شنبه ۲۸ مرداد ۱۴۰۲ - ۲۱:۱۴
کد مطلب : 126796

فاز جدید کودتا

رویدادهای تاریخ گاه در زمان باقی می‌مانند و گاه استمرار می‌یابند، گاه تاریخ را برای یک مقطع زمانی باید خواند و گاه باید سیر تحولاتش را برای سالهای طولانی مورد توجه قرار داد چرا که درسها و هشدارهای آنها برای سالیان متمادی باقی می‌ماند بویژه اینکه اگر این درسها از دشمنانی قسم خورده باشد که در هیچ شرایطی دست از دشمنی بر نمی‌دارند. گاه با حربه سخت، گاه نرم، گاه ترکیب نرم و سخت ( هوشمند) و گاه در قالب ترکیبی یا همان ادراکی.
دیروز ۲۸ مرداد مصادف با روزی ماندگار در تاریخ ایران است. اهمیت موضوع نه صرفا به دلیل کودتا و سرنگونی دولت مصدق در سال ۱۳۳۲ هجری شمسی بلکه در عوامل و ریشه‌های کودتا است. در کنار آنچه در باب شرایط ایجاد شده برای کودتا و روند کودتا قابل توجه است نوع پردازش‌های تاریخی و تعریف‌هایی که بویژه در سالهای اخیر در باره این کودتا صورت می‌گیرد جای تامل دارد بویژه اینکه این خط رسانه‌ای و تبلیغاتی که هدف گذاری آن نسل جوان است در دو محور تشدید شده است.
نخست آن که با برجسته سازی مشکلات اقتصادی و اجتماعی در ایران آن زمان، تلاش شده تا این سرنگونی نه یک کودتا بلکه حرکتی مردمی برای مخالفت با دولت حاکم مطرح شود و حتی برخی پا را از این فراتر گذاشته و مدعی خواست مردم برای استمرار حکومت پهلوی شده‌اند.
دوم آنکه خط رسانه‌ای دیگر که با همپوشانی جریان نخست فعال است تلاش دارد تا کودتای ۲۸ مرداد را صرفا یک اقدام آمریکایی معرفی و نقش عامل دیگر یعنی انگلیس را پنهان سازد. پنهان شدن پشت دیوار امریکا چنانکه در گذشته نیز پشت دیوار روسیه تزاری و فرانسه پنهان می شد و آنها را دشمن اصلی مردم ایران معرفی و خود را در حاشیه امن قرار می‌داد تا افکار عمومی، ترکمان‌چای‌ و گلستان را نتیجه رفتار روسها و فین کنشتاین را حاصل رفتار انگلیسی‌ها بدانند و بعدها نیز تجزیه بحرین از ایران نتیجه خواست آمریکا قلمداد شود حال آنکه در تمام این خسارت‌های محض وارد شده به ایران، انگلیسی‌ها سکان دار و هدایتگر بوده‌اند.
البته این رویه صرفا شامل آن زمان‌ها نمی‌شود چنانکه در طول جنگ جهانی اول نیز انگلیسی‌ها سیاست کشتار دسته جمعی ایرانیان در قالب قحطی و وبا را اجرا کردند و در نهایت نیز با ادعای فاتح جنگ بودن پرونده را پنهان و وضعیت بحرانی آن زمان را به بی کفایتی داخلی دولتمردان ایران و قحطی جهانی ناشی از جنگ افروزی آلمان نسبت دادند. جنایتی که میلیون‌ها ایرانی را قربانی کرد و انگلیسی‌ها هرگز غرامتی برای آن جنایت نپرداختند.
این رفتارهای غیر انسانی در طول ۸ سال دفاع مقدس با تسلیح و حمایت‌های همه جانبه از صدام نیز ادامه یافت و پس از آن نیز انگلیس در کنار اجرای سیاست تحریم با آمریکا، نقش محوری را در سیاست جنگ نرم ایفا کرد. انگلیس در حالی همپیمان اصلی آمریکا در تحریم‌ها علیه ایران است که گزارش خانم دوهان گزارشگر ویژه سازمان ملل متحد در مورد تأثیر منفی اقدامات قهری یکجانبه که شهریور سال گذشته ارائه شد به صراحت این تحریم‌ها را جنایت علیه بشریت دانسته و خواستار مجازات و محاکمه عاملان و آمران این جنایت شده است.
نگاهی به کارنامه یک ساله انگلیسی‌ها نشان می‌دهد که آنها در قالب جنگ ادراکی با شعارهای به اصطلاح حمایت از زنان به دنبال کودتایی جدید در ایران بوده‌اند که تجزیه و چند پاره سازی کشور محور آن قرار دارد. مدعیان حمایت از مردم ایران که دم خروسشان در موضع سفیر انگلیس در جنایت تروریستی شاه‌چراغ بیرون زد آنجا که برخلاف تمام جهان که آن را حمله ای تروریستی دانسته و محکوم کرده، آقای سفیر آن را یک حادثه نامیده است. همزمان نیز رسانه‌های انگلیسی به دنبال تطهیر نقش کشورشان در کودتای 28 مرداد برآمده‌اند چنانکه بی بی سی در گزارشی مدعی می شود:«مردم ایران نیازی به جسدهای از میان رفته تفکر 70 سال پیش ندارند، در کودتای 28 مرداد دخالت اسلام گرایان بسیار آشکار بود، جمهوری اسلامی از 28 مرداد برای سیاست‌های ضد غربی خود استفاده می کند.» انگلیس که مدعی حمایت از حقوق بشر است، در درون خود همچنان از خواست مردم برای پایان رژیم سلطنتی و ایجاد جمهوری و یا استقلال خواهی اسکاتلند، ایرلند ، ولز و... در برابر سلطه گری ملکه خودداری کرده و بویژه در یک سال اخیر با مرگ ملکه و آمدن چارلز، با سرکوب مانع از تحقق حقوق آنها می‌شود، اما فروگلشی بریتانیا با استقلال خواهی کشورهای یاد شده اتفاق خواهد افتاد.
 
قاسم  غفوری
https://siasatrooz.ir/vdci3qazqt1ary2.cbct.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی