از سابقه آشنایی خود با امام(ره) بفرمایید.
من شاگرد امام بودم و از محضر ایشان استفاده میکردم. من در به ثمر رسیدن انقلاب عضو کوچکی بودم. انقلاب زمینههای بسیاری دارد که شاید وابستگی شاه به خارج بود که بسترساز اعتراضات شد که امام و افرادی پیش از ایشان مانند آیتالله بروجردی علیه شاه به پا خواستند. به هر حال زمینهها ایجاد شد و شاه نتوانست در برابر امام و مردم، به رفتارهای سرکوبگرایانه ادامه دهد و سرنگون شد.
خاطره مهمی که از حضرت امام در ذهن دارید از رفتار و منش امام(ره) برای نسل جوان بگویید؟
من صلاحیت آن را ندارم که بخواهم از امام تعریف کنم. میتوانم این را بگویم که امام مانند بسیاری از علمای بزرگ، قیمتی برای خود قائل نبودند که بخواهند فخرفروشی کنند. امام(ره) یا آیتالله بروجردی افرادی سادهزیست بودند و اینطور نبود که شاگردان بخواهند برای آنها اعتبار و مقام بیاورند آنها همیشه مایل بودند که بر علمشان بیفزایند و طلبهها نیز برای کسب علم در محضر آنها حاضر میشدند نه برای بالا بردن مقام آنها. در آن دوران طلبهها به دنبال یافتن گُلی بودند که بهرهای از معلومات آن ببرند نه اینکه دسته و گروهی درست کنند و بخواهند جناحبندی داشته باشند. آنجا استادان بزرگی بودند از امام گرفته تا سایرین که ما طلبهها همواره خود را پایینتر از آنها میدانستیم و به دنبال کسب علم و معرفت از آنها بودیم.
امام و امثال ایشان با اجاره و یا خرید یک خانه کوچک زندگی طلبگی داشتند و در اوج سادگی و سختی زندگی میکردند. جالب است همان زمانها وقتی برای تبلیغات دینی میرفتند شهرستانها از جایگاه بالاتری برخوردار بودند اما آنها با همان سادگی در قم زندگی و طلبگی میکردند. امام هم یکی از همین افراد بود. تنها چیزی که برای خود قائل نبودند برتریطلبی و بالاتر بودن بود. امام در باغات اطراف قم که آن زمان بیرون از شهر بود خانهای گرفته بود در اوج سادگی. طلبگی در آن دوران چنین بود که کسی به دنبال گرفتن پست و مقام و یا مادیات نبود بلکه هرچه بود معنویت بود و اینکه همه به دنبال کسب علم و معرفت از یکدیگر بودند نه خواستههای مادی.
بعد از انقلاب چطور، توصیه امام برای تشکیل جمهوری اسلامی چه بود و اکنون تا چه میزان آن آرمانهای امام(ره) محقق شده است؟
امام قبل و بعد از انقلاب فرقی نداشت. امام چیزی جز خدا، پیامبر، اسلام و امامان و دین نبود. در همان زمان که در قم بود وقتی از محل تدریس بیرون میآمد اگر کسی طلبه نبود ایشان را نمیشناخت و فکر میکرد که یک طلبه ساده است. مسیر از منزل تا محل تدریس را به تنهایی میآمد و به تنهایی هم باز میگشت. شاید بعضیها میگفتند در راه شاید کسی به ایشان حمله کند اما امام هرگز اینطور نبود که کسی را با خود ببرد و بیاورد و همیشه تنها رفت و آمد میکرد. اجازه نمیداد اطراف او دسته راه بیفتد. طلبههای زیادی در محضر امام بودند اما کسی بعد از کلاس دنبال ایشان راه نمیافتاد و شاید اگر کسی هم چنین میکرد امام از او میپرسید کاری یا سوالی داری بپرس و برو. سایر علما مانند طباطبایی، بروجردی و دیگران نیز همین طور بودند. در خیابان کاسبهای محل نیز آنها را نمیشناختند چون همراه نداشتند که بخواهند آنها را معرفی کنند فقط خودشان بودند. چنین نبود که کسی برای فخر فروشی و برتری جویی بخواهد دنبال امام و یا سایر علما حرکت کند.
شما از نزدیک با امام(ره) آشنا بودید با توجه به اینکه شاگرد امام و آیتالله بروجردی بودید چه شد که بعد از انقلاب خیلی در مسئولیتهای اجرایی قرار نگرفتید؟
پست!! من کسی نبودم که پست بگیرم. پست و مقام این بود که در حوزه کلاس درس بگیری و تدریس کنی که این هم من در آن حد خود را نمیبینم که چنین پستی داشته باشم.
به هر حال شما عضو خبرگان رهبری بودید چرا مسئولیت اجراییتری نپذیرفتید ؟ به هر حال هم علم داشتید و هم سابقه مبارزاتی.
من همیشه خود را طلبهای دانسته که آمده چیز یاد بگیرد و درس بخواند. طلبه یعنی علمآموزی نه چیز دیگر. در آن دوران اینطور بود که طلبهای که در جمع ۳۰۰ شاگرد میرفت درس بخواند یا درس بدهد چنان بود که حتی به متولی مسجد نمیگفت کفش من را بیاور. اهل دستور دادن نبود. اصلاً این مثال بود که هر جایی را که میخواستند بگویند برتریطلبی ندارند میگفت زندگی طلبگی است. زندگی طلبگی این بود که در مدرسه حجتیه ۴۰۰ تا طلبه بود که رئیس نداشت، شاید یکی ۲۰ سال سابقه داشت یکی یک سال اما اینطور نبود که مثلاً وقت نماز عدهای صبر کنند آنها که سابقهدارتر هستند بروند صفهای اول بعد آنها بروند همه مانند هم بودند. یک زندگی طلبگی اینطوری است.
هر گوشهای که نگاه میکردی میدیدی که چقدر استاد برجسته در قم بود اما اینطور نبود که کسی بگوید باید صبر کرد این استاد برود بعد ما رد شویم. این بود که من وقتی از اینجا میرفتم به عنوان مثال مشهد، آن امام جماعتی که در مسجد نماز میخواند آن طور نبود که بخواهد خود را بالاتر از دیگران بداند یا ما آن را بالاتر بدانیم. یک طلبه وقتی میرفت جایی پیش نماز هم میشد فقط یک پیشنماز بود و چیز بالاتری نبود که بخواهد دستور دهد. اگر پیش نمازی میخواست خود را بزرگ ببیند و فخر بفروشد اصلاً کسی پشت سرش نماز نمیخواند. اینطور نبود که طلبهای بخواهد برای خود گروهی ایجاد کند و دستور دهد، هرگز اینطور نبود و همیشه این را داشتند که فلان طلبه ۱۰ سال زودتر از من آمده ۵ سال زودتر آمده حتی یک روز زودتر آمده پس از من بالاتر است. کسی به دنبال فخرفروشی نبود. آمده بودند درس بخوانند که ببینند که ائمه چه گفتهاند دغدغهشان این بود. اگر به چیزی جز این فکر میکردند به خود میگفتند که من خود را گم کردهام.
آن سادگی و منشی که ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی در میان مسئولان بود اکنون تا چه میزان میان مسئولین است؟
من که با همه مسئولین نیستم که بدانم.
به هر حال در همان اندازهای که ارتباط دارید بفرمایید؟
آنهایی که زندگی طلبگی دارند، مانند همان دورانها هستند الان من نمیدانم افراد چطور هستند، اما آن دوران یادم هست که همه خود را طلبه میدانستند. مثلاً وقتی در خانه عالمی حتی در شهرستانها میرفتی سوالی داشتی به خوبی جواب میدانند مانند یک طلبه حوزوی خود را میدانستند نه بالاتر. مرحوم علامه طباطبایی در خیابان راه میرفت کسی او را نمیشناخت. آن زمانها زندگی بیقید و شرط را میگفتند طلبگی.
روحانی، مرجع تقلید هم که میشد باز هم خود را طلبه میدانست. غالب طلبهها نه پول داشتند و نه دنبال مقام و منصب بودند. حتی راهزنها هم سمت طلبهها نمیآمدند چون میدانستند جیبشان خالی است. با این حال مناعت طبع داشتند، عزت نفس داشتند. همه دنبال طلبگی بودند و نه دنبال مادیات. هیچکس نمیرفت به استاد بگوید که از جایگاهی که داری برای من خانهای یا منبع مالی دست و پا کنید.
الان برخی از روحانیون که پست گرفتهاند رفتاری متفاوت با آنچه میگویید دارند مثلا چند اسکورت و خدمه و همراه دارند. این رفتار آنها را بد میدانید یا به نظرتان به اقتضای زمان و شغلشان است؟
نمیدانم کدام افراد را میگویید. من پیش آنها نیستم که بدانم چه نگاهی دارند شاید کسی باشد که بخواهد به او ضربه بزند و بخواهد که با داشتن افرادی با این مسئله مقابله کند. اما در مجموع در روحانیت نباید اینجور تشریفات باشد. وقتی امام، آقای بروجردی یا آقای طالقانی آنگونه عمل میکردند و تا آخر زندگی طلبگی را برای خود حفظ کردند این نشانهای است که روحانیت باید اینطور باشد.
شما در دورانی عضو مجلس خبرگان رهبری بودید. اخیراً فیلمی منتشر شده از جلسه انتخاب رهبری در خبرگان که ایشان میگوید من شایستگی این مسئولیت