به نظر میرسد ترکیه برای قول و قرارهایی که با مسکو در نشست سوچی گذاشته کمی آهسته و با تردید قدم بر میدارد چرا که فکر میکند ماندنش در ادلب بیشتراز نماندن برایش منفعت دارد، این در حالی است که ناظران سیاسی بر این باورند در صورت بیتعهدی آنکارا به اجرای تعهدش در نشست سوچی، این کشور از آزمونش در برابر تهران و مسکو سربلند بیرون نخواهد آمد و در آینده نمیتوان برای حل مسائل سوریه و حتی مسائل منطقهای روی ترکیه حساب باز کرد!
ترکیه تنها چند روز دیگر برای اجرای تعهدات خود در قبال ادلب فرصت دارد، فرصتی که به زعم کارشناسان آینده روابط اردوغان با تهران و مسکو را ترسیم میکند.
اگرچه ترکیه توانست پس از توافق با روسیه در سوچی برای حل مسأله ادلب، در رسانههای داخلی و خارجی، خود را بهعنوان کشوری معرفی کند که مانع از بروز یک بحران بزرگ شده اما، این روزها اندک اندک صدای دمشق درآمده و روسیه نیز از ترکیه میخواهد هرچه زودتر به تعهداتی که در مورد ادلب داده عمل کند.
یکی از این تعهدات مهم، تلاش برای خلع سلاح تروریستها و انتقال مخالفین سوری به مناطق دیگر و تأمین امنیت کامل ادلب است.
در روزهای گذشته رجب طیب اردوغان در جمع نمایندگان حزب عدالت و توسعه در مجلس ملی ترکیه، بهخلاف همیشه در مورد ادلب بسیار کوتاه صحبت کرد و فقط به این جمله بسنده کرد: ما در ادلب، هم مانع از کشتار و قتلعام شدیم، هم راه بر موج آوارگان جدید گرفتیم. در آنجا ما ۱۲ نقطه کنترل و نظارت نظامی در دست داریم، روسها ۱۰ نقطه و ایران ۶ نقطه.
بهعبارت دیگر، اردوغان صرفاً تلاش کرد بهاختصار از کنار این موضوع بگذرد، چرا که شواهد نشان میدهد تیم سیاسی امنیتی تحت امر اردوغان و هاکان فیدان سازمان اطلاعات ملی ترکیه (میت)، برای اقناع گروههای مختلف مسلح حاضر در ادلب به نتیجه نرسیدهاند و برخی گروهها، خروج خود از ادلب را تکذیب کردند.
بر اساس توافقات بهعملآمده، ترکیه متعهد شده که تا روز پانزدهم ماه جاری میلادی هم خروج گروههای مخالف و هم خلع سلاح تروریستها را عملی کند اما گفتوگوها هنوز به نتیجه نرسیده است.
روزهای آخر شهرویورماه سال جاری بود که توافق میان دو کشور ترکیه و روسیه در نشست سوچی درباره لغو عملیات نظامی در استان ادلب و در ادامه اجلاس تهران و تلاشهای دیپلماتیک جمهوری اسلامی صورت گرفت همان موقع بسیاری از ناظران سیاسی ضمن تاکید بر اینکه این توافق، آزمونی مهم برای اراده آنکارا در قبال دولت و ملت سوریه خواهد بود، البته ناظران سیاسی معتقدند بیتعهدی هر کدام از طرفین ممکن است به از بین رفتن توافق نیز منجر شود.
گفتنی است، اجرای توافق ادلب سه مرحلهای بود، مرحله نخست، شامل ایجاد یک منطقه عاری از سلاح، مرحله دوم جمع آوری سلاحهای سنگین تا بیست آبان ماه و مرحله سوم پس از جمع آوری همه سلاحهای سنگین تروریستها و تحویل آن به دولت سوریه و دور شدن تروریستها از مناطق غیر نظامی، حضور نهادهای دولتی سوریه و خدمت رسانی به مردم منطقه تا قبل از پایان سال جاری میلادی است.
اما گویا حالا ترکیه برای انجام تعهداتی که با مسکو در نشست سوچی متعهد شده کمی با تردید گام بر میدارد چرا که ماندنش در ادلب بیشتراز نماندن برایش منفعت دارد، اما در صورت بیتعهدی آنکارا، این کشوراز آزمونش در برابر تهران و مسکو سربلند بیرون نخواهد آمد و در آینده نمیتوان برای حل مسائل سوریه و حتی مسائل منطقهای روی ترکیه حساب باز کرد!
یکی از دشوارترین ابعاد معمای ادلب همین است؛ کجا بروند؟ برخی از رسانههای مخالف اردوغان در ترکیه، اعلام کردهاند که یکی از راههای در دست بررسی سرویس اطلاعاتی «میت»، این است که بخشی از افراد مسلح را در استانهای دارای اکثریت اجتماعی محافظهکار، همچون قونیه، سکنی دهد اما این خبر توسط دولت اردوغان، رد یا تکذیب نشده است.
براساس اطلاعاتی که در برخی از گزارشهای گروه بینالمللی بحران آمده خشنترین گروههای بهاصطلاح جهادی در سوریه، تُرکهای «اویغور» چین هستند. گزارشگران این نهاد بینالمللی اعلام کردهاند، بسیاری از این افراد خود را از طریق ترکیه به سوریه رساندهاند و شمار آنها در حال حاضر در ادلب، بیش از ۵ هزار نفر است، علاوه بر این، گروههای عرب و ترکمن دیگری نیز وجود دارند که ترکیه نگاه ویژهای به آنها دارد. واقعیت این است که ترکیه از منظر سیاسی، امنیتی و اجتماعی برای انتقال این افراد به داخل خاک خود، دغدغهها و مشکلاتی دارد و در صورتی که ناچار به انجام چنین کاری شود، این مسئله میتواند در آینده، هزینههای سنگینی برای دولت اردوغان بهدنبال داشته باشد، در هرحال باید گفت در حال حاضر، در ادلب، شاهد گونهای از تعلل از سوی ترکیه هستیم.
در حال حاضر ترکیه تا حد زیادی به اهداف خود در ادلب دست پیدا کرده با این حال در مدیریت مخالفین سوری و خلع سلاح تروریستها، مشکلاتی وجود دارد که حل بخش مهمی از این مشکلات بهعهده ترکیه است.
ترکیه اولین کشوری بود که از مخالفین مسلح دولت سوریه حمایت و مقدمات تشکیل گروهی بهنام ارتش آزاد سوریه را فراهم کرد، از آن زمان تاکنون در هر دو جناح سیاسی و نظامی، اغلب مخالفین سوری بهشکل جدی تحت حمایت آنکارا قرار گرفتهاند و این گروهها در واقع از منظر اردوغان و تیم سیاست خارجی او، به منزله سرمایهای بهحساب میآیند که میتوانند در معادلات سیاسی و اقتصادی آتی سوریه، بهنفع ترکیه عمل کنند، با این حال شواهد نشان میدهد که مخالفین سوری در جبهه نظامی شکست خورده و در حوزه سیاسی نیز دچار انشقاق و اختلافنظر هستند و مشخص نیست که سرمایهگذاری ترکیه به روی این افراد تا چهاندازه جواب دهد.
اصرار مداوم اردوغان بر جلوگیری از حمله به ادلب و همچنین تأکید همواره او بر این که میتوان از راه گفتوگو به مسئله ادلب پایان داد، کاری کرد که این پرونده عملاً به روی میز ترکیه قرار گرفته و برای این کشور تعهد ایجاد شود. حالا باید دید آیا اردوغان و تیم سیاست خارجی و کارشناسان امنیتی او میتوانند در پرونده ادلب طوری عمل کنند که رضایت شرکایی همچون ایران و روسیه و همچنین اطمینان خاطر دولت مرکزی سوریه را بهدست بیاورند یا نه. تسنیم