اواخر بهمنماه امسال بود که جمعی از اعضای فرقه دراویش گنابادی در منطقه پاسداران تهران آشوبی خیابانی به پا کردند. این آشوب که با حضور به موقع نیروی انتظامی و همه عوامل برقرارکننده نظم در کوتاهترین زمان ممکنه ختم به خیر شد دستاوردهایی را از جمله شناسایی ماهیت اصلی اعضای این فرقه به همراه داشت.
در این گزارش به زوایای پنهان از پشت پرده فعالیتهای این فرقه و همچنین ارتباط آن با جریان ریاستارت پرداخته شده است:
نورعلی تابنده، سرکرده فرقه مخرب گنابادیه، در آخرین نامه خطاب به پیروانش، اظهاراتی را مطرح کرده که شاید سالها و ماهها پیش میتوانست تاثیرگذار باشد و بیان آن در این زمان، مانند روغن ریخته ایست که نذر امامزاده شده است.
نورعلی تنها برنده مرگ مشکوک برادرزادهاش قطب جوان پیشین بوده است و با این مرگ مشکوک رسما میراثدار میلیاردها عواید و داراییهای فرقه و ظرفیتی مناسب از پیروان دلباخته و سرسپرده فرقهای شد که در فرایند مغزشویی تدارک دیده شده از سمت فرقه، آماده هر سوءاستفادهای خواهند بود. همچنانی که فضاحت سوءاستفادههای مالی و جنسی خ. گراشی ماذون سابق استان فارس موید این ادعاست. شیخ ماذون و نمایندهای که مایه سرافکندگی فرقه شده و به دستور قطب کنار گذاشته شد.
نورعلی در سالهای عهدهداری قطبیت فرقه گنابادیه به عیان نشان داده است که چندان تمایلی به ایفای نقش پیر طریقت همچون سایر اقطاب ندارد و با اغراض سیاسی خویش است که دراویش را مدیریت میکند و آیین و مناسک درویشی جزء لوازم و ابزارهای تعاملات سیاسی و اقتصادی اوست.
از همینروست که سالها با مفاسد کسانی چون خ. گراشی مدارا کرد تا از پایگاه وی بهرهبرداریهای مطلوب خود را داشته باشد. و اگر نبود شکایات فراوان و متعدد زنان آسیبدیده و انتشار مفاسد وی بیشک حذفش هم از مقام شیخیت فرقه اتفاق نمیافتاد. اما آنچه که دلیل پرداختن مجدد به مساله گنابادیه و سرکرده آن نورعلی تابنده است، بیانیهای است که وی پیش از شروع تعطیلات نوروز منتشر کرد. درست در بازه زمانی که قطعا در هیاهوی نوروز گم شود و راه را برای گریزهای بعدی و بازی با افکار عمومی، به ویژه اعضای فرقه باز نگه دارد.
وی در نامه اخیر خود شهادت جوانانی را دلیل عزادار شدن و نداشتن عید عنوان میکند که در تهاجم اعضای فرقه خود او در خیابان پاسداران به شکلی فجیع به قتل رسیدند؛ به دست محمد ثلاث، کسی که در ایام اغتشاش باز هم به منزل خود او آمد و شد داشته است.
علاوه بر اینها در روزهای نخستین درپیامهای تصویری نه تنها این جنایت را نادیده میگیرد که تنها به وضع جسم انسانی!! خود و نگرانی برای پیروانش میپردازد. جسم انسانی!! را تنها میتوان با ادبیات فرقه معنا کرد، جسم انسانی که خود نورعلی اشاره میکند در مقابل وجود الوهیش قرار میگیرد که نامیراست و هلولی در جسم انسانی کرده است!
و تازه نزدیک به یک هفته بعد، با شدت گرفتن فشار افکار عمومی علیه جنایت فجیع پیروانش، تنها درپیامی مکتوب به ابراز ناراحتی از کشته شدن (و نه شهادت) این جوانان اشاره میکند. اما عمق فاجعه و شیوه جنایتی که حتی شناسایی اجساد را سخت کرده است، آنقدر افکار عمومی را متاثر و خشمگین کرده است، که نهایتا جناب قطب ناگزیر به محکوم کردن خشونت، اشاره به شهادت جوانان این مرز و بوم توسط اعضای فرقهاش، تبری از گروهک مجذوبان و جریان تروریستی ریاستارت و نهایتا اعلام وبسایت "مزار سلطانی" به عنوان تنها مرجع اعلام نظرات سلسله میکند و اینجاست که سوال ابتدایی دوباره متبادر به ذهن میشود؛ حالا چرا؟!! حالا که ریاستارت به عنوان یک جریان تروریست و برای ایجاد امپراتوری تصوف یعنی امپراتوری قطب یعنی خود شما، هر آنچه توانست کرد چرا؟ حالا که گروهک مجذوبان به قائلههای کوار و پاسداران و... دامن زد و همکار رسمی احمد شهید گزارشگر عرب ضد ایرانی در سازمان ملل شد چرا؟ حالا که محمد ثلاث نامی از اعضای فرقه خودتان به فجیعترین شکل داعشی چند جوان را کشت و دهها نفر را زخمی کرد چرا؟
شاید جواب این است که به دلیل رفتار داعشی اعضای فرقه مخرب گنابادیه و فشار بیسابقه افکار عمومی به شخص قطب، نهایتا وی را بر آن میدارد تا مولود خبیث فرقه یعنی جریان مجذوبان و ریاستارت را فدا کرده و دست به یک جراحی دردناک زده و علاوه بر محکوم کردن جنایت، به تکفیر ریستارت و مجذوبان مبادرت کند. اما باز هم سوال باقی است، حالا چرا جناب قطب؟!
ریاستارت، قریب به یکسال است دم از امپراتوری تصوف و حکومت انسان کامل (قطب) میزند و به ایذا و آزار شهروندان، خسارت به اموال عمومی و
آتش زدن اماکن عمومی یا مقدس ادیان مختلف چه مسلمان، چه یهودی و مسیحی پرداخته است.
اما شما علیرغم نصیحت دلسوزان نه تنها از آنها تبری نجستید بلکه به توجیه آتش زدن مساجد به قصاص آزار دیدن فرقه خود پرداخته و حتی مسیر را برای نیروگیری ریاستارت از بدنه گنابادیه باز گذاشتید.
آنگونه که هیچیک از مشایخ و ماذونین و نمایندگان شما به دلیل مصالح سیاسی اجازه نیافتند علیه ریاستارت سخنی بگویند و سرپل رسمی ریاستارت در فرقه یعنی کاظم دهقان مجلس دار منتخب شما، نیز هیچ وقت از سوی شما تقبیح یا طرد نشد!!
از آنسو نیز قریب به یک دهه است که مجذوبان با حمایت و هدایت نهان و آشکار شخص شما، به شیطنت و تحریک دراویش پرداخته تا آنجا که با جلب اشراری در منطقه کوار به حرکتهای خشن و ضرب و شتم شهروندان مبادرت کرده و نزدیک به ۱۶۰ نفر از زن و مرد بیگناه و غیرنظامی شهر کوار را روانه بیمارستان کرده و با کمال وقاحت همین امر را محمل گزارش به احمد شهید، گزارشگر عرب و ضد ایرانی سازمان ملل علیه ایران میکند. اما در تمام این مدت نه تنها به چشم بستن بر خباثتهای مجذوبان ادامه دادید که در نهان و آشکار آنها را تایید و حمایت میکنید.
اکنون به همین روال در حال فریفتن جماعت پیرو خود و تلاش در انحراف افکار عمومی هستید. شما بهتر و بیشتر از هر کسی میدانید که مجذوبان چگونه دوباره خود را در قالبی نو بازسازی میکند و چگونه در حال طرحریزی شیطنتهای جدید به نام مرید و پیرو جنایتکار شما، محمد ثلاث، هستند که به شیوه تروریستهای داعشی انسانها را مثل گوشت قربانی چرخ کرد اما ظاهرا باز هم نیت دارید تا با تزویر ادامه حرکتهای این گروه ظاهرا تکفیر شده را در سکوت و آرامش حمایت کنید. اگر اینگونه نیست کافی است بفرمایید که ثلاث از نظر شما چیست یک قاتل جانی یا یک قهرمان فرقهای!!
از آن فاحشتر نیز ماجرای ماذون جنابعالی مصطفی آزمایش است که رسما به همکاری با گروههای تروریست خارجنشین پرداخته و در همه محافل و مجالس و تریبونهایی که با پول فرقه جنابعالی میگردد به نیابت از طرف شما هر آنچه میتواند علیه ملت و مملکت انجام دهد.
باز هم شما همه چیز را با سکوت تایید و حمایت کرده و میکنید تا شاید دوباره قائلهای ایجاد شود و باز هم بتوانید آن را از کرامات خود در قصاص از ملت و مملکت قلمداد کنید. اگر اینگونه نیست پس به صراحت اعلام کنید که مصطفی آزمایش با شخص جنابعالی و فرقه تروریستی شما چه نسبتی دارد؟ آیا ماذون شما هست یا نه؟ هزینههای سنگین "در تیوی" از کجا تامین میشود؟ و اصلا شما که ظاهرا در اروپا نماینده ندارید اصلا چرا حکم ماذونی مصطفی آزمایش را نوشتهاید؟!!
جناب قطب؛ به راستی چرا جنابعالی همه مشایخی که دعوی قطبیت داشته و یا دارند را از کانون توجه مریدان خود خارج میکنید و بعضا آنگونه که ممکن است به تنبیه مدعیان قطبیت بعدی میپردازید؟ به اشاره اکتفا میکنیم نمونهاش را که شخص جنابعالی در کرج سراغ دارید!! و دیگر اینکه آیا این همه تلاش فقط برای حفظ سرکردگی فرقه در خاندان تابنده نیست؟ و راستی برای چه ؟ آیا یکی از دلایل این تلاش برای حفظ میلیاردها دارایی کسب شده از عنوان قطبیت از پیروانتان نیست؟ داراییهایی که کمتر کسی از میزان آن باخبر است و عوایدی که هیچ مسیری برای دسترسی و اعلام آن غیر از شخص جنابعالی نیست.
اما امروز باید به جناب قطب حقوقدان گفت، دیگر شما در موضع وکیل مدافع نیستید بلکه بر صندلیمتهم نشستهاید جناب قطب عالم امکان!
جناب تابنده شما به عنوان یک تحصیلکرده حقوق در فرانسه کاملا باخبرید که نوع مریدپروری، مغزشویی و فرقهگرایی که شخص شما رهبری آن را به عهده دارید و نتیجهاش تروریستپروری و قدارهکشی و سوءاستفاده از پیروان است، در بسیاری از کشورهای دموکراتیک جزء سنگینترین جرائم تلقی شده و باز هم خود شما بهتر میدانید که در کشوری مثل فرانسه، عقوبت رفتارهای فرقهایتان چه میتوانست باشد؛ مجازاتهای سنگین مالی، حبس و محرومیتهای اجتماعی. اما متاسفانه بازهم جای خالی قوانین ضد فرقهای در ایران مشهود است و شما هم از همین مفر میگریزید، بهتر از همه میدانید که در بسیاری از کشورها برای حفظ جامعه و افراد از سوءاستفاده و آسیب فرقهها با شدتی باورنکردنی به کنترل و انهدام فرقههای مخرب اهتمام میورزند.
نمونه را شما بیشتر از هر کسی میدانید اما بد نیست افکار عمومی هم با آن آشنا شوند:
فرانسه: قانون ضد فرقه فرانسه، توسط مجلس فرانسه در ۳۰ ماه مه سال ۲۰۰۱، تصویب شد. که بر مبنای آن یک گونه جدید از جرم و جنایت (دستکاری ذهنی، به عنوان مکمل قانون پیشین) ایجاد شده و به دادگاه اجازه میدهد تا نسبت به بستن فرقه و پیگرد رهبران آن حتی در صورت متهم شدن به به یک جرم نسبتا جزئی اقدام کند. در اجرای این قانون فهرستی قریب به ۲۷ فرقه در این زمینه گنجانده شدهاند.
امریکا: در قوانین امریکا به صورت تصریحی راجع به امکان پوشش دادن جنایات و فعالیتهای غیرقانونی در قالب فرقهها قواعدی بیان شده و مجازاتهای قانونی را مشخصا بر آنها مترتب میداند.
واتیکان به عنوان رهبر مسیحیت کاتولیک، انگلستان و دیگر کشورهای اروپایی نیز به صورت مشخص واژه فرقه را در ترمینولوژی حقوقی خود وارد کردهاند. در کشورهای، فرانسه، آلمان، استرالیا، چین، کانادا و روسیه به صورت رسمی فهرستی از فرقههای مخرب غیرقانونی ارائه گردیده است. بیشک اگر تصمیمسازان و تصمیمگیرندگان به ساماندهی فرقههای مخرب و تنظیم قوانین بازدارنده در این زمینه نپردازند، وقوع فجایع و آسیبهایی مخرب مشابه برای جامعه و افراد دور نخواهد بود.
تفالههای داعشی و شلنگهای میخ دار!
هرچند بعید است قطب بتواند سوالات پرسیده شده را پاسخ دهد اما به اعتقاد حسین شریعتمداری ماجرای درگیریها و آشوبها به بهانه یکی از همین قماشی بوده که به جرم سرقت و با شکایت شاکی خصوصی بازداشت شده و دهها تن از مزدوران داعشی با آمادگی قبلی و حمل پنهانی سلاح گرم و در حالی که سلاح سرد خود نظیر قمه، شمشیر، چاقو، شیلنگهای میخکوبی شده و... را آشکارا حمل میکردند به کلانتری محل بازداشت همپالکی خود مراجعه میکنند و یکی از آنها با گستاخی به افسر نیروی انتظامی که برای دعوت آنان به آرامش آمده بود میگوید فقط نیم ساعت فرصت دارید تا برادر ما - سارق بازداشت شده - را بدون شرط و شروط آزاد کنید!
به اعتقاد شریعتمداری آنچه تاسفآور بوده و غیرت هر مسلمان ایرانی را جریحهدار میکند لحن آمرانه این تفاله داعش با نیروهای نظامی و انتظامی کشوری است که انبوه داعشیها و سایر تکفیریهای مورد حمایت مستقیم آمریکا، اسرائیل، انگلیس، فرانسه و شیوخ عرب منطقه را قلع و قمع کرده و پوزه کثیف قدرتهای بزرگ جهانی حامی آنان را به خاک مالیده است. ملت و کشوری با این ویژگی و اقتدار مثالزدنی چگونه میتواند رجزخوانی یک جرثومه دستچندم تکفیریها را تحمل کند؟!... گفتنی است براساس فیلمی که منتشر شده است، همین پهلوان پنبه بعد از دستگیری، ناگهان به موش آبکشیده تبدیل میشود!
سیداسد رجبی - فارس