دولت، مجلس، قوه قضاییه و همه دستگاههای حاکمیتی نکند نشستهاند تا دستی از غیب بیرون بیاید و مشکلات را حل کند؟
مشکلات اقتصادی موجود حاصل یک روز و دو روز نیست، بلکه دسترنج چندین سال ناکارآمدی است که در مدیریت کشور رواج پیدا کرده و اکنون این ناکارآمدی در این ۵ سال عمر دولت تدبیر و امید نمود بیشتری یافته است.
مردم نیز قطعاً شرایط موجود اقصادی را جدای از مدیریت ضعیف و ناکارآمدی دولت نمیدانند. به همین خاطر است که اعتراض میکنند.
مسئولیت اداره کشور با قوه مجریه است، بودجه کل کشور در دست این قوه قرار دارد، برنامهریزی برای خرج و مخارج در دست دولت است، تصمیمات دولت است که یا به رونق اقتصادی میرسد یا به رکود و کسادی بازار.
عوامل خارجی در این پروسه اداره کشور سهیم است اما نه تا آن اندازه که باعث شود اقتصاد کشور به هم بریزد و آشفته شود یا نقدینگی سر به فلک بزند و رقم باور نکردی ۱۵۰۰ هزار میلیارد تومان را تجربه کند.
برخی مطالبه میکنند از رهبری نظام که ورود کنند و با تصمیمات خود مشکلات کشور را که باعث چالش شده حل کنند، اما آیا فراموش کردهاند که دولت در قبال اداره کشور مسئولیت دارد؟
آنها توجه نمیکنند که هماکنون نیز رهبری نظام با توصیهها و دستوراتی که دادهاند و بخشهایی از آن در دیدار رئیسجمهور و اعضای هیأت دولت منتشر شده، باعث شده است تا شرایط از وضعیت کنونی وخیمتر نشود، در غیر این صورت اگر دولت تدبیر و امید تصمیم گیرنده بود، اوضاع وخیمتر از آن چیزی بود که تصور میشد.
رهبری معظم انقلاب هم، به فرموده خود در چارچوب قانون میتوانند ورود کنند، بیش از این اگر هم امکان داشته باشد، که دارد، در میان افکار عمومی و دشمنان به دیکتاتوری تعبیر میشود در حالی که دولت بسط ید داشته و دارد، اما نتیجه تصمیمات دولت است که اکنون درو میشود.
آیا دولت زمانی که رهبر انقلاب توصیه و تأکید میکردند به آمریکا اعتماد نکنید، مذاکرات هستهای با آمریکا به جایی نمیرسد، آیا دولت به این سخنان و توصیهها گوش داد؟
دولت و طیف سیاسی خاص فضا را به گونهای آماده کردند که مذاکره با آمریکا بر سر موضوع هستهای برای برچیده شدن تحریمهای اقتصادی به یک مطالبه عمومی تبدیل شد و قطعاً، نظام هم تابع نظر مطالبه عمومی خواهد بود و اینگونه هم شد، اما براساس وظیفه ذاتی خود باید هشدارهای لازم را میداد و آینده مذاکره و توافق هستهای را پیشبینی میکرد.
پس، نه میتوان از رهبری نظام اسلامی خواست که تمام قد به موضوعاتی اقتصادی که باعث چالش شده ورود مستقیم کنند و نه میتوان توقع داشت که دست غیبی از آسمان بیرون بیاید و با چوب جادویی خود وردی بخواند و همه مشکلات کشور کثری از ثانیه مرتفع شود.
آنهایی هم که اکنون اعتراض میکنند و به خیابانها میآیند و دست به اقداماتی میزنند که نشان از دشمنی با جمهوری اسلامی ایران است، باید توجه داشته باشند که مردم به آن بلوغ سیاسی رسیدهاند که حد و اندازه جایگاه مسئولین و وظایفی که بر عهده آنها است بدانند و مطالبات خود را از همان بخش بخواهند.
اگر به عملکرد دولت اعتراض دارند، انتقاد و خواسته خود را پیگیری کنند و اگر از مجلس و قوه قضاییه دلگیر و ناخرسند هستند از همان قوا مطالبات خود را مطرح کنند.
اینکه سمت و سوی مطالبات در اعتراضات چند روزه در برخی از شهرهای کشور به سوی رهبری نشانه رفته است، نیرنگی است برای تخریب جایگاه ولایت فقیه و رهبری، که البته اندک افرادی که در برخی از اعتراضات حضور دارند چنین فضایی را درست کردهاند.
مردم، ولایتپذیر هستند و به خوبی میدانند که شرایط کشور چگونه است و مسئولیتها چگونه تقسیم شده و میدانند که رئیسجمهور با رأی مستقیم مردم برگزیده میشود و به همین خاطر است که در مردمسالاری دینی مردم هستند که باید از رئیسجمهور و دولت مطالبه کنند.
چنین سیاستی به این معنا نیست که دولت از حمایتهای رهبری و دیگر سازمانها برخوردار نباشد، بلکه در شرایط آشفته، همه خود را موظف به حمایت از دولت میدانند، اما این حمایت هم بستگی به استقبال دولت مستقر دارد.
هماکنون به خاطر وضعیت موجود همه نهادهای حاکمیتی و طیفهای سیاسی به جز اصلاحطلبان حامی دولت هستند و دست یاری و حمایت به سوی دولت دراز کردهاند، رهبری معظم انقلاب نیز آنگونه که از شواهد دیده میشود تمام قد از دولت حمایت میکنند و این فرصتی است که بتوان به آسانی از شرایطی که عامل اصلی آن داخلی است عبور کنیم.
دولتمردان و مسئولین به وعدههای فریبنده و اغوا کننده آمریکا و ترامپ هم دل خوش نکنند که آبی از آمریکا برای ایران گرم نمیشود.
نویسنده: محمد صفری