دوشنبه ۱۰ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۲۰:۳۲
کد مطلب : 129353

محاسباتی که باید در نظر داشت

پس از پاسخ موشکی و پهپادی جمهوری اسلامی ایران به رفتارهای جنایت‌آمیز رژیم صهیونیستی و نیز تشدید حمایت‌های جهانی از فلسطین و مقاومت که دامنه آن به دانشگاه‌های آمریکا نیز رسیده است، برخی در داخل و خارج از کشور بار دیگر زمزمه رویکرد به احیای برجام یا همان مذاکره با آمریکا را مطرح می‌سازند. حامیان این دیدگاه بر این عقیده‌اند که ایران اکنون در اوج اقتدار نظامی و دیپلماتیک قرار دارد و بر اساس اصول روابط بین‌الملل این دوران زمان مناسبی برای امتیازگیری از طرف‌های مقابل است که با مجموعه‌ای از چالشها مواجه هستند. هر چند که این استدلال در تئوری درست به نظر می‌رسد اما در وادی عمل توجه به چند نکته قابل توجه است.
نخست آنکه پس از عملیات وعده صادق تاکنون غرب در فضای رسانه‌ای مدعی ناکامی این عملیات و رهگیری 99 درصد از موشک‌ها و پهپادهای ایرانی شده است. هر چند که پس از مدتی رسانه‌های غربی راهی جز اذعان به موفقیت‌های این عملیات نداشته‌اند اما با توجه به سلطه رسانه‌ای غرب، هرگونه رویکرد ایران به مذاکره، سندی برای جولان دوباره غرب بر ادعای شکست عملیات وعده صادق خواهد گردید که با کلید واژه‌هایی همچون اجبار مذاکراتی ایران، آخرین گزینه ایران و.... صورت خواهد گرفت.
دوم آنکه حقیقت امر آن است که اقتدار و جایگاه امروز ایران در منطقه و جهان برگرفته از حمایت‌های همه جانبه میدان و دیپلماسی از فلسطین است. امروز موج جهانی حمایت از فلسطین به پا شده است و بویژه ملت‌ها نگاهی حمایتی به فلسطین پیدا کرده و هرگونه سازشکاری با رژیم صهیونیستی و آمریکا را نفی می‌کنند. همچنین جهانیان اذعان دارند که نقش محوری ایران در حمایت از فلسطین زمینه ساز جایگاه نوین جهانی آن شده است.
 با توجه به این حقایق می‌توان گفت که رویکرد به مذاکره با آمریکا و آنچه احیای برجام نامیده است از یک سو بازی در زمین آمریکا برای انحراف افکار عمومی از مسئله کلیدی فلسطین و نسل کشی غزه به حاشیه‌ای به نام مذاکره ایران و آمریکا خواهد بود و از سوی دیگر این رویکرد زمینه ساز شکل‌گیری تصور قربانی‌سازی فلسطین برای منافع فردی ایرانیان در اذهان عمومی جهان و حتی دولت‌ها خواهد بود که قطعا نتیجه آن تضعیف جایگاه جهانی کنونی ایران است. به عبارتی دقیق‌تر مذاکره در وضعیت کنونی شاید دستاوردهای مقطعی در قبال آمریکا داشته باشد اما هزینه‌های جهانی آن به مراتب بیش از فواید آن خواهد بود چرا که تصور برجام منطقه‌ای و تسلیم شدن ایران در برابر آمریکا به همراه خواهد داشت.
نکته پایانی آنکه رویکرد به مذاکره در آستانه انتخابات آمریکا در حالی امتیازی بزرگ برای بایدنی است که در عرصه سیاست داخلی دستاوردی نداشته است، که نظر سنجی‌ها از نامعلوم بودن اینده سیاسی بایدن و حتی پیروزی احتمالی ترامپ حکایت دارد. در این شرایط چه ضمانتی وجود دارد که  ایران با پرداخت هزینه‌های بسیار به مذاکره با آمریکا تن دهد و چند ماه بعد دولت کنونی تغییر نکرده و بار دیگر سرنوشت برجام و خروج ترامپ از آن تکرار نگردد.
در این شرایط می‌توان گفت که رویکرد به مذاکره نه تنها حاصلی برای ایران ندارد بلکه هزینه سازی‌های آن بسیار بیشتر و مخرب‌تر از گذشته خواهد بود بویژه اینکه اقتصاد کشور در حال بازکردن زنجیر‌های شرطی‌شدن برجامی است حال آنکه رویکرد به مذاکره بازگشت به همان شرطی‌سازی اقتصاد و حتی دست نگاه داشتن بسیاری از کشور از توسعه روابط با ایران به دلیل چشم انتظاری برای دیدن نتیجه این مذاکرات خواهد بود.

قاسم  غفوری
https://siasatrooz.ir/vdcamon6e49nue1.k5k4.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی