دیروز صحرا و بیابان و امروز جاده و خیابان در معرض خطرناکترین پدیدهای است که میتواند زندگی بشر را تهدید کند. بیماری وبا آمد و قسمتی از جامعه را قتلعام کرد. پسازآن نوبت دیگر ویروسهای میکروبی بود که آخرین آنها همین کووید 19 تا بالاخره پس از دو سال ترک تازی، آرامش گرفت و امروز به جمع دیگر همسانان خود پیوست تا گاهگداری چنگ و دندان نشان دهد. از دیگر عوامل قتلعام انسانها جنگها و بخصوص از نوع شیمیایی و میکروبی یا اتمی آنهاست تا تعداد قابل توجهی را در دم به هلاکت برساند اما بازهم کموبیش گروهی میمانند تا زندگی همچنان ادامه داشته باشد.
در این برهههای زمان چه در گذشته و چه امروز همچنان جامعه طبابت از سنتی تا مدرن گرفته تا بلافاصله چارهاندیشی کنند و با کشف و ساخت واکسن پیشگیری یا سرم معالج غائله را خاتمه دهند که از این نظر کار به کاردان سپرده میشود و الحق اگر برای دریافت حق العلاج اندکی زیادهروی میکنند اما در انجاموظیفه کوتاهی در مرامشان نیست و انصافاً شهامت و ایثار به خرج میدهند که در بحران هجوم بیامان ویروس کرونا شاهد آن بودیم که چگونه غرب و شرق فارغ از خطوط سیاسی دستبهدست هم دادند و ضمن رقابت در تولید نوشدارو برای این هیولای وحشت، راهکارهای مبارزه با آن را کشف نمودند و موفق شدند پوزهاش را به خاک بمالند؛ اما امروز نوبت ضایعه غیرقابلانتظاری دیگری فرار سیده است تا آرام و موریانه وار به محیطی حمله کند که هرکدام از موجودات و بخصوص انسانها بدون اتکا به آن جایگاهی برای استقرار و زندگی کردن ندارند و آنهایی که باید همه امور محوله را زمین بگذارند و کنار هم بنشینند تا یکدل و یکزبان به راه چاره بیندیشند همچنان در خواب غفلت غوطهور هستند و از خوردن هندوانهای به وزن بیست کیلو که برای پرورش آن هزار لیتر یعنی یک مترمکعب آب مصرف شده است نمیگذرند و پیش خود نمیاندیشند میتوان این محصولات جالیزی را اگر ضروری بود همچون موز و آناناس و نارگیل از خارج وارد کرد و در عوض اجازه داد این آب به جایگاه خود یعنی منابع زیرزمینی برگردد تا وقایعی چون فرونشستها اتفاق نیفتد!
واقعا که دنیا را آب میبرد و آنها را خواب تا ادعایشان به عرش برسد. از محیطزیست حفاظت میکنند و سازمانی عریض و طویل همراه با مدیران کلی در سراسر کشور بانام دهانپرکن ستاد بحران دارند که تنها اقدام مثبتشان آمارهایی است که پسازاین اتفاقات تاسف بار سیل و زلزله در گذشته و امروز ضایعه فرونشستها میدهند! شما را نمیدانم اما خودم را میگویم که هرروز قصد بیرون رفتن از خانه را دارم، اول به جای پایم نگاه میکنم و بعد قدم برمیدارم که زمین فرونشست نکند! و حالا از کسانی که متولی این امر هستند و با داشتن سمتهایی موازی پشت میز نشستهاند تا فقط به ارائه آمارهای اینگونه حوادث پس از مرگ سهراب بپردازند استدعای عاجزانه داریم بیشتر بیندیشند و کمتر سخنرانی کنند و اجازه ندهند اینگونه و همچنان آبهای زیرزمینی تخلیه شوند و اگر کسانی در بالا هستند که گوش شنوا ندارند. استعفا دهند و همچنان به میزها خود نچسبند!
قرار بود در برنامه پنجساله ششم که اسفندماه سال گذشته به پایان رسید، تراز منفی سفرههای زیرزمینی کل کشور را از 110 میلیون مترمکعب در ابتدای برنامه به «صفر» در انتهای برنامه برسانند؛ یعنی تراز منفی در استان اصفهان که 11 میلیارد مترمکعب بود باید به صفر میرسید اما با اقدامات سوئی که انجام شد، نهتنها این عدد صفر نشده، بلکه به 1/13 میلیارد مترمکعب رسیده است که نشاندهنده اوج بحران در این استان باشد. به همین دلیل آذرماه سال گذشته رئیس طرح تعادل بخشی سفرههای زیرزمینی استعفا داد. او از معدود مدیران کشور بود که اعلام کرد نتوانسته است به اهدافی که گفته دست یابد، بنابراین استعفایش را نوشت و رفت که چنین کاری باید شوک ایجاد میکرد و همه را بر آن میداشت تابه دنبال ارائه برنامه و راهکار باشند، ولی هنوز که هنوز است دلمشغول طرح انتقال آب و شیرین سازی از آنسوی دریا هستند! درحالیکه میتوان هردوی این امور مهم را باهم انجام داد و انتقال آب باید زمانی صورت بگیرد که دیگر هیچ راهی برای تأمین آن باقی نمانده باشد؛ اما اینکه آب را به اصفهان، یزد و کرمان بیاوریم و به صنایع آلاینده تحویل بدهیم یک خطای راهبردی است. گلایهها دراینباره و دیگر چالشهای موجود بسیار است ولی نقطه ثقل و مهم این دل واژه بیتفاوتی و سرگرمی و خام بودن مدیران ارشد استان است زیرا هنوز هم پس از گذشت دو سال از شروع دولت جدید و به یادماندن تجربههای تلخ از دولت قبل اندر خم یک کوچهایم که باید حداقل جواب این معادله یک مجهولی را بدانند روابط عمومی یعنی اتاق شیشهای که همه آحاد جامعه بتوانند بدون واسطه به آن دسترسی داشته باشند زیرا هنوز هم چون زمان دولتهای یازدهم و دوازدهم شهروندان برای ورود به نهاد استانداری باید از هفتخوان رستم عبور کرده و اگر در ورودی آن مدیری بهواسطه تلفن داخلی از مراجعهکننده دعوت به عمل نیاورد دیار بشری نمیتواند وارد شود که حتی یکی از دلواپسان مسائل اقتصادی و اجتماعی هم قادر نیست با مدیری ارتباط مستقیم و رودررو یا غیرمستقیم داشته باشد تا بسیاری از تجربیات تلخ همچون اسراف در برداشت آب وبی توجهی در ایجاد آبخیزداریها در استان کم بارش را که همهروزه از طریق رسانههای مکتوب و مجازی بخصوص در بخش خصوصی افشاگری و نقد میشود قبل از رسیدن به مرحله بحران از این طریق به اطلاع والی استان برسانند. زهی تاسف از این بوروکراسیهای رایج در گذشته همچون یک عادت ثانویه همچنان ادامه دارد تا دنیا را آب و اینها را خواب ببرد!
در این برهههای زمان چه در گذشته و چه امروز همچنان جامعه طبابت از سنتی تا مدرن گرفته تا بلافاصله چارهاندیشی کنند و با کشف و ساخت واکسن پیشگیری یا سرم معالج غائله را خاتمه دهند که از این نظر کار به کاردان سپرده میشود و الحق اگر برای دریافت حق العلاج اندکی زیادهروی میکنند اما در انجاموظیفه کوتاهی در مرامشان نیست و انصافاً شهامت و ایثار به خرج میدهند که در بحران هجوم بیامان ویروس کرونا شاهد آن بودیم که چگونه غرب و شرق فارغ از خطوط سیاسی دستبهدست هم دادند و ضمن رقابت در تولید نوشدارو برای این هیولای وحشت، راهکارهای مبارزه با آن را کشف نمودند و موفق شدند پوزهاش را به خاک بمالند؛ اما امروز نوبت ضایعه غیرقابلانتظاری دیگری فرار سیده است تا آرام و موریانه وار به محیطی حمله کند که هرکدام از موجودات و بخصوص انسانها بدون اتکا به آن جایگاهی برای استقرار و زندگی کردن ندارند و آنهایی که باید همه امور محوله را زمین بگذارند و کنار هم بنشینند تا یکدل و یکزبان به راه چاره بیندیشند همچنان در خواب غفلت غوطهور هستند و از خوردن هندوانهای به وزن بیست کیلو که برای پرورش آن هزار لیتر یعنی یک مترمکعب آب مصرف شده است نمیگذرند و پیش خود نمیاندیشند میتوان این محصولات جالیزی را اگر ضروری بود همچون موز و آناناس و نارگیل از خارج وارد کرد و در عوض اجازه داد این آب به جایگاه خود یعنی منابع زیرزمینی برگردد تا وقایعی چون فرونشستها اتفاق نیفتد!
واقعا که دنیا را آب میبرد و آنها را خواب تا ادعایشان به عرش برسد. از محیطزیست حفاظت میکنند و سازمانی عریض و طویل همراه با مدیران کلی در سراسر کشور بانام دهانپرکن ستاد بحران دارند که تنها اقدام مثبتشان آمارهایی است که پسازاین اتفاقات تاسف بار سیل و زلزله در گذشته و امروز ضایعه فرونشستها میدهند! شما را نمیدانم اما خودم را میگویم که هرروز قصد بیرون رفتن از خانه را دارم، اول به جای پایم نگاه میکنم و بعد قدم برمیدارم که زمین فرونشست نکند! و حالا از کسانی که متولی این امر هستند و با داشتن سمتهایی موازی پشت میز نشستهاند تا فقط به ارائه آمارهای اینگونه حوادث پس از مرگ سهراب بپردازند استدعای عاجزانه داریم بیشتر بیندیشند و کمتر سخنرانی کنند و اجازه ندهند اینگونه و همچنان آبهای زیرزمینی تخلیه شوند و اگر کسانی در بالا هستند که گوش شنوا ندارند. استعفا دهند و همچنان به میزها خود نچسبند!
قرار بود در برنامه پنجساله ششم که اسفندماه سال گذشته به پایان رسید، تراز منفی سفرههای زیرزمینی کل کشور را از 110 میلیون مترمکعب در ابتدای برنامه به «صفر» در انتهای برنامه برسانند؛ یعنی تراز منفی در استان اصفهان که 11 میلیارد مترمکعب بود باید به صفر میرسید اما با اقدامات سوئی که انجام شد، نهتنها این عدد صفر نشده، بلکه به 1/13 میلیارد مترمکعب رسیده است که نشاندهنده اوج بحران در این استان باشد. به همین دلیل آذرماه سال گذشته رئیس طرح تعادل بخشی سفرههای زیرزمینی استعفا داد. او از معدود مدیران کشور بود که اعلام کرد نتوانسته است به اهدافی که گفته دست یابد، بنابراین استعفایش را نوشت و رفت که چنین کاری باید شوک ایجاد میکرد و همه را بر آن میداشت تابه دنبال ارائه برنامه و راهکار باشند، ولی هنوز که هنوز است دلمشغول طرح انتقال آب و شیرین سازی از آنسوی دریا هستند! درحالیکه میتوان هردوی این امور مهم را باهم انجام داد و انتقال آب باید زمانی صورت بگیرد که دیگر هیچ راهی برای تأمین آن باقی نمانده باشد؛ اما اینکه آب را به اصفهان، یزد و کرمان بیاوریم و به صنایع آلاینده تحویل بدهیم یک خطای راهبردی است. گلایهها دراینباره و دیگر چالشهای موجود بسیار است ولی نقطه ثقل و مهم این دل واژه بیتفاوتی و سرگرمی و خام بودن مدیران ارشد استان است زیرا هنوز هم پس از گذشت دو سال از شروع دولت جدید و به یادماندن تجربههای تلخ از دولت قبل اندر خم یک کوچهایم که باید حداقل جواب این معادله یک مجهولی را بدانند روابط عمومی یعنی اتاق شیشهای که همه آحاد جامعه بتوانند بدون واسطه به آن دسترسی داشته باشند زیرا هنوز هم چون زمان دولتهای یازدهم و دوازدهم شهروندان برای ورود به نهاد استانداری باید از هفتخوان رستم عبور کرده و اگر در ورودی آن مدیری بهواسطه تلفن داخلی از مراجعهکننده دعوت به عمل نیاورد دیار بشری نمیتواند وارد شود که حتی یکی از دلواپسان مسائل اقتصادی و اجتماعی هم قادر نیست با مدیری ارتباط مستقیم و رودررو یا غیرمستقیم داشته باشد تا بسیاری از تجربیات تلخ همچون اسراف در برداشت آب وبی توجهی در ایجاد آبخیزداریها در استان کم بارش را که همهروزه از طریق رسانههای مکتوب و مجازی بخصوص در بخش خصوصی افشاگری و نقد میشود قبل از رسیدن به مرحله بحران از این طریق به اطلاع والی استان برسانند. زهی تاسف از این بوروکراسیهای رایج در گذشته همچون یک عادت ثانویه همچنان ادامه دارد تا دنیا را آب و اینها را خواب ببرد!
حسن روانشید - روزنامه نگار پیشکسوت