روزنامه صهيونيستي هاآرتص در گزارشي با اشاره به تاريخچه اشتباهات موساد در انتخاب اهداف تروريستي خود، ترور داريوش رضايي نژاد را ناشي از تازه ترين اشتباه رسواي اين سازمان مخوف تروريستي خوانده است.
روزنامه صهيونيستي هاآرتص با اذعان به اينکه حرف آخر در برنامه هسته‌اي ايران را "آيت الله خامنه‌اي" مي‌زند، تصريح کرده است که ايشان هرگاه از دانشمندان خود بخواهد، به سلاح هسته‌اي دست يابند، اين امر بي‌شک محقق خواهد شد و ترورها هيچ‌گاه نخواهد توانست مانعي در اين راه به وجود آورد.
روزنامه صهيونيستي هاآرتص در مقاله‌اي به قلم "يوسي ميلمان" روزنامه نگار ارشد خود، به ترور اخير دانشمند ايراني پرداخته و بازتاب آن بر ادامه برنامه هسته‌اي ايران را بررسي مي‌کند.
هاآرتص در اين‌باره مي‌نويسد: چند روز از ترور تهران مي‌گذرد اما هنوز ابهاماتي درباره هويت فرد ترور شده وجود دارد. علي لاريجاني، رئيس پارلمان ايران گفته که فرد ترور شده يک دانشمند هسته‌اي بوده اما دولت ايران اين امر را انکار کرده است. 
اين گزارش مي افزايد: با توجه به اين اختلاف ديدگاه‌ها، شک و ترديد همچنان بر رسانه‌هاي ايران حاکم است؛ اينکه آيا کسي که ترور شده داريوش رضايي اوچبلاغ ۴۶ ساله استاد دانشکده فيزيک دانشگاه اردبيل بوده که در سازمان انرژي اتمي ايران نيز فعاليت دارد يا اينکه دانشجوي ۳۵ ساله فيزيک هسته‌اي بوده که "داريوش رضايي نژاد" خوانده شده و هيچ ارتباطي با برنامه هسته‌اي ايران نداشته است.
ترور شنبه گذشته در تهران انجام شد و اين ترور چهارمين ترور از اين نوع طي ۲۰ ما‌ه اخير در تهران بشمار مي‌آيد. پيش از اين وطي سه ترور قبلي دو دانشمند فيزيک هسته‌اي ايران که در سازمان انرژي اتمي اين کشور مشغول به کار بودند، کشته شدند؛ يکي "مسعود عليمحمدي" در ژانويه ۲۰۱۰ ميلادي و ديگري دکتر "مجيد شهرياري" در نوامبر همان سال؛ اما سومين ترور ناکام ماند و "فريدون عباسي" رئيس فعلي سازمان انرژي اتمي ايران، از آن جان سالم به در برد.
هاآرتص در ادامه مي‌نويسد: همه اين ترورها چند وجه مشترک داشتند، اينکه تمام آنها دانشمنداني را دربرگرفتند که فقط با برنامه هسته‌اي ايران در ارتباط نبودند، بلکه در حوزه تسليحاتي نيز فعاليت مي‌کرده و در آخرين مراحل توليد هسته‌اي قرار داشتند.
دوم اينکه تمام ترورها در نزديک منازل اين دانشمندان و هنگام روشن کردن يا راه‌انداختن وسيله نقليه‌شان حادث شد و سومين وجه مشترک مجريان عمليات اين بود که سوار بر دو دستگاه موتور سيکلت به قرباني نزديک مي‌شدند و اقدام به شليک مي‌کردند يا بمبي را در خودروي آنها کار مي‌گذاشتند.
هاآرتص مي‌افزايد:
