سالهای دفاع مقدس اگرچه طولانی و همراه با خسارات مالی فراوان بود تا درنهایت پس از خاتمه با قبول قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل متحد از سوی طرفین و در زیر فشار شرق و غرب، میزان ضرر به کشور جمهوری اسلامی ایران را که به مدت ۸ سال زیرا بمبارانها و موشکبارانهای 72 ملت به نام حمایت از صدام قرار داشت، عراق را تنها به پرداخت یکصد هزار میلیارد دلار محکوم کرد که البته تا این لحظه پرداخت نشده اما در عوض نتایج معنوی این سالها برای مردم همیشه بیدار ایران بیش از این میزان ارزش داشته زیرا در ادامه و بهرغم تمامی نابسامانیها توانست ظرف مدتی کمتر از سی سال به یکی از چند قدرت جهان در اکثر زمینهها تبدیل شود و روح مقاومت و ایثار را در آحاد جامعه تقویت بخشد و همچنان زنده نگه دارد.
از دیگر برکات بهدستآمده در این هشت سال، کادر درمانی ورزیده شامل پزشکان، بهیاران، پرستاران و نیروهایی در رابطه با تندرستی بود که علاوه بر ادامه این خدمت در جامعه پس از جنگ، با توجه به تجربیات میدانی آموزشهای دانشگاهی را هم عهدهدار شدند و بسیاری از مراقبان سلامت که درسهای عملی را در میدانها و بیمارستانهای سطح کشور آموخته بودند به استخدام وزارت بهداشت درآمدند تا گوشهای هرچند ناچیز از دستمزد ایثارهای خود را دریافت کرده باشند که این عمل پسندیده باید برای دولتهای بعد از دفاع مقدس هم آویزه گوش میشد تا اگر خدمتی صادقانه میدیدند به جبران آن از راه خیر میپرداختند.
دوران هجوم کووید 19 برای مردم جهان و بخصوص ایران و کادر درمانی و پرستاران را باید روزهای نفسگیر در طول ۲ تا ۳ سال و بهصورت شبانهروزی و تماموقت که هنوز هم کموبیش ادامه دارد بهحساب آورد که بیش از 200 نفر از آنها را شهید راه سلامت و درمان جامعه نمود. چنانکه بیمارستانها و مراکز درمانی را برای آنها به میدانی از مین تبدیل کرده بود تا هرلحظه پرستار، پزشک و یکی از کادر درمان و خدماتی را به کام مرگ بکشاند؛ اما بالاخره این ویروس کشنده هم در مقابل فداکاریها شکست خورد تا در روز سهشنبه سوم مرداد جاری وزارت بهداشت پایان پاندمی و قرنطینه آن را بر اساس تایید سازمان بهداشت جهانی رسما اعلام کند. حالا کرونا تسلیم فداکاریها، شهادتها و دلهرههای مصمم شده و رخت بربسته است اما تعیین تکلیف بهجاماندگان نیرو و کادر درمانی که بیکار شدهاند با کدام نهاد است که همچنان سرگردان ماندهاند و این امر میتواند بدآموزیهای خود را برای دیگر اتفاقات غیرمترقبه درراه داشته باشد؟ شریفی مقدم، دبیر کل خانه پرستار، میگوید: «شیوع کرونا در کشور آزمونی برای جامعه پرستاری کشور بود که طی آن، پرستاران سنگ تمام گذاشتند و بهرغم تمام مشکلات و کمبودها، جانفشانی کردند؛ بهطوریکه بیش از ۱۵۰ شهید مدافع سلامت در میان پرستاران داشتیم و البته حدود 8 هزار نفر از پرستاران نیز دچار مشکلات ناشی از کرونا شدند و نتوانستند به کار برگردند.
اکنونکه شرایط خاص کرونایی به پایان رسیده، آثار روحی و روانی ناشی از آن در پرستاران باقی مانده است. بههرحال کرونا یک بیماری نوظهور و پیچیده بود که پرستاران را بهطور مستقیم با مرگ مواجه میکرد، بهطوریکه گویا آنها وارد یک میدان مین شده بودند و هرلحظه امکان داشت به خاطر تعامل نزدیک با بیماران، مبتلا به کرونا شوند. مدیران وزارت بهداشت همزمان با آغاز شیوع کرونا، تصور میکردند که این بیماری ظرف سه ماه از بین میرود و ریشهکن میشود بنابراین در استخدام پرستار تعلل کردند و هزاران پرستار را در قالب قراردادهای سهماهه به کار گرفتند و در طول سالهای شیوع کرونا، این قراردادهای سهماهه تمدید میشد. تا جایی که با کمرنگ شدن کرونا، قراردادهای این پرستاران نیز تمدید نشد. همه این عوامل باعث شده که پرستاری بهعنوان شغلی پرخطر، سخت و بدون جذابیت مطرح باشد. متاسفانه مقامات مسئول و دستاندرکار نیز اقدام موثری برای بهبود شرایط انجام نمیدهند. علاوه بر این باید مسئله مهاجرت تعدادی از پرستاران را هم در نظر داشت و با اتخاذ تدابیر صحیح، این معضل را کنترل کرد. چراکه حقوق 3 هزار دلاری میتواند انگیزهای برای خداحافظی برخی پرستاران با حقوق 200 دلاری باشد!» این یک واقعیت تلخ است که میگوید: «هرکسی چند روزه نوبت اوست» اما نباید برای همه موارد مصداق داشته باشد که منحصرا مربوط به طول عمر انسانهاست.
امروز خطر بزرگی که سلامت جامعه را تهدید میکند علاوه بر مهاجرت معضل کمبودها در این زمینه است؛ زیرا درحالیکه بر اساس استانداردها باید به ازای هر تخت بیمارستانی 8/1 پرستار فعالیت داشته باشند؛ یعنی در یک بیمارستان هزار تختخوابی به ۱۸۰۰ پرستار نیاز است اما آمار واقعی در ایران بهطور متوسط، یک پرستار به ازای هر تخت است، بنابراین با کمبودی حدود 100 هزار پرستار در کشور مواجه هستیم اما همچنان پروژه تعدیل نیرو در این وزارت خانه هم روی میز است تا تیر این کمان به جای مدیران و کادر اداری متعدد پشتمیزنشین، نیروهای خدماتی و پرستاری را نشانه بگیرد!
از دیگر برکات بهدستآمده در این هشت سال، کادر درمانی ورزیده شامل پزشکان، بهیاران، پرستاران و نیروهایی در رابطه با تندرستی بود که علاوه بر ادامه این خدمت در جامعه پس از جنگ، با توجه به تجربیات میدانی آموزشهای دانشگاهی را هم عهدهدار شدند و بسیاری از مراقبان سلامت که درسهای عملی را در میدانها و بیمارستانهای سطح کشور آموخته بودند به استخدام وزارت بهداشت درآمدند تا گوشهای هرچند ناچیز از دستمزد ایثارهای خود را دریافت کرده باشند که این عمل پسندیده باید برای دولتهای بعد از دفاع مقدس هم آویزه گوش میشد تا اگر خدمتی صادقانه میدیدند به جبران آن از راه خیر میپرداختند.
دوران هجوم کووید 19 برای مردم جهان و بخصوص ایران و کادر درمانی و پرستاران را باید روزهای نفسگیر در طول ۲ تا ۳ سال و بهصورت شبانهروزی و تماموقت که هنوز هم کموبیش ادامه دارد بهحساب آورد که بیش از 200 نفر از آنها را شهید راه سلامت و درمان جامعه نمود. چنانکه بیمارستانها و مراکز درمانی را برای آنها به میدانی از مین تبدیل کرده بود تا هرلحظه پرستار، پزشک و یکی از کادر درمان و خدماتی را به کام مرگ بکشاند؛ اما بالاخره این ویروس کشنده هم در مقابل فداکاریها شکست خورد تا در روز سهشنبه سوم مرداد جاری وزارت بهداشت پایان پاندمی و قرنطینه آن را بر اساس تایید سازمان بهداشت جهانی رسما اعلام کند. حالا کرونا تسلیم فداکاریها، شهادتها و دلهرههای مصمم شده و رخت بربسته است اما تعیین تکلیف بهجاماندگان نیرو و کادر درمانی که بیکار شدهاند با کدام نهاد است که همچنان سرگردان ماندهاند و این امر میتواند بدآموزیهای خود را برای دیگر اتفاقات غیرمترقبه درراه داشته باشد؟ شریفی مقدم، دبیر کل خانه پرستار، میگوید: «شیوع کرونا در کشور آزمونی برای جامعه پرستاری کشور بود که طی آن، پرستاران سنگ تمام گذاشتند و بهرغم تمام مشکلات و کمبودها، جانفشانی کردند؛ بهطوریکه بیش از ۱۵۰ شهید مدافع سلامت در میان پرستاران داشتیم و البته حدود 8 هزار نفر از پرستاران نیز دچار مشکلات ناشی از کرونا شدند و نتوانستند به کار برگردند.
اکنونکه شرایط خاص کرونایی به پایان رسیده، آثار روحی و روانی ناشی از آن در پرستاران باقی مانده است. بههرحال کرونا یک بیماری نوظهور و پیچیده بود که پرستاران را بهطور مستقیم با مرگ مواجه میکرد، بهطوریکه گویا آنها وارد یک میدان مین شده بودند و هرلحظه امکان داشت به خاطر تعامل نزدیک با بیماران، مبتلا به کرونا شوند. مدیران وزارت بهداشت همزمان با آغاز شیوع کرونا، تصور میکردند که این بیماری ظرف سه ماه از بین میرود و ریشهکن میشود بنابراین در استخدام پرستار تعلل کردند و هزاران پرستار را در قالب قراردادهای سهماهه به کار گرفتند و در طول سالهای شیوع کرونا، این قراردادهای سهماهه تمدید میشد. تا جایی که با کمرنگ شدن کرونا، قراردادهای این پرستاران نیز تمدید نشد. همه این عوامل باعث شده که پرستاری بهعنوان شغلی پرخطر، سخت و بدون جذابیت مطرح باشد. متاسفانه مقامات مسئول و دستاندرکار نیز اقدام موثری برای بهبود شرایط انجام نمیدهند. علاوه بر این باید مسئله مهاجرت تعدادی از پرستاران را هم در نظر داشت و با اتخاذ تدابیر صحیح، این معضل را کنترل کرد. چراکه حقوق 3 هزار دلاری میتواند انگیزهای برای خداحافظی برخی پرستاران با حقوق 200 دلاری باشد!» این یک واقعیت تلخ است که میگوید: «هرکسی چند روزه نوبت اوست» اما نباید برای همه موارد مصداق داشته باشد که منحصرا مربوط به طول عمر انسانهاست.
امروز خطر بزرگی که سلامت جامعه را تهدید میکند علاوه بر مهاجرت معضل کمبودها در این زمینه است؛ زیرا درحالیکه بر اساس استانداردها باید به ازای هر تخت بیمارستانی 8/1 پرستار فعالیت داشته باشند؛ یعنی در یک بیمارستان هزار تختخوابی به ۱۸۰۰ پرستار نیاز است اما آمار واقعی در ایران بهطور متوسط، یک پرستار به ازای هر تخت است، بنابراین با کمبودی حدود 100 هزار پرستار در کشور مواجه هستیم اما همچنان پروژه تعدیل نیرو در این وزارت خانه هم روی میز است تا تیر این کمان به جای مدیران و کادر اداری متعدد پشتمیزنشین، نیروهای خدماتی و پرستاری را نشانه بگیرد!
حسن روانشید - روزنامه نگار پیشکسوت