جنگ برای غرب سود آور است، حتی اگر جان انسان هایی گرفته شود و این جان ستاندن می تواند از خودی نیز باشد، تنها مهم برای غرب، رسیدن به اهداف و خواسته‌هایی است که نظام سیاسی غرب در پی آن است.
کافی است با اندکی توجه و دقت، به این نکته پی برد که اگر نگوییم همه اما بیشتر جنگ‌های قرن اخیر را غربی‌ها به ویژه آمریکا به راه انداخته‌اند که خانمانسوز، ویرانگر و پر تلفات بوده است. از جنگ‌های جهانی اول و دوم گرفته تا جنگ‌های منطقه‌ای همه از سوی غرب به ویژه آمریکا سر گرفته است.
چرایی این موضوع هم روشن است، نخست از نظر سردمداران و سیاستمداران غربی؛ پاکیزه تر کردن زمین برای حیات نژاد برتر که در واقع همان غربی‌ها هستند، مقابله با کشورهای مستقل که زیر بار خواسته‌های غرب نمی‌رود و فروش تسلیحات ساخت خود به دیگر کشورها برای جنگ افروزی و روشن نگه داشتن آتش جنگ در جهان به ویژه در منطقه غرب آسیا برای سود آوری اقتصادی مهمترین دلایل جنگ افروزی است.
جنگ‌هایی که آمریکا به راه انداخته و اروپا نیز از آن حمایت کرده و پشت آن ایستاده فراوان است، جنگ عراق علیه ایران، جنگ کره، جنگ ویتنام، جنگ افغانستان، جنگ سوریه و اکنون نیز جنگ اوکراین که باعث گشته تا این کشور محلی برای تقابل روسیه با آمریکا و اروپا شود و البته آزمایشگاه جنگ افزارهای آمریکایی تا کارآیی آنها سنجیده شود.
غرب در اندیشه آن است که هر آنچه در دنیا وجود دارد و همه کشورها، باید تحت سلطه و تبعیت آنها باشد، تحمل وجود جوامع و کشورهایی که با افزایش توانمندی‌ها و استعدادهای خود سعی دارند تا استقلال داشته باشند و از تمامیت ارضی خود دفاع کنند، برای آنها دشوار و ناشدنی است.
در جنگ نابرابری که اکنون میان غزه و رژیم جعلی اسرائیل جریان دارد، می‌توان به خوبی خوی آدم کشی و جانی بالفطره بودن صهیونیست یهودی و مسیحی را دید. در فلسطین یک نسل کشی جریان دارد.
جنایاتی که رژیم صهیونیستی در طول 75 سال اشغال مرتکب شده همواره از سوی غرب به ویژه آمریکا با حمایت قاطع همراه بوده است، در حالی که اسرائیل مشغول جنایت جنگی و نسل کشی است.
در ماجرای بیمارستان المعمدانی افکار عمومی جهان دید که چگونه آمریکا و اروپا از کشتار مردم و کودکان بی گناه پناه گرفته در این بیمارستان به دست صهیونیست‌ها حمایت کرد و سعی داشت تا آن را به گردن حماس بیندازد.
اندکی ابراز همدردی با مردم غزه در وجود سردمداران آمریکا و اروپا نشد چرا که مرگ مردم مسلمان غزه باعث کاهش جمعیت و بازتر شدن فضا برای پا را از گلیم خود درازتر کردن می‌شود.
غرب به جنگ اعتیاد دارد، آمریکا و در کل نظام سرمایه داری حاکم در غرب، وجود جنگ را در دنیا فرصتی برای پیشبرد اهداف خود می‌داند.
جنگ برای نظام سرمایه داری، حیاتی است، اگر دنیا روی آرامش را به خود ببیند، جنگی وجود نداشته باشد، دخالتی از سوی غرب در دنیا دیده نشود و در یک کلام، جهان بدون رژیم صهیونیستی را تجربه کند، آن روز، زمان نابودی نظام سیاسی اقتصادی لیبرال سرمایه داری غرب است.
برای آنها مهم نیست که اکنون در غزه کودک و زن کشته شده و می‌شوند، هر چقدر تعداد کشته‌ها بیشتر، خرسندی غرب نیز افزون تر، مردم غزه به دلیل محصور بودن، توانایی انجام کاری را ندارند، نیازهای این قطعه از کشور فلسطین، از کمک‌های سازمان ملل و کشورهای دیگر تأمین می شود.
تراکم جمعیت در غزه بالا است، زاد و ولد نیز درصد بالایی دارد، نباید اجازه داد جمعیت منطقه‌ای که برای اسرائیل و غرب دردسر ساز است، افزایش یابد.
با توجه به این که در مقابل نظم نوین جهانی که غرب مبدع آن است، نظمی دیگر شکل گرفته که ایران در آن پیشتاز است، همراهی دیگر کشورها که با آمریکا زاویه شدید دارند، می‌تواند به یک پیروزی بزرگ و خوشایند ختم شود. کشورهای شرقی در این راه باید نقش و سهم خود را ایفا کنند. دولت‌ها دست از همراهی با آمریکا بردارند آنگاه خواهند دید که نظام سیاسی غرب چگونه فرو می‌پاشد.
کافی است با اندکی توجه و دقت، به این نکته پی برد که اگر نگوییم همه اما بیشتر جنگ‌های قرن اخیر را غربی‌ها به ویژه آمریکا به راه انداخته‌اند که خانمانسوز، ویرانگر و پر تلفات بوده است. از جنگ‌های جهانی اول و دوم گرفته تا جنگ‌های منطقه‌ای همه از سوی غرب به ویژه آمریکا سر گرفته است.
چرایی این موضوع هم روشن است، نخست از نظر سردمداران و سیاستمداران غربی؛ پاکیزه تر کردن زمین برای حیات نژاد برتر که در واقع همان غربی‌ها هستند، مقابله با کشورهای مستقل که زیر بار خواسته‌های غرب نمی‌رود و فروش تسلیحات ساخت خود به دیگر کشورها برای جنگ افروزی و روشن نگه داشتن آتش جنگ در جهان به ویژه در منطقه غرب آسیا برای سود آوری اقتصادی مهمترین دلایل جنگ افروزی است.
جنگ‌هایی که آمریکا به راه انداخته و اروپا نیز از آن حمایت کرده و پشت آن ایستاده فراوان است، جنگ عراق علیه ایران، جنگ کره، جنگ ویتنام، جنگ افغانستان، جنگ سوریه و اکنون نیز جنگ اوکراین که باعث گشته تا این کشور محلی برای تقابل روسیه با آمریکا و اروپا شود و البته آزمایشگاه جنگ افزارهای آمریکایی تا کارآیی آنها سنجیده شود.
غرب در اندیشه آن است که هر آنچه در دنیا وجود دارد و همه کشورها، باید تحت سلطه و تبعیت آنها باشد، تحمل وجود جوامع و کشورهایی که با افزایش توانمندی‌ها و استعدادهای خود سعی دارند تا استقلال داشته باشند و از تمامیت ارضی خود دفاع کنند، برای آنها دشوار و ناشدنی است.
در جنگ نابرابری که اکنون میان غزه و رژیم جعلی اسرائیل جریان دارد، می‌توان به خوبی خوی آدم کشی و جانی بالفطره بودن صهیونیست یهودی و مسیحی را دید. در فلسطین یک نسل کشی جریان دارد.
جنایاتی که رژیم صهیونیستی در طول 75 سال اشغال مرتکب شده همواره از سوی غرب به ویژه آمریکا با حمایت قاطع همراه بوده است، در حالی که اسرائیل مشغول جنایت جنگی و نسل کشی است.
در ماجرای بیمارستان المعمدانی افکار عمومی جهان دید که چگونه آمریکا و اروپا از کشتار مردم و کودکان بی گناه پناه گرفته در این بیمارستان به دست صهیونیست‌ها حمایت کرد و سعی داشت تا آن را به گردن حماس بیندازد.
اندکی ابراز همدردی با مردم غزه در وجود سردمداران آمریکا و اروپا نشد چرا که مرگ مردم مسلمان غزه باعث کاهش جمعیت و بازتر شدن فضا برای پا را از گلیم خود درازتر کردن می‌شود.
غرب به جنگ اعتیاد دارد، آمریکا و در کل نظام سرمایه داری حاکم در غرب، وجود جنگ را در دنیا فرصتی برای پیشبرد اهداف خود می‌داند.
جنگ برای نظام سرمایه داری، حیاتی است، اگر دنیا روی آرامش را به خود ببیند، جنگی وجود نداشته باشد، دخالتی از سوی غرب در دنیا دیده نشود و در یک کلام، جهان بدون رژیم صهیونیستی را تجربه کند، آن روز، زمان نابودی نظام سیاسی اقتصادی لیبرال سرمایه داری غرب است.
برای آنها مهم نیست که اکنون در غزه کودک و زن کشته شده و می‌شوند، هر چقدر تعداد کشته‌ها بیشتر، خرسندی غرب نیز افزون تر، مردم غزه به دلیل محصور بودن، توانایی انجام کاری را ندارند، نیازهای این قطعه از کشور فلسطین، از کمک‌های سازمان ملل و کشورهای دیگر تأمین می شود.
تراکم جمعیت در غزه بالا است، زاد و ولد نیز درصد بالایی دارد، نباید اجازه داد جمعیت منطقه‌ای که برای اسرائیل و غرب دردسر ساز است، افزایش یابد.
با توجه به این که در مقابل نظم نوین جهانی که غرب مبدع آن است، نظمی دیگر شکل گرفته که ایران در آن پیشتاز است، همراهی دیگر کشورها که با آمریکا زاویه شدید دارند، می‌تواند به یک پیروزی بزرگ و خوشایند ختم شود. کشورهای شرقی در این راه باید نقش و سهم خود را ایفا کنند. دولت‌ها دست از همراهی با آمریکا بردارند آنگاه خواهند دید که نظام سیاسی غرب چگونه فرو می‌پاشد.
محمد صفری
