روز پنجشنبه صفحه اول يك روزنامه اصلاحطلب با انتشار یک طرح گرافیکی درخصوص ورود لوران فابیوس وزیر امور خارجه کشور فرانسه به تهران مدعی شد، فرهنگسرای انقلاب اسلامی، یکی از زیرمجموعههای فرهنگی - هنری شهرداری تهران اقدام به نصب گسترده بیلبوردهای شهری علیه سفر وزیر خارجه فرانسه به کشور کرده است.
جالب اینکه این خط خبری از سوی يك روزنامه دولتی و همچنین يك روزنامه اصلاحطلب ديگر و برخی از سایتها و خبرگزاریهای اصلاحطلب نیز پیگیری شد. اما ماجرا از چه قرار بود؟
فرهنگسرای انقلاب اسلامی در سلسلهبرنامههای باشگاه مستند خود قصد داشت تا همزمان با ورود وزیر خارجه فرانسه به تهران مستند چند قطره خون ساخته نوید نامور کارگردان جوان کشورمان را که پیش از آن در جشنواره مردمی عمار حائز رتبه شده بود با حضور این کارگردان و یکی از وکلای قربانیان خونهای آلوده پخش کند.
عنوان این برنامه فرش قرمز نام گرفته بود و بنا بود در قالب یک برنامه فرهنگی - هنری به روال سایر برنامهها در سازمان فرهنگی - هنری شهرداری به نقد و بررسی این مستند پرداخته شود.
طرح گرافیکی این برنامه در شبکههای اجتماعی و شبکههای موبایلی قرار گرفت و به دلیل حساسیت این موضوع و نگرانی مردم درخصوص حضور وزیر امور خارجه فرانسه که یکی از متهمان پرونده انتقال خونهای آلوده به ایران است، به شدت مورد توجه قرار گرفت و به سرعت در این شبکهها بازنشر شد.
نکته قابل تامل در این ماجرا این است که یکی از زیرمجموعههای شهرداری تهران از جمله سازمان فرهنگی - هنری شهرداری هیچگونه بنر، پوستر، بیلبورد و یا سایر اقلام تبلیغاتی چاپ شده و مکتوبی را در این خصوص تولید و منتشر نکرده است.
اما ریشه این دروغ کجاست؟
شهرداری تهران به عنوان یک نهاد مردمی غیردولتی وجهه کار خود را در سالهای اخیر در کنار خدماترسانی به مردم و فعالیتهای عمرانی با توجه به تاکیدات رهبر انقلاب در موضوعات فرهنگی - هنری، توجه به گرایش انقلابی مردم تهران قرار داده است. اما این هجمه تبلیغاتی رسانههای اصلاحطلب علیه یک برنامه فرهنگی کوچک در یکی از صدها مراکز فرهنگی - هنری شهر تهران نشاندهنده حساسیت این جریان درباره شکلگیری فعالیتهای انقلابی در این نهاد عمومی است به نحوی که مدیران و کارشناسان انقلابی این سازمان به دلیل افزایش هزینه فعالیتهای خود و فشاری که این رسانه متوجه آنها میکنند، دیگر به سراغ چنین فعالیتهایی نروند تا از مظان اتهام و انگ مبرا باشند.
این در حالی است که در همه جای دنیا و در همه کشورها با تقسیم وظیفه بین نهادهای رسمی و دیپلماتیک و نهادها و سازمانهای فرهنگی و مردمی صدها سیاست، مطالبات و خواستههاي عمومی در عرصه مراودتهای بین کشورها پیگیری میشود. در بسیاری اوقات همین ماجرا علیه نمایندگان رسمی کشورمان در کشورهای غربی و آمریکایی تکرار شده است. برای نمونه هر ساله حضور روسای جمهور کشورمان در نشست مجمع سازمان ملل متحد شبکههای تلویزیونی آمریکایی و غربی مملو از فیلمها، مستندها و اخبار اطلاعات علیه ملت ایران و جمهوری اسلامی میشود و خط خبری ایرانهراسی و اسلامهراسی به وجه قالب این رسانهها تبدیل میشود.
جای تعجب دارد رسانههای اصلاحطلب که مدعی دفاع از مطالبات و خواستههای مردم هستند، چگونه موضوع پراهمیت و البته نگرانکنندهای چون پرونده خانوادههای قربانیان انتقال خونهای آلوده به ایران را دستمایه فعالیتهای حزبی و جناحی خود میکنند و اینگونه به مصاف مردم و آزادیبیان میروند.