطيگري در لواي دين يهود است، در حالي که هيچ نوع افراطگرايي را اديان اسلام و يهود و پيروان آنها قبول ندارند. بنابراين مکتب صهيونيسم که شاکله و درونمايه رژيم جعلي اسرائيل را تشکيل داده، هرگز راضي نخواهد شد درصورت تشکيل کشوريهودي، غير يهودي را در خود راه دهد و به همين دليل بايد منتظر سيل عظيم کوچانده شدن مردم فلسطين بود.
جان کلام اينکه؛ اسرائيل هميشه نيازبه بحران دارد وحيات آن در بحران است و هر موقع که دريک جمع عمومي بحران نباشديا يک منطقهاي بحراني رو به آرامش برود اسرائيل آسيب ميبيند.