در روابط میان کشورها ، سفر روسای جمهوری به کشورهای دیگر یکی از وظایف ذاتی روسای دولت به شمار می رود . در این سفرها علاوه بر حل مشکلات و مسائل دو طرف، زمینه را برای تعامل بیشتر و همراهی کشورها با یکدیگر فراهم میشود.
اخیر نیز در همین زمینه رییس جمهور به دو کشور اروپایی سوئیس و اتریش سفر کرده است که علاوه بر بررسی مسائل مطرح با طرف های اروپائی، نهایی کردن سرنوشت برجام بعد از خروج امریکا از این توافق را پی گیری کند و با تحرکی دیپلماتیک برجام را از حالت احتراز بیرون بیاورد تا هرچه سریع تر نتیجه نهایی آن مشخص شود. اما این سفر با واکنش هایی در افکارعمومی و کارشناسان همراه بود.
گروهی با اشاره به اینکه مسئولیت برجام و پیامدهای آن به عهده رییس جمهور است، در این باره تاکید کردند، که این سفر پس از خروج آمریکا از برجام می تواند تاییدی بر تعامل ایران در عرصه بین المللی باشد که نقطه مخالف نظر دولتمردان آمریکایی است. آنها می گویند در این سفرها رییس جمهور دیدگاه و مواضع ایران را به صورت جدی وبه روشنی به اروپائیها منتقل می کند تا آنها بدانند که ایران درمورد مواضع خود جدی است.
این گروه تاکید دارند که باید تکلیف برجام به صورت جدی روشن شود، لذا انجام این سفر اقدام معقولانهای است و هر فردی هم جای رئیس جمهور بود باید چنین کاری را انجام میداد.
اما از سوی دیگر برخی معتقدند که از ابتدا برجام محصول نهایی از توهم جریان غرب گرا در کشور با همکاری اروپاییان بود و دولت در طی این سال ها تمام مسایل کشور را به برجام گره زده و شرایط پیش آمده اقتصادی نیز ناشی از همین امر است .
به عقیده این گروه تجربه نشان داده است که غربیها بد عهده بوده و در عین حال اهداف و منافع اروپائیها و امریکاییها همسوئی دارد. آنها اظهار نظرهای مقامات اروپائی در بسیاری از موارد دلیلی بر این امر می دانند که دولتمردان قاره سبز با دولت واشنگتن هم نظر هستند و نقشه یکسانی را در قالبهای مختلف پیگیری میکنند. درحقیقت طرف اروپایی وقتکشی کرده و به دنبال خرید زمان است تا با رایزنی با امریکایی ها به اهداف خود برسد.
این عده میگویند در حال حاضر اولویت اصلی کشور حل مشکلات داخلی و معیشتی کشور است و دولت باید به جای اینکه تلاش کند تا با صرف وقت و هزینه در اروپا برجام را مجدداً احیا کند، باید تمرکز خود را روی حل مشکلات داخلی بگذارد.
این گروه می گویند، بسته پیشنهادی اخیراروپائی به ایران نیز تاییدی بر انتخاب این مسیر بود به طوری که رئیس جمهور در گفتگو با سران کشورهای اروپائی این بسته را نامید کننده خواند. از این رو اروپا نشان داد که آنها نمیخواهد به صورت جدی مذاکره و تکلیف برجام را مشخص کنند.
سند همکاری ضمانتی ندارد
اگر امضای چندین سند همکاری را دستاورد بدانیم، شاید بتوانیم بگوئیم که این قراردادها دستاورد این سفر هاست اما امضای سند همکاری به معنای قرارداد قانونی برای گسترش روابط اقتصادی یا سرمایه گذاری نیست و سند همکاری هیچگونه ضمانتی ندارد.
در خوشبینانه ترین حالت، می توان گفت سفرهای مقامات کشورمان به کشورهای اروپایی یک تصویری از روابط سیاسی را نشان می دهد که آن هم به خاطر وضعیت برجام و تحولات بین المللی متزلزل است.
اگر از همان ابتدا تجربه سالهای متعدد مذاکره با دولت های اروپائی از جمله سالهای ۸۲ تا ۸۴ در نظر گرفته و بررسی میشد، دیگر لازم نبود تا در این روزها ماهیت اشتباه برجام روشن شود.
حالا سوالی که در این میان مطرح می شود این است که دولت با چه امیدی دوباره می خواهد وارد تله اروپاییها شود؟
قطع امید از تواناییهای انقلاب و اتکاء به داخل و نگاه به سوی غرب و استفاده از نسخه هایی که آنها برای ایران پیچیدند موضوعی است که حاصل آن وضعیت بهم ریخته اقتصاد امروز کشور است.
از زمان امضای برجام تا خروج امریکا از آن بیش از دو سال گذشت و برخلاف تصور باطل خیلی از افراد که فکر می کردند با امضای برجام حدود صد میلیارد دلار وارد کشور می شود، مدت هیچ گشاشی اقتصادی حاصل نشد.
تنها هیات های غربی آمدند و رفتند و به مردم ایران هزینه تحمیل کردند. در همین زمان نیز دولتمردان به جای خطرپذیری و برنامه ریزی به انفعال و اشرافیگری روی آورند.
در حال حاضر اقتصاد بیمار کشور به گونه ای است که هرگونه اتلاف وقت و پرداختن به مسائل حاشیه ای موجب بدتر شدن حال این بیمار میشود و مطمئناً مطلوب دشمنان است.
در این شرایط اگرچه به نظر می رسد که روحیه شجاعت و خطرپذیری، دولت تضعیف شده و خود را به انفعال و اشرافیگری و روزمرهگی داده است اما اگر دولت می خواهد شرایط نامطلوب فعلی تغییر کند ، لازم است طرحی نو در اندازد . از این روز دولت باید به جای اتلاف وقت با اروپائی ها بفکر علاج این وضعیت و ثبات اقتصاد باشد.
هزینههای اضافی
در حال حاضر پرسشی که مطرح میشود این است که در شرایطی که کشور در تحریم قرار دارد و ارز دولتی باید به کالاهای اساسی و مورد نیاز مردم تخصیص یابد چه ضرورتی دارد که میلیاردها یورو ارز دولتی برای سفرهای تفریحی اختصاص یابد.
بر اساس رسمی مسئولان معادل ارزی یارانه یک ماه مردم ایران صرف سفرهای خارجی آنها میشود. از این رو لازم است با صرفه جویی در هزینه سفرهای خارجی تکلیف آنها را روشن نبوده است. از سوی دیگر بخشی دیگر از هزینهها نیز مربوط به حق مأموریت سفرهای خارجی است. این حق و مأموریت در اغلب مواقع به صورت ارزی و بر اساس میزان روزانه حساب شده و به فرد تعلق میگیرد. حق مأموریت نیز بر اساس سختی سفر و میزان آن متفاوت است و گاه میتواند روزانه به ۱۰۰ یورو بالغ شود و طبیعی است که اگر هیئت سفرکننده بزرگ باشد، حجم پرداختهای مالی به شدت افزایش مییابد. حالا سؤال این است که چه میزان هزینه برای این گونه مسافرت صرف میشود و روشن است که خروجی این سفرها برای کشور چیست؟
راهکار برون رفت
همه میدانند که راهکار فوری و موثر در حال حاضرو نسخه برون رفت این حالت اقتصاد مقاومتی است که بارها از سوی رهبر معظم انقلاب مورد تاکید قرار گرفته و باید از سوی مسئولین و مردم در دستور کار قرار گیرد. اما گام اول در این زمینه ایمان به این هدف و اجرای آن در عمل است.
دولت باید در این شرایط با استفاده از ظرفیت ها، تجارب، منابع طبیعی و نیروی انسانی جوان کشور راه را برای تولید کنندگان هموار کند و ضمن کنار کشید ن از تصدی گری و تبدیل آن به تنظیم امور، دستگاه عریض و طویل خود را کوچک کند تا هزینه های کمتری صرف مخارج غیر تولیدی شود. از سوی دیگر دولت باید نظارت خود را بر سیستم های دولتی افزایش داده و راههای فرار قانونی را مسدود کند ، در چند سال اخیر بیتوجهی به این موارد موجب فساد ، استفاده از رانت و در نهایت فاصله طبقاتی بیشتر در جامعه شده است.
دولت باید با گرفتن رفتاری واکنشی نشان دهد چرا که مردم نیز در این شرایط توقع دارند که رئیس جمهور و دولت برای رفع مشکلات اقتصادی کشور تلاش بیشتری داشته باشند و به جای این که به سفر خارجی و اروپایی بروند، به حل معضلاتی که باعث ایجاد نارضایتی های زیادی شده بپردازند.
چنین توقعی از سوی مردم، توقع زیادی نیست، بلکه حق آنها است تا از مسئولین خود که با رأی آنها به مسئولیت رسیده اند، بخواهند مشکلات کشور را حل کنند.
اکنون شرایط بازار به هم ریخته است، قیمت ارز به ویژه دلار و یورو بسیار بالا رفته، سکه و طلا با افزایش قیمت زیادی روبرو شده، قیمت اجناس و کالاهای مصرفی مردم نیز رو به افزایش است و در این میان بی تدبیری برخی مدیران و مسئولین باعث ایجاد مشکلات دیگری همچون بحران آب در خرمشهر و آبادان و برخی شهرهای خوزستان می شود در این میان و مردم از خود می پرسند که آیا اولویت با رسیدگی به این همه کار و مشکلات داخلی است یا سفر به اروپا برای زنده نگه داشتن برجامی که هر چه می کشیم از تبعات همین توافق هسته ای است.
در حال حاضر مردم ایران، بیش از هر زمانی پذیرفتهاند که لازم است برای پیشرفت و توسعه کشور، در زندگی خود تغییراتی پدید آورند.
نویسنده: کتایون مافی