هفته گذشته مهدی نصیری، سوپر حزب اللهی افراطی دهه ۶۰و۷۰که در روزنامه کیهان آن دهه‌‌ها، با تندروی‌هایش «نسخه» دیگران را می پیچید و امروز چنان دچار آشفتگی و انحطاط فکری و عقیدتی شده که در گفت‌وگو با بی بی سی، خواهان پیوند و ادغام اصلاح طلبان با رضا ربع پهلوی شد!
مهدی نصیری که چند هفته ای است در کانادا بسر می برد در سخنانی براندازانه، تز خود را «از تاجزاده تا شاهزاده» نامید و درخواست کرده که اصلاح طلبان و تمام منتقدین حول خاندان منحوس پهلوی متحد شوند و حتی مجددا خواهان برگزاری یک نظرسنجی در خصوص میزان مقبولیت سلطنت پهلوی درایران شده است! این نقطه نظرات «شاذ» و براندازانه در شرایطی مطرح شد که تمام منتقدین سیاسی و اجتماعی داخل کشور علیه این گفتار نابخردانه نصیری،موضع گیری‌های جانانه کردند و او را فردی «متوهم»نامیدند که دچار بیماری مالیخولیا شده است.
آنچه که همه سیاسیون و فعالین سیاسی چه اصولگرا و چه اصلاح طلب و حتی منتقدین غیرجناحی،به آن التزام دارند این است که هیچکس برای تغییرات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی، نگاهی به خارج از کشور و به دول غربی و اپوزیسیون ورشکسته خارج نشین ندارد و بدنبال براندازی هم نیست و اگر انتقادی و سخنی دارند قطعا در چارچوب نظام سیاسی داخل کشور مطرح می کند.
تعجب اینجاست مهدی نصیری که در حوزه‌های علمیه درس خوانده و مثلا از روشنفکران حوزوی بوده و زمانی مدیر مسئول بزرگترین موسسه مطبوعاتی(کیهان) کشور هم بوده، چگونه نمی‌داند که رژیم منحوس و نفرت انگیز پهلوی پس از سال‌ها مبارزه از پای درآمد و اکنون شاهزاده مدنظر او همپالکی و دست بوس نتانیاهو شده و به دریوزگی صهیونیست افتاده و از وطن فروشان درجه اول شده است؟
و جای تعجب است، مهدی نصیری افراطی دوآتشه که زمانی روزنامه کیهان را به توپخانه‌ای علیه هر آنچه که با عقاید او در تضاد بود تبدیل کرده بود چگونه دچار چنین استحاله‌ای شده تا جایی که خود را در باند مخوفترین و ضدانسانی ترین گروه مخالف انقلاب اسلامی قراردهد و خواهان اتحاد با شاهزاده شود؟ آیا نصیری نمی‌داند که بوی تعفن خاندان پهلوی، همان مثلا اپوزیسیون های خارج نشین راهم کلافه کرده چه رسد به مردم شریف و مسلمان ایران را. استحاله غیر قابل باور و تز براندازانه نصیری هیچکس را خوشحال نکرد بلکه همه تاسف خوردند بحال این روحانی تحصیلکرده و روزنامه نگار.
آنچه که این روزها نصیری را دچار توهم و سر درگمی کرده،عقده خود بزرگ بینی و احساس لیدری برای جماعتی گمراه‌تر از خودش است و فکرمی‌کند می‌تواند با طرح این حرف‌ها دل خارج نشینان را بدست آورد.
نصیری می‌داند و بارها شنیده که اصلاح طلبان مد نظر وی حتی همان تاجزاده هیچ سنخیت فکری و ارگانیک با رژیم پهلوی ندارند و حتی لحظه‌ای به این موضوع هم فکر نمی‌کنند و در چند روز گذشته در رسانه‌هایشان از مهدی نصیری، اعلام برائت کردند.
مهدی نصیری که فعلا رحل اقامت در کانادا افکنده است بزودی خواهد فهمید که اراذل و اوباش مستقر در کانادا او را طرد خواهند کرد و به او «انگ نفوذی» جمهوری اسلامی خواهند زد و آنوقت است که نه راه پس دارد و نه راه پیش، اینکه فکر کرده که الان غربی ها او را روی سر می‌گذارند و حلوا حلوا می کنند اشتباه فاحشی است.
اینکه مهدی نصیری پس از۴۵ سال به این نتیجه رسیده که پادشاهی مشروطه با ریاست ربع پهلوی چاره نجات ایران است، چیزی نیست جز نشخوارهایی که نفوذی‌های دور و برش به او تلقین کرده‌اند و او طوطی وار و بدون اندیشه آن‌ها را تکرارمی‌کند.
مهدی نصیری که چند هفته ای است در کانادا بسر می برد در سخنانی براندازانه، تز خود را «از تاجزاده تا شاهزاده» نامید و درخواست کرده که اصلاح طلبان و تمام منتقدین حول خاندان منحوس پهلوی متحد شوند و حتی مجددا خواهان برگزاری یک نظرسنجی در خصوص میزان مقبولیت سلطنت پهلوی درایران شده است! این نقطه نظرات «شاذ» و براندازانه در شرایطی مطرح شد که تمام منتقدین سیاسی و اجتماعی داخل کشور علیه این گفتار نابخردانه نصیری،موضع گیری‌های جانانه کردند و او را فردی «متوهم»نامیدند که دچار بیماری مالیخولیا شده است.
آنچه که همه سیاسیون و فعالین سیاسی چه اصولگرا و چه اصلاح طلب و حتی منتقدین غیرجناحی،به آن التزام دارند این است که هیچکس برای تغییرات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی، نگاهی به خارج از کشور و به دول غربی و اپوزیسیون ورشکسته خارج نشین ندارد و بدنبال براندازی هم نیست و اگر انتقادی و سخنی دارند قطعا در چارچوب نظام سیاسی داخل کشور مطرح می کند.
تعجب اینجاست مهدی نصیری که در حوزه‌های علمیه درس خوانده و مثلا از روشنفکران حوزوی بوده و زمانی مدیر مسئول بزرگترین موسسه مطبوعاتی(کیهان) کشور هم بوده، چگونه نمی‌داند که رژیم منحوس و نفرت انگیز پهلوی پس از سال‌ها مبارزه از پای درآمد و اکنون شاهزاده مدنظر او همپالکی و دست بوس نتانیاهو شده و به دریوزگی صهیونیست افتاده و از وطن فروشان درجه اول شده است؟
و جای تعجب است، مهدی نصیری افراطی دوآتشه که زمانی روزنامه کیهان را به توپخانه‌ای علیه هر آنچه که با عقاید او در تضاد بود تبدیل کرده بود چگونه دچار چنین استحاله‌ای شده تا جایی که خود را در باند مخوفترین و ضدانسانی ترین گروه مخالف انقلاب اسلامی قراردهد و خواهان اتحاد با شاهزاده شود؟ آیا نصیری نمی‌داند که بوی تعفن خاندان پهلوی، همان مثلا اپوزیسیون های خارج نشین راهم کلافه کرده چه رسد به مردم شریف و مسلمان ایران را. استحاله غیر قابل باور و تز براندازانه نصیری هیچکس را خوشحال نکرد بلکه همه تاسف خوردند بحال این روحانی تحصیلکرده و روزنامه نگار.
آنچه که این روزها نصیری را دچار توهم و سر درگمی کرده،عقده خود بزرگ بینی و احساس لیدری برای جماعتی گمراه‌تر از خودش است و فکرمی‌کند می‌تواند با طرح این حرف‌ها دل خارج نشینان را بدست آورد.
نصیری می‌داند و بارها شنیده که اصلاح طلبان مد نظر وی حتی همان تاجزاده هیچ سنخیت فکری و ارگانیک با رژیم پهلوی ندارند و حتی لحظه‌ای به این موضوع هم فکر نمی‌کنند و در چند روز گذشته در رسانه‌هایشان از مهدی نصیری، اعلام برائت کردند.
مهدی نصیری که فعلا رحل اقامت در کانادا افکنده است بزودی خواهد فهمید که اراذل و اوباش مستقر در کانادا او را طرد خواهند کرد و به او «انگ نفوذی» جمهوری اسلامی خواهند زد و آنوقت است که نه راه پس دارد و نه راه پیش، اینکه فکر کرده که الان غربی ها او را روی سر می‌گذارند و حلوا حلوا می کنند اشتباه فاحشی است.
اینکه مهدی نصیری پس از۴۵ سال به این نتیجه رسیده که پادشاهی مشروطه با ریاست ربع پهلوی چاره نجات ایران است، چیزی نیست جز نشخوارهایی که نفوذی‌های دور و برش به او تلقین کرده‌اند و او طوطی وار و بدون اندیشه آن‌ها را تکرارمی‌کند.
فرهاد خادمی
