چهارشنبه ۱۹ مهر ۱۴۰۲ - ۲۰:۰۵
کد مطلب : 127282

فروریختن دیوار مدعیان

جهانی که 18 ماه با جوسازی‌های رسانه‌های غربی چشم از تمام جهان فرو بسته و صرفاً معطوف به جنگ افروزی ویران‌گر غرب در اوکراین شده بود، در روزهای اخیر بار دیگر چشم به نقطه‌ای از جهان دوخته است که 16 سال درد و رنج محاصره و تروریسم اقتصادی، نظامی، سیاسی و رسانه‌ای را تحمیل کرده و در برابر رژیم اشغالگر زانو نزده است. غزه از 15 مهر ماه با عملیات غافلگیر کننده و منحصر به فرد رزمندگان جبهه مقاومت با نام عملیات «طوفان الاقصی» در برابر رژیمی که نه تنها سرزمینشان را اشغال کرده بلکه جان و مال  و ناموسشان را به تاراج می‌برد، دوباره به صدر اخبار جهان آمده است. دفاع فلسطینی‌ها برای آزادی سرزمینشان و شکستن تروریسم اقتصادی (محاصره غزه) چنان گسترده بود که آمریکا اجبارا ناو هواپیما بر خویش را برای ارسال تسلیحات و البته روحیه دادن به اشغالگران راهی منطقه کرده است. در میان تحولات میدانی جنگ و دفاع مشروع فلسطینی‌ها در برابر اشغالگران سرزمینشان نکته قابل توجه رویکردهای کشورهای غربی مدعی حقوق بشر است.
آنهایی که با ادعای حمایت از زنان و کودکان و بشریت علیه سایر کشورها بیانیه صادر کرده و حتی به تحریم و تهدید نظامی علیه آنها می‌پردازند در برابر آنچه امروز در غزه می‌گذرد رویکردی تامل برانگیز اتخاذ کرده‌اند. پیش از هر چیز بیان این نکته ضروری است که رویکرد فلسطینی‌ها به عملیات مسلحانه برگرفته از بی تفاوتی‌های 16 ساله قدرت‌ها و مدعیان حقوق بشر و سازمان ملل در برابر درد و رنج تحمیلی به غزه است که در نهایت موجب شده تا فلسطینی‌ها بر اساس منشور ملل متحد در قالب دفاع مشروع سلاح دست گرفته و عملیات ویژه‌ای را طراحی و اجرا کنند. در باب ابعاد رفتاری اخیر غرب چند نکته قابل توجه است:
 نخست آنکه غرب در حالی خود را مدعی آزادی بیان می‌نامد و با این ادعا نیز قرآن سوزی را توجیه می‌کند که در روزهای اخیر کشورهایی مانند آلمان، فرانسه و انگلیس اجازه برپایی تظاهرات حامیان فلسطین را نداده‌اند در حالی که بسیاری از برج‌ها و ساختمان‌های تاریخی شهرهای مختلف این کشورها به پرچم صهیونیستی و حمایت از آن مزین شده‌اند!!. در همین حال صهیونیست‌ها در حالی عامدانه مراکز استقرار خبرنگاران و دفاتر خبرگزاری‌ها را بمباران و چنیدن خبرنگار را قتل عام کرده‌اند که غرب مدعی آزادی جریان اطلاعات واکنشی به این جنایات صهیونیست‌ها نداشته است.
دوم آنکه سران غرب بدون اشاره به رنج‌های 16 سال تروریسم اقتصادی، سیاسی، امنیتی و رسانه‌ای تحمیلی به غزه، یک جابنه به حمایت از رژیم صهیونیستی پرداخته اند و در کنار موضع گیری‌های حمایتی، افرادی همچون وزیر خارجه انگلیس و مقامات ارشد آمریکایی راهی سرزمین‌های اشغالی می‌شوند که نتیجه آن نیز تشدید جنایات اشغالگران خواهد بود.
سوم آنکه به رغم آشکار بودن ماهیت تروریست و ضد بشری صهیونیست‌ها و استفاده مکرر آنها از سلاح‌های ممنوعه و اصرارشان بر کشتار غیر نظامیان، آمریکا و بزرگان اروپا رسما بر ارسال تسلیحات بیشتر  به این رژیم تاکید کرده‌اند. بهانه‌ آنها در حالی حمایت و انتقام گیری از خون اتباع کشورشان در سرزمینهای اشغالی عنوان می‌شوند که ماهیت این رژیم بر اساس جمعیت سازی با اتباع سایر کشورهاست که تابعیت این رژیم را گرفته اند لذا ادعای غرب مبنی بر انتقام گری خون اتباعشان صرفا بهانه‌ای برای توجیه تسلیح کردن و جنایت بیشتر صهیونیست‌هاست.
نکته پایانی رسوایی بی‌امان غرب در جنگ اخیر غزه در حوزه رسانه‌ای است. رسانه‌های غربی از جمله فارسی زبانانی که  در قبال جنگ‌های تحمیلی به غزه سکوت کرده بودند اکنون تمام قد به حمایت از رژیم صهیونیستی با مظلوم نمایی، ادعای 11سپتامبر، متهم سازی فلسطینی‌ها به تروریسم و گروگان گیر و... روی آورده‌اند و رسالت خبری خویش را قربانی منافع دولتمردان غربی و اربابان صهیونیست خود ساخته‌اند.
با توجه به این مولفه‌ها طوفان الاقصی را می‌توان ابعاد جدیدی از رسوایی حقوق بشری غرب، برملاتر شدن چهره‌ ضد انسانی رسانه‌های این کشورها دانست که نتیجه نهایی آن رسیدن به این نتیجه است که برای داشتن جهانی امن تر و مسالمت آمیز تر گزینه‌ای جز چند جانبه گرایی جهانی و مقابله با یک جانبه گرایی غرب وجود ندارد. مسیری که حمایت از فلسطین در برابر اشغالگری صهیونیست‌ها گامی مهم در راه تحقق این مهم خواهد بود.

قاسم  غفوری
https://siasatrooz.ir/vdcjoaev8uqe88z.fsfu.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی