داستان برجام و آنچه که این توافق بر سر ایران آورد و چه بر سر آمریکا آورده است، همچنان ادامه دارد. همگان به ویژه آنهایی که به شدت موافق مذاکره با آمریکا برای رسیدن به یک توافق بودند، تصور میکردند که موضوع پرونده هستهای جمهوری اسلامی ایران بسته شده و پس از آن طرف مقابل هم مانند یک متعهد و پایبند به تعهداتش سر به زیر انداخته و مشغول اجرای آنها خواهد شد.
همانگونه که همه میدانیم، هماکنون ایران براساس توافق هستهای مشغول اجرای دقیق و مو به موی تعهداتی است که برجام برای جمهوری اسلامی تعیین کرده است، تاکنون آژانس بینالمللی انرژی اتمی هم با بازرسیهای دقیق خود، بر اجرای تعهدات ایران صحه گذاشته و در گزارشهای سازمان نیز تأکید شده است.
اما آنچه که اکنون پس از گذشت ۲ سال از اجرای توافق هستهای مهم است، اجرای تعهدات ایران نیست، بلکه پایبندی آمریکا به تعهداتی است که برجام برای این کشور و دیگر متعهدین آن معین کرده است.
بازخوانی وعدههایی که دولت محترم، شخص جناب رئیسجمهور و اعضای تیم هستهای کشورمان از دستاوردهای برجام به مردم دادند، گویای آن است که قرار بر تغییر و تحولاتی در ابعاد گسترده بود.
همین بازخوانی سخنان و مواضع آن عزیزان که تلاش بسیاری کردند تا برجام به دست آمد، پاسخ به این سخن آقای ظریف وزیر خارجه کشورمان است که گفته؛ «به خاطر مخالفتهای داخلی از همان ابتدای اجرایی شدن برجام به ویژه منتقدان توقع شقالقمر از برجام داشتند که بخشی از این توقعات سیاسی بود، البته در همان زمان با بدعهدیهای آمریکا نیز مواجه بودیم.»
منتقدان و مخالفان مذاکره با آمریکا و توافق هستهای نه تنها هیچگاه توقع شقالقمر از برجام نداشتند، بلکه آنها در نقد خود هشدار میدادند نمیتوان به وعدههای آمریکا اعتماد و اطمینان کرد چراکه آمریکاییها بارها خلف وعده کرده و بدعهدی خود را ثابت کردهاند.
نمیتوان حتی یک نمونه از نقد منتقدان برجام را براساس توقع شقالقمر از برجام یافت، در مقابل موافقان برجام چه آنهایی که از طیف سیاسی همراه دولت و دستاندرکاران مذاکرات هستهای بودند و چه اعضای دولت محترم، خاصه شخص آقای رئیسجمهور و اعضای تیم مذاکرهکننده هستهای، همواره از تأثیر مستقیم و عمیق برجام بر بسیاری از مسائل، همچون اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و حتی محیطزیست و آب و هوا سخن میگفتند و وعده میدادند که در روز اجرای برجام چهها که نخواهد شد؟! تیترهای روزنامههایی که به نتایج برجام دلخوش کرده بودند شاهدی بر این مدعا است.
کار دشواری نخواهد بود که جناب آقای ظریف وزیر خارجه محترم دولت دوازدهم کمی به عقب بازگشته و سری به آرشیو سخنان و مواضع خود درباره وعدههای داده شده در باره برجام بزند. آنگاه اثبات خواهد شد که آیا منتقدان توقع شقالقمر از برجام داشتند؟!
آقای ظریف، ایران را به پای شکسته پیش از توافق هستهای تشبیه کرده است، او گفته؛ «برجام گچ را از پای شکسته ایران در برخورد با تحریمهای ناعادلانه و غیرقانونی آمریکا، اروپا و سازمان ملل باز کرد.»
چنین تعبیر و تشبیهی را میتوان بسان آن سخنان و مواضعی دانست که گفته شده بود، انبارها خالی است، خزانه تهی است و چنین تعابیری درباره اوضاع کشور، که نشان دادن ضعف اقتصادی همزمان با مذاکرات هستهای است، که نه به صلاح است و نه از نظر سیاسی مورد قبول چراکه در مقابل دشمن باید صورت را با سیلی سرخ کرد نه این که به او نشان داد اوضاع و شرایط ایران وخیم است و ما نیازمند این توافق هستهای هستیم تا از نتایج آن منتفع شویم. پای ایران هیچگاه نشکسته بود که بخواهد با توافقی که هنوز اصلیترین تعهدات طرف مقابل اجرا نشده است، گچ را از پای ایران باز کند. ۲ سال مذاکرات هستهای و دو سال اجرای آن، ۴ سال عمر دولت یازدهم را به خود اختصاص داد، خوب و بد برجام هر چه بود و هست، باید تمام شده تلقی شود، چراکه همه میدانند خروج ایران از برجام تبعات بیشتری از ماندن در آن خواهد داشت.
کافی است، موضوع برجام کنار گذاشته شود و مسائل مهمتر از آن در دستور کار قرار گیرد. مشکلات اقتصادی که قرار بود با برجام حل شود و منتقدین هم با صراحت میگفتند چنین نخواهد شد، راه حل دیگری دارد. نگاه به درون و ظرفیتهای بالایی که در ایران وجود دارد، تنها راه برای این است که بتواند تحریمهای اقتصادی آمریکا را خنثی کند.
نویسنده: محمد صفری