احادیث و توصیههای بسیاری درباره سخن گفتن، چگونه سخن گفتن و آداب آن از سوی بزرگان دین و فرهیختگان وجود دارد که همگان به ویژه مسؤلین را از پرگویی و سخن زیان گفتن منع کرده است.
این بیت از شعر نظامی گنجوی را همگان خوانده و شنیده اید که سروده «کم گوی و گزیده گوی چون در ـ تا ز اندک تو جهان شود پر» چنین توصیههایی از سوی رسول اکرم(ص) و ائمه اطهار به ویژه امیرالمومنین علی(ع) بسیار وجود دارد که اشعار و ضرب المثلها نیز وام گرفته از آن است.
حضرت امیر(ع) در این باره فرمودهاند؛ «آن که کلامش زیاد باشد، لغزشش زیاد خواهد بود و آن که لغزشش بسیار باشد، حیایش کم میشود. هر که حیایش کم شود، پارسایی اش اندک میشود و هر کس که پارسایی اش اندک شود، قلبش خواهد مرد و آن کس که قلبش بیمرد، گرفتار دوزخ خواهد شد.»
با این مقدمه به موضوع این نوشتار میپردازیم که به مسئولین محترم کشور مربوط میشود، مسئولینی که با مواضع و سخنانشان و البته از همه مهمتر عملکردشان باعث تخریب اعتبار و اعتماد میان مردم میشود. در ماجرای افزایش قیمت و سهمیه بندی بنزین روایتهایی بازگو میشود که تناقضات بسیاری را بجا گذاشته است و این تضادها و تناقضات مردم را نسبت به برخی مسئولین بی اعتماد کرده و همین بی اعتمادی باعث شده تا باور مردم نیز کمرنگ شود.
مجلس شورای اسلامی در جریان اجرای طرح افزایش قیمت بنزین قرار نداشت، رئیس جمهور از زمان اجرای طرح بی خبر بود و چندین اظهارنظر دیگر در این زمینه که باور آن برای مردم دشوار است. این که دولت برای اجرای طرح افزایش قیمت بنزین و سهمیه بندی آن تصمیم گرفته است با شوک درمانی وارد عمل شود و از روش و گزینه مرحله ای آن چشم پوشی کرده و حتی بدون اطلاع و اقناع افکار عمومی دست به این کار زده مقوله دیگری است که در جای خود به آن پرداخته شده است.
برخی کارشناسان اقتصادی، سیاسی و اجتماعی، چنین روشهایی را مردود میدانند و برخی دیگر تبعات شوک درمانی را کمتر از مطلع بودن و اقناع مردم پیش از اجرای چنین طرحهایی پیش بینی میکنند. هر کدام هم دلایل و منطق خود را دارند که به عدالت نمیتوان قضاوت کرد. اما حُسن اجرای طرحی چون افزایش قیمت و سهمیه بندی بنزین با روش اقناع و آگاهی مردم پیش از اجرای آن در این است که مجری که دولت است دست بالا را دارد و حتی مردم، دولت را نمیتوانند متهم کنند که در این زمینه، بسترسازی نشده و ناگهانی دست به اجرای طرح زده است.
حتی اگر آقای رئیس جمهور بگوید از زمان اجرای طرح افزایش قیمت بنزین و سهمیه بندی اطلاع نداشته برای مردم قابل قبول نیست! چنین سخنی ناخرسندی مردم و افکار عمومی را در بیشتر کیکند، در حالی که آقای روحانی در جایگاه رئیس جمهور قطعا نمیتواند در این زمینه بی اطلاع بوده باشد.
سخن رئیس جمهور درباره بی اطلاعی از زمان اجرای طرح افزایش و سهمیه بندی بنزین در میان افکار عمومی میچرخد و نَقل محافل است، کافی است از سوی رئیس جمهور چند نفر به میان مردم بروند، در تاکسی بنشینند و یا با مترو و اتوبوس رفت و آمد کنند میبینند و میشنوند که مردم در این باره چه میگویند.
اگر آقای روحانی خبر از بی اطلاعی خود از زمان اجرای طرح نمیداد، چه اتفاقی میافتاد؟ چه تفاوتی وجود داشت؟ آیا بی اطلاعی آقای روحانی یک نکته مثبت است؟
آقای رئیس جمهور در جلسه شورای اداری استان آذربایجان شرقی گفته بود؛ «شبی که سهمیه بندی بنزین اجرا شد، من خودم هم اطلاع نداشتم و نمیدانستم که اجرای این طرح این هفته است یا هفته آینده؛ چرا که به شورای امنیت کشور گفته بودم، زمان آن را به من هم نگویید، چرا که به آنها گفته بودم در صدا و سیما کارهای تبلیغاتی اجرای این طرح را انجام دهید و هر شبی که مناسب بود آن را اجرایی کنید.» آیا آقای روحانی قصد دارد از تبعات منفی و سنگین اجرای طرح افزایش قیمت بنزین و سهمیه بندی سلب مسئولیت کند؟
آقای روحانی گفته است که به شورای امنیت کشور گفته بودم در صدا و سیما کارهای تبلیغاتی اجرای این طرح را انجام دهید و هر شبی که مناسب بود آن را اجرایی کنید.
آیا پیش از اجرای طرح، صدا و سیما کارهای تبلیغاتی در این زمینه انجام داده بود؟
هیچ برنامه ای از صدا و سیما در این زمینه پخش نشد و هیچگونه زمینه سازی صورت نگرفت. دلیل این اقدام چیست؟
آقای ربیعی سخنگوی دولت پس از اجرای طرح در نشست خبری گفت؛ آقای روحانی رئیس جمهور خود را فدای مردم کرد. در حالی که رهبر معظم انقلاب در جلسه درس خارج فقه، تبعات منفی این طرح را به جان خریدند و اگر ایشان به این موضوع ورود نکرده بودند، قطعاً فتنه آبان ۹۸ به این زودی خاموش نمیشد.
پذیرش اشتباه از سوی دولت و عذرخواهی از مردم شاید اندکی از ناخرسندی آنها بکاهد اما نمیتواند اعتماد از دست رفته را بازگرداند. در این میدان، دولتی که وعده داده بود از افزایش قیمتها پس از اجرای طرح بنزینی جلوگیری میکند، دچار درد وعده های پیشین شده است، وعدههایی که قرار بود، اوضاع اقتصادی، معیشتی، آب و هوا، محیط زیست و بسیاری وعدههای دیگر را بهبود بخشد و حال آنها را خوش کند. به نظر میرسد، دولت محترم از مردم فاصله گرفته و از شرایط آنها اطلاع لازم و کافی ندارد، برجام ۶ سال است که دولت را سرگرم خود کرده و هنوز هم از آن دست بردار نیست، این کشور در این ۶ سال هر چه میکشد از برجام است.
مردم خود بساط فتنه را جمع کردند و نیروهای انتظامی و امنیتی نیز در این راه جان دادند، که اگر هوشیاری مردم و درایت و تدبیر رهبری نبود شاید سرنوشت دولت به گونه دیگری رقم میخورد. کمی در میان مردم بودن، با رسانههای کشور انس داشتن و کارشناسان و تحلیل گران دلسوز را تحویل گرفتن میتواند راهگشا باشد.
نویسنده: محمد صفری