بنسلمان، ولیعهد عربستان در مصاحبه با العربیه از دولت نجات ملی یمن درخواست کرد برای حضور بر سر میز مذاکره، دیپلماسی را جایگزین نبرد کند. موضوع جنگ یمن یکی از بخش های مهم سخنان اخیر بن سلمان بود. او با طرح جملاتی بیسابقه درباره جنبش انصارالله یمن گفت: «حوثیها به هر حال یمنی هستند، ریشه عربی دارند و امیدواریم به هویت خود بیشتر تکیه داشته باشند. ما از اینکه حوثیها بر سر میز مذاکره نشسته و برای دستیابی به راهحلی جامع بهمنظور پایان دادن به جنگ گفتوگو کنند، حتما استقبال خواهیم کرد.»
این سخنان زمانی بیشتر قابل توجه خواهد بود یادمان بیاید او ۶ سال پیش جنبش انصارالله را «گروهی تروریستی» خوانده و گفتهبود: در هفتهها و ماههای آینده با ورود به صنعا تکلیف تروریستها را روشن خواهیم کرد. کشور ما گروههای تروریستی را به رسمیت نشناخته و با آنان وارد مذاکره نمیشود. او همچنین با بیان سخنانی تهاجمی نسبت به ایران، گفته بود: ایران میخواهد جنگ را به داخل پادشاهی سعودی بکشاند اما این ما هستیم که جنگ را به داخل مرزهای این کشور خواهیم کشاند. امام یحیی، حاکم منطقه شمال یمن در پاسخ به تجاوز آل سعود در سال ۱۹۳۴ جمله مشهوری دارد: ؟«این بادیهنشین کیست که میخواهد حکومت ۹۰۰ ساله خاندان مرا به چالش بکشد؟». طی یک قرن اخیر یمن بارها مورد تجاوز متجاوزین مختلفی از استعمار بریتانیا تا امپراطوری عثمانی و بادیه نشینان آل سعود قرار گرفته اما هیچ کدام موفق نشدند و یمن پیوسته به گورستان متجاوزین بدل شده است.
۶ سال پیش ماجراجویی های بن سلمان جوان و خام سبب شد که آمریکا با پیش گرفتن استراتژی «فرماندهی از پشت صحنه» عروسک کوکی خود را به میدان نبرد با یمن بفرستد. حمله ای بنام «طوفان قاطعیت» که در قالب دکترین آمریکایی «شوک و ترس» آغاز شد. دکترینی که مبتنی بر حملات شدید، گسترده و پر تلفات هوایی است و هدف اصلی آن سلب اراده مقاومت از طرف مقابل است. پیشینه این دکترین نظامی به حمله اتمی آمریکا به ژاپن بازمیگردد و نوع کامل آن در اشغال عراق به نمایش درآمد. عربستان انتظار داشت و اعلام می کرد ظرف مدت کوتاهی نظم سیاسی را در یمن برپا خواهد کرد. هرچند پس از مدتی عربستان پایان عملیات طوفان قاطع را اعلام کرد اما با گذشت نزدیک به ۶ سال حملات بی هدف نیروهای ائتلاف تحت رهبری سعودی ها به این کشور جنگزده ادامه دارد.
نتیجه طوفان قاطعیت چیزی نبود جز دست برتر انصارالله در تحولات میدانی یمن و ایجاد گسست در ائتلاف متجاوز سعودی و گرفتاری عربستان در باتلاقی که بیرون آمدن از آن آسان نیست.تا جایی که مجله اکونومیست با اشاره به جنگ عربستان علیه یمن می نویسد: «ریاض در باتلاق یمن درمانده شده و به دنبال راهی برای فرار است. پادشاهی عربستان می داند که قادر نیست پیروز جنگ باشد.»
بیش از ۶ سال است که عربستان ضربات مهلکی از سوی انصارالله بصورت موشکی و پهپادی دریافت می کند. یمن بهصورت مرتب آرامکو، فرودگاههای سعودی و پایگاههای این کشور را مورد هدف قرار میدهد و درحال حاضر نیز در آستانه آزادسازی مأرب هستند.اینک چند سال پس از تهدید ولیعهد عربستان برای کشاندن جنگ به داخل ایران، وی در یک عقبنشینی اعلام کرد که «عربستان خواهان برقراری روابط دوستانه با ایران است».
این اظهارنظر از یک سو نشان میدهد ولیعهد سعودی به این جمعبندی رسید که باید از باتلاق یمن خارج شود و فشارهای حقوق بشری علیه دولت ریاض و خود را کاهش دهد و از سوی دیگر این اظهارنظر در کنار دیدگاهی که درباره رابطه با ایران مطرح کرد بیانگر اذعان به این واقعیت است که بن سلمان تنشسازی در سیاست خارجی را در راستای منافع عربستان نمیداند و به نقش ایران در معادلات منطقه پی برده است. ناکامی در بحران قطر، تخریب وجهه بینالمللی پس از خاشقجی، ناکامی در زمینگیر کردن جبهه مقاومت و شکست نیروهای دست پرورده همچون داعش در منطقه و بسیاری عوامل و رفتارهای غلط بن سلمان او را در وضعیتی قرار داده که تلاش می کند هر چه زودتر از این باتلاق خارج شود و سخنان اخیر او راهیست برای ایجاد گشایش و برون رفت از این وضعیت.
نویسنده: معین ضابطی