يکشنبه ۵ تير ۱۳۹۰ - ۱۲:۲۰
کد مطلب : 66851

کابوس های پریشان ملكه

کابوس های پریشان ملكه
دکترمحمد مهدی سیف اللهی: یکم: آفتاب بی طلوع! انگلیس، که زعمای لندن هنوز آن را با القاب پر طمطراقی چون بریتانیا، پادشاهی کبیر، اتحادیه کذا و... می خوانند نزد مردم ما همان روباه مکار و استعمار پیر است. هنوز به سبب استعمار جزایر پراکنده در دریای کارائیب و یا اعمال نفوذ در دولت های دست نشانده، و یا اتحاد صوری با کشورهای ضعیف النفسی چون کانادا و استرالیا، البته ملکه لندن، شبها را با رویای خوش سالهایی به بستر می رود که آفتاب امپراطوری اجدادش غروب نداشت. با این وصف، کابوس های پریشان، خواب آرام را از استعمار پیر ربوده است. در جای جای جهان و امواج بیداری ملتهای مستضعف، سیاهه بالابلند اقدامات ملکه و اجدادش بازخوانی می شود. گرچه آفتاب این امپراطوری سالهاست طلوعی ندارد اما، شاید کمتر محققی از عمق مشکلاتی که این روزها ملکه در آن غوطه ور است با خبر باشد. امروز نه تنها دیگر لندن پایتخت امپراطوری بی غروب نیست بلکه قلمرو کوچک دارالملک انگلیس را نیز موریانه ها خورده اند. دوم: 40 تکه قلمرو کوچک دارالملک ملکه انگلیس، نه تنها هویتی چهل تکه، بلکه سیمایی از هم گسیخته نیز دارد. این گسست و فروپاشی در ساحت های مدنی، ملکداری، اقتصادی و حتی فرهنگی و عقیدتی نیز رخ نموده است. امروز قصه قلمرو کوچک ملکه، همان داستان معبد ویرانه ای است که در قرن 18 سید جمال الدین اسدآبادی آن را روایت می کرد. او که به واقع فخر بلاد اسلامی و پدر جنبش های بیداری به ویژه در جهان اهل سنت بود، می گفت؛ اگر مردی شجاع جرات حضور در این معبد را داشته باشد، با فریادی می تواند طلسم آن را در هم شکند. اگر محققانی شجاع، جرات علمی تتبع در احوال دارلملک انگلیس را داشته باشند طلسم این ویرانه را در هم شکسته می بینند. سوم: صدای پای بیداری این روزها، صدای پر صلابت گامهای مردمی که به خیابانهای انگلیس ریخته اند، در جهان تمامی رسانه ها به گوش می رسد. این در حالی است که زخم های ناسور سالهاست بر پیکره این مردم مانده است. اما عُمّال ملکه، در کشور خود نیز با سیاست تفرقه بینداز و حکومت کن، دولت مستعجل خویش را مستدام نگه داشته اند. منازعات فرهنگی-مدنی بین مردم "یورک" و "اسکاتلند"، سالهای طولانی است که مردم دو ملت را در زیر پرچم پادشاهی ملکه می رنجاند. عمق نفرت مردم اسکاتلند از دارالملک پادشاهی ملکه آن قدر هست که هنوز تیم ملی مستقل برای ورزشها، پول ملی و پرچم اختصاصی برای خود دارند. ستم های تاریخی بر مردم ایرلند شمالی و سرکوب جنبش های آزادی خواهی آنان، سالهاست به نام مذهب انگلیکان توجیه می شود. چهار: نصر بالرعب لندن با یک دولت غیر مسئول، جنگ افروز و توطئه گر، با کسب درآمدهای اقتصادی از طریق پولشوئی و تجارتهای کثیف، و حکومت پلیسی، طی سالهای اخیر توانسته است خود را سراپا نگه دارد. به علاوه، با برگزاری مراسم های به ظاهر باشکوهی چون عروسی نوه ملکه، خود را زنده نشان دهد. به علاوه دولت پادشاهی، رسماً با سیاست نصر بالرعب بر مردم قلمرو‌اش حکومت می کند. تنها از باب اشاره کافی است بگوئیم، میلیونها دوربین، کوچکترین حرکات و سکنات مردم این قلمرو را ثبت و گزارش می دهد. دولت، با شعارهای صلح طلبانه، بزرگترین منبع کسب درآمد خود را فروش تسلیحات و جنگ افروزی در جهان قرار داده است. به علاوه لندن، بازار مهمی برای ترافیک قاچاق انسان به ویژه دختران و زنان عراقی، اوکراینی و...است. رسانه های این کشور بارها، گزارش های رسمی پلیس، را منتشر کرده اند که از فروش علنی دختران در فرودگاه لندن حکایت می کند. آیا صدای پای بیداری به قلب لندن رسیده است؟! دیر نیست که ببینیم مردان شجاعی که سید جمال آرزوی ظهور آنها را در بلاد اسلام داشت، این روزها در خیابانهای لندن، معبد ملکه را دريابند.
https://siasatrooz.ir/vdcfycdv.w6dvtagiiw.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی