هشتم تیر ماه برای تعیین نهمین رئیس جمهوراسلامی ایران انتخاب شده است.
عده‌ای فرصت طلب در همان شب اعلام شهادت رئیس جمهور «گعده‌های سقیفه وار شبانه» خود را برگزار کردند و تشنگان قدرت در خفا طراحی کمپین های انتخاباتی خود را آغاز کردند و حتی تلاش نمودند مراسم پرشکوه تشییع را به کارناوال انتخاباتی تبدیل کنند که اینجا وظیفه شورای نگهبان است نسبت به این تبلیغات زود هنگام آن هم با امکانات عمومی و دولتی واکنش‌های خود را اعمال و اعلام کند.
...اما بعد، از اواخرهفته گذشته جسته و گریخته اسامی زیادی از فعالین سیاسی در رسانه‌ها و فضای مجازی منتشر شده که گویا احساس تکلیف کرده‌اند تا به عنوان رئیس جمهور نهم در پاستور تکیه به صندلی ریاست جمهور بزنند.
بگذریم از اینکه بخشی از اینها حتی بنا حق بر صندلی وزارت تکیه زده و یا زده‌اند و با توجه به شرایط حساس کشور، شورای نگهبان باید چنان فضا را مهیا و رقابتی کند که مشارکت حداکثری مردم به بالای ۶۵درصد برسد و حداقل ۴۰ میلیون نفر از آحاد مردم در این انتخابات شرکت کنند.
فراموش نباید کرد کاهش مشارکت مردم در انتخابات مجلس دوازدهم بویژه در تهران، این هشدار را به شورای نگهبان داده باشد که ایندفعه بر خلاف انتخابات سال۱۴۰۰با «تسامح و تساهل» فراوان به نامزدهای مطرح بنگرد و هشدار مقام معظم رهبری در آن سال، هنگام رد صلاحیت یک نامزد مشهور را نصب العین قرار دهد.
همین حالا در جامعه هم گفته می شود «آدم خودشون» را ازصندوق در می‌آورند و لذا عملکرد شورای نگهبان می‌تواند شهباتی از این دست را از ذهن افکارعمومی پاک کند.
این مهم چگونه حاصل می‌شود؟ رسیدن به یک مشارکت حداکثری الزاماتی دارد که مهمترین آن اجازه دادن به نحله های فکری مختلف و جریان‌های سیاسی داخل نظام است که وارد این عرصه شوند تا ذوق و شوق عمومی را برانگیزانند.
آنچه که مسلم است و همگان می‌دانند تنها آرمان رهبر فرزانه انقلاب اسلامی، حضور بیشمار و خارج از تصور مردم پای صندوق‌های رأی است فارغ از اینکه نام چه کسی از صندوق‌ها در بیاید، که این منش و سیره در سال های ۷۶ با انتخاب آقای خاتمی و در سال ۹۲ با انتخاب آقای روحانی مشاهده نمودیم و این ظلم و جفا خواهد بود که اگر حضرت ایشان را متهم به جانبداری از فرد یا جریان خاص نمایند.
پس اینجا فقط شورای نگهبان است که وظیفه‌ای سخت پیش رو دارد تا متهم نشود به اینکه باز هم دنبال یکدست کردن حاکمیت و نظام است.
اگر شورای نگهبان فقط بخواهد افراد منتسب به جریان اصولگرایی را تایید صلاحیت نماید در واقع انتخابات تیر ماه را به یک«مسابقه دوستانه داخلی» تبدیل نموده است و این اقدام در شأن نظام و انقلاب اسلامی نیست.
شورای نگهبان باید بداند که حضور میلیونی مردم ایران در مراسم های مختلف مانند «شهدای خدمت» یک سرمایه اجتماعی بی نظیر است که فارغ از دسته بندی های سیاسی و حزبی به میدان آمدند و نسبت به خدمتگزاران خدوم خود ادای احترام کردند، لذا وظیفه فقها و حقوقدانان شورا این است که به این سرمایه بها داده و فضا را به گونه‌ای مدیریت نمایند تا ضمن رقابتی شدن انتخابات به معنای واقعی، مشارکت حداکثری مردم نیز حاصل شود.
عده‌ای فرصت طلب در همان شب اعلام شهادت رئیس جمهور «گعده‌های سقیفه وار شبانه» خود را برگزار کردند و تشنگان قدرت در خفا طراحی کمپین های انتخاباتی خود را آغاز کردند و حتی تلاش نمودند مراسم پرشکوه تشییع را به کارناوال انتخاباتی تبدیل کنند که اینجا وظیفه شورای نگهبان است نسبت به این تبلیغات زود هنگام آن هم با امکانات عمومی و دولتی واکنش‌های خود را اعمال و اعلام کند.
...اما بعد، از اواخرهفته گذشته جسته و گریخته اسامی زیادی از فعالین سیاسی در رسانه‌ها و فضای مجازی منتشر شده که گویا احساس تکلیف کرده‌اند تا به عنوان رئیس جمهور نهم در پاستور تکیه به صندلی ریاست جمهور بزنند.
بگذریم از اینکه بخشی از اینها حتی بنا حق بر صندلی وزارت تکیه زده و یا زده‌اند و با توجه به شرایط حساس کشور، شورای نگهبان باید چنان فضا را مهیا و رقابتی کند که مشارکت حداکثری مردم به بالای ۶۵درصد برسد و حداقل ۴۰ میلیون نفر از آحاد مردم در این انتخابات شرکت کنند.
فراموش نباید کرد کاهش مشارکت مردم در انتخابات مجلس دوازدهم بویژه در تهران، این هشدار را به شورای نگهبان داده باشد که ایندفعه بر خلاف انتخابات سال۱۴۰۰با «تسامح و تساهل» فراوان به نامزدهای مطرح بنگرد و هشدار مقام معظم رهبری در آن سال، هنگام رد صلاحیت یک نامزد مشهور را نصب العین قرار دهد.
همین حالا در جامعه هم گفته می شود «آدم خودشون» را ازصندوق در می‌آورند و لذا عملکرد شورای نگهبان می‌تواند شهباتی از این دست را از ذهن افکارعمومی پاک کند.
این مهم چگونه حاصل می‌شود؟ رسیدن به یک مشارکت حداکثری الزاماتی دارد که مهمترین آن اجازه دادن به نحله های فکری مختلف و جریان‌های سیاسی داخل نظام است که وارد این عرصه شوند تا ذوق و شوق عمومی را برانگیزانند.
آنچه که مسلم است و همگان می‌دانند تنها آرمان رهبر فرزانه انقلاب اسلامی، حضور بیشمار و خارج از تصور مردم پای صندوق‌های رأی است فارغ از اینکه نام چه کسی از صندوق‌ها در بیاید، که این منش و سیره در سال های ۷۶ با انتخاب آقای خاتمی و در سال ۹۲ با انتخاب آقای روحانی مشاهده نمودیم و این ظلم و جفا خواهد بود که اگر حضرت ایشان را متهم به جانبداری از فرد یا جریان خاص نمایند.
پس اینجا فقط شورای نگهبان است که وظیفه‌ای سخت پیش رو دارد تا متهم نشود به اینکه باز هم دنبال یکدست کردن حاکمیت و نظام است.
اگر شورای نگهبان فقط بخواهد افراد منتسب به جریان اصولگرایی را تایید صلاحیت نماید در واقع انتخابات تیر ماه را به یک«مسابقه دوستانه داخلی» تبدیل نموده است و این اقدام در شأن نظام و انقلاب اسلامی نیست.
شورای نگهبان باید بداند که حضور میلیونی مردم ایران در مراسم های مختلف مانند «شهدای خدمت» یک سرمایه اجتماعی بی نظیر است که فارغ از دسته بندی های سیاسی و حزبی به میدان آمدند و نسبت به خدمتگزاران خدوم خود ادای احترام کردند، لذا وظیفه فقها و حقوقدانان شورا این است که به این سرمایه بها داده و فضا را به گونه‌ای مدیریت نمایند تا ضمن رقابتی شدن انتخابات به معنای واقعی، مشارکت حداکثری مردم نیز حاصل شود.
فرهاد خادمی
