سه شنبه ۶ دی ۱۴۰۱ - ۱۸:۳۶
کد مطلب : 124786

مدیون شهداییم

حضورشان، وجودشان نعمتی است برای ایران و مردمش،‌ خاک وطن همیشه بوی خوش عطر شهید را می‌دهد...
حضورشان، وجودشان نعمتی است برای ایران و مردمش،‌ خاک وطن همیشه بوی خوش عطر شهید را می‌دهد، همه شهرهای کشور همه جای ایران، در هر گوشه‌ای از این خاک پهناور عزیزی آرمیده که برای ایران اسلامی جانش را فدا کرده،‌ بی هیچ مزد و منتی،‌ خون دادن برای ایران اسلامی و مردم را برای خود یک وظیفه ذاتی می‌دانستند. هیچ جای ایران بی بهره از وجود انفاس روح فزای آنها نیست.
جان دادند تا ناموس وطن در امان باشد،‌ خون آنها ضامن آزادگی و امنیت ایران است، ‌پس همه باید پاسدار خون شهدایی باشیم که رفتند و کشور را بیمه کردند.
مسئولین بیشتر از دیگران مدیون شهدا هستند، ‌چرا که شهدا جان دادند تا مسئولین در امنیت وظیفه خود را انجام دهند تا مردم در سختی نباشند، اگر غیر از این همل کرده باشند، خیانت به خون شهدایی است که پیکر ۴۰۰ تن از آنها به تازگی تفحص شده و به خاک وطن بازگشته است. هر شهید نشانه‌ است، نشانه‌ای از آنچه که ما جا ماندگان، باید بدانیم که چگونه رفتار کنیم.
دیروز ایران، نشانه‌های روشنی را به خود دید، که چراغی است برای روشنایی دل و دیده همگان، هم مسئولان هم مردم، هر یک وظیفه‌ای دارد سنگین، اما به نظر، این مسئولیت و وظیفه سنگین، به درستی از سوی برخی مسئولان درک نشد.
آمدن پیکر شهدا، تلنگر است، نهیب به همه، چه آنهایی که به وظیفه خود عمل کردند چه آنهایی که قصور داشتند، از مردم گرفته تا مسئول.
اگر گرفتاری وجود دارد که دارد، همه مقصرند، مردم و مسئول هم ندارد، اما هر یک به اندازه خود، یکی کم، دیگری بیش.
نمی‌دانم، زمانی که خبط و خطا می‌کنیم، چرا از روی ماه این عزیزان، شرم نمی‌کنیم؟!
شهدا نشانه‌های خدا هستند و عالم هم محضر خدا است، چرا خجالت نمی‌کشیم و برای چند روز چرب و شیرین دنیا، خطا می‌کنیم و گناه اما باز هم به خود نمی‌آییم؟!
شهدا آمدند و باز مردم را از خود بی خود کردند، کاش ما می فهمیدیم حال و هوای عطرآگین شهدا غنیمتی است و نعمتی برای خوب بودن و خوب ماندن.
آنها خوب بودند، آنقدر خوب که خدا دستچینشان کرد، گلچینشان کرد.
به قول شهید آوینی «پندار ما این است که ما مانده‌ایم و شهدا رفته‌اند، اما حقیقت آن است که زمان ما را با خود برده است و شهدا مانده‌اند.»
به واقع همین است، ما در روزمرگی مادیات مانده‌ایم و گیر کرده‌ایم آنها این دنیای بی‌سامان رخت بر بستند و جاودانه شدند و رزق و روزی از خدا می‌گیرند.
شاید بار دیگر دیدن شهدا و بوسیدن روی ماهشان، ما را به خود بیاورد، آیا بهخود می‌آورد؟
آی مردم، آنهایی که آن روزها را فراموش کرده‌اید، یا نبودید و ندیدید، فراموش کرده‌اید همین چندی پیش بزم قربانگاه عشق برپا بود، گردان می رفتند گروهان بر می گشتند، تا پای جان برای ایران ایستادند، چگونه می‌شود که برخی ندانند چه غوغایی و محشری بود در جبهه‌ها.
این تشییع شاید تلنگری بزند بر دل‌هایی که این روزها غش کرده‌اند.
قرن‌ها بود زمین انتظار مردانی این‌چنین را می‌کشید تا بیایند و کربلای ایران را عاشقانه بسازند و زمینه‌ ساز ظهور باشند.آن مردان آمدند، فقط ما ماندیم و از ماجرا چیزی نفهمیدیم.
خدا را سوگند که فهمی درست از آنچه که شهدا می‌دانند و برای ما آورده و می‌آورند، به ما هم عطا کند و از این خواب غفلت بیدار تا رستگار شویم.

نویسنده: محمد صفری
https://siasatrooz.ir/vdcfcjdyvw6d0ea.igiw.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی