پس از مدتها گمانه زنی سرانجام آنچه انتخابات در سرزمینهای اشغالی نامیده میشود برگزار و نتایج اولیه آن اعلام شد. نتایج نظرسنجیهای انجامشده در شعب اخذ رأی در انتخابات فلسطین اشغالی نشان میدهند حزب لیکود به ریاست بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم صهیونیستی احتمالاً بیشترین کرسیها را از آن خود خواهد کرد. کانال ۱۲ تلویزیون رژیم صهیونیستی بر اساس نتایج نظرسنجی خود گزارش داده حزب لیکود احتمالاً برنده ۳۷ کرسی از میان ۱۲۰ کرسی کنست (پارلمان رژیم صهیونیستی) خواهد شد. احتمالا نیز بعد از لیکود ائتلاف «آبی و سفید» به ریاست «بنی گانتز» ۳۳ کرسی پارلمان رژیم صهیونیستی را از آن خود کند. با توجه به این شرایط بسیاری بر این عقیدهاند که نتانیاهو میتواند به عنوان نخست وزیر صهیونیستها تشکیل کابینه را آغاز کند. حال این سوال مطرخ است که چرا به رغم آنکه تا پیش از این حزب آبی سفید از اکثریت بیشتری برخوردار بود در این دور با ناکامی مواجه و لیکود دوباره توانیست اکثریت را کسب نماید؟ پاسخ به این پرسش را در چند محور میتوان دانست. نخست آنکه جریان آبی سفید به رغم برتری نسبی در طول این ماهها بدون هیچ برنامهای رفتار کرد و عملا این ذهنیت را ایجاد کرد که توان رفع مشکلات را ندارد و در وضعیتی انفعالی قرار دارد. در اصل میتوان گفت که میان گزینه بد و بدتر گزینه بد انتخاب شده است نه میان خوب و خوب تر. نکته مهم آنکه این انتخاب به منزله انتخاب به فردی فساد با پرونده قضایی است و این یعنی انحطاط اخلاقی و نابودی قانونمداری در این رژیم که فروپاشی آن از درون را آشکارتر میسازد.
دوم آنکه نتانیاهو در حالی توانست بر رقبا پیروز شود که بسیاری مجموعه ای از رفتارهای رادیکالی او را دلیل این موفقیت عنوان میکنند. شهرک سازی در کرانه باختری در ابعاد گسترده، تجاوزات نظامی به غزه، اشغال قدس و حرم ابراهیمی، تحرکات نظامی علیه سوریه و ادعای اقدام علیه گروههای مقاومت در عراق، بهره گیری از تروریسم دولتی آمریکا بویژه اقدام تروریستی ترور سردار شهید قاسم سلیمانی و ابومهدی و همرزمانشان، ایجاد فضای بحرانی در منطقه توسط آمریکا نظیر تحرکات ترکیه علیه سوریه، ادعاهای نتانیاهو مبنی بر ایجاد روابط با عربستان و نیز دیدارش با رئیس شورای سودان را می توان از عوامل تاثیرگذار در پیروزی نتانیاهو دانست.
سوم آنکه اقدامات ترامپ رئیس جمهور آمریکا در حمایت از طرحهای رژیم صهیونیستی از جمله معامله قرن نیز از دیگر مولفههای مطرح در این زمینه است. مجموع این تحولات یک پیام را دارد و آن اینکه رای نتانیاهو نشانگر ماهیت رادیکال و افراطی ساکنان اراضی اشغالی است. در اصل رای آنها نه به شخص نتانیاهو بلکه به رفتارهای رادیکالی است که ماهیت نژادپرست و آپارتاید حاکم بر اراضی اشغالی را آشکار میسازد.
بر این اساس این انتخابات نشان داد که فلسطینیها برای احقاق حقوقشان گزینهای جز مقاومت ندارند و هیچ گونه مصالحهای وجود ندارد چرا که رفتارهای نژادپرستانه و آپارتایدی برگرفته از ساختار و ماهیت رژیم صهیونیستی است و هر ساختاری که بر آن حکومت کند در این مسیر حرکت میکند.
نویسنده: قاسم غفوری