شهیدی از آیین مسیحیت حال و هوای کشور به ویژه تهران را معنوی و عاشورایی کرد و شهید «جانی بت اوشنا» که آیین و مذهب مسیحیت و از اقوام عاشوری ایران زمین بود به آغوش میهن بازگشت.
مردم ایران از هر آیین و مذهبی، دستان خود را برای به آغوش کشیدن فرزند ایران گشودند و چه زیبا پیکر شهید «جانی بت اوشنا» را تشییع و بدرقه کردند.
پیکر شهید پس از ۳۸ سال پیدا شد در حالی که مادر و پدر او، راهی شده بودند و دیگر در این دنیا نبودند که بتوانند فرزندشان را تشییع کنند.
وطن برای همه آنهایی است که در این سرزمین پر گهر زندگی میکنند و نفسشان به آب و خاک ایران بند است.
جان خود را فدا میکنند تا ایران سربلند بماند، مسیحی و زرتشتی و یهودی و مسلمان هم ندارد همه برای ماندگاری وطن و دور کردن گزند دشمنان سهیم بودند.
شهید عاشوری ایران، بدان که همه مادران و پدران ایران، مادر و پدر تو هستند و برادران و خواهرانت بودند که در تشییع تو حضور یافتند و چه عاشقانه با سرباز وطن وداع کرند.
شهید عاشوری ما حال و هوای عاشورایی را در این دنیای بی مقدار هدیه کرد و درنگی را از دنیای فانی دور ساخت.
ناز قدمهای این شهید بزرگ، که دشمن را شرمنده کرد و میهن را سربلند و مردم را پر افتخار. مردم ایران هم به پاس جانفشانی این شهید، سنگ تمام گذاشتند و مسلمان و مسیحی و از دیگر ادیان الهی، شهید وطن را بر روی دستهای خود مشایعت کردند.
اکنون دیگر دوری و فراغ از میهن پایان یافت، بازگشتی و سرافرازانه در خاک پاک ایران زمین آرمیدی، غم غربت دیگر دلگیرت نمیکند، هر روز بر سر مزارت میآیند، گل میگذارند و گلاب میپاشند. بوی عطر وجود تو دلاور، در فضای ایران به مشام میرسد.
تو با دیگر شهدا تفاوتی نداری، شهید راه حق، مسلمان باشد یا مسیحی، زرتشتی یا یهودی، شهید است و ارج و قربش در بارگاه پروردگار اولی است.
خوش غیرت و با غیرت بودی، از آخرین نامهای که به پدر و مادرت نوشته بودی، معلوم بود. وصیت نامهای که عشق به پدر و مادر، ایران و مردمش موج میزد.
محمد صفری
مردم ایران از هر آیین و مذهبی، دستان خود را برای به آغوش کشیدن فرزند ایران گشودند و چه زیبا پیکر شهید «جانی بت اوشنا» را تشییع و بدرقه کردند.
پیکر شهید پس از ۳۸ سال پیدا شد در حالی که مادر و پدر او، راهی شده بودند و دیگر در این دنیا نبودند که بتوانند فرزندشان را تشییع کنند.
وطن برای همه آنهایی است که در این سرزمین پر گهر زندگی میکنند و نفسشان به آب و خاک ایران بند است.
جان خود را فدا میکنند تا ایران سربلند بماند، مسیحی و زرتشتی و یهودی و مسلمان هم ندارد همه برای ماندگاری وطن و دور کردن گزند دشمنان سهیم بودند.
شهید عاشوری ایران، بدان که همه مادران و پدران ایران، مادر و پدر تو هستند و برادران و خواهرانت بودند که در تشییع تو حضور یافتند و چه عاشقانه با سرباز وطن وداع کرند.
شهید عاشوری ما حال و هوای عاشورایی را در این دنیای بی مقدار هدیه کرد و درنگی را از دنیای فانی دور ساخت.
ناز قدمهای این شهید بزرگ، که دشمن را شرمنده کرد و میهن را سربلند و مردم را پر افتخار. مردم ایران هم به پاس جانفشانی این شهید، سنگ تمام گذاشتند و مسلمان و مسیحی و از دیگر ادیان الهی، شهید وطن را بر روی دستهای خود مشایعت کردند.
اکنون دیگر دوری و فراغ از میهن پایان یافت، بازگشتی و سرافرازانه در خاک پاک ایران زمین آرمیدی، غم غربت دیگر دلگیرت نمیکند، هر روز بر سر مزارت میآیند، گل میگذارند و گلاب میپاشند. بوی عطر وجود تو دلاور، در فضای ایران به مشام میرسد.
تو با دیگر شهدا تفاوتی نداری، شهید راه حق، مسلمان باشد یا مسیحی، زرتشتی یا یهودی، شهید است و ارج و قربش در بارگاه پروردگار اولی است.
خوش غیرت و با غیرت بودی، از آخرین نامهای که به پدر و مادرت نوشته بودی، معلوم بود. وصیت نامهای که عشق به پدر و مادر، ایران و مردمش موج میزد.
محمد صفری