خوش به حال ما! چون این روزها بازارمان سکه است. خودمان را می گویم، ما مطبوعاتی ها (و به طور اخص آن ما ورزشی نویسان) این روزها باز هم فوتبال ما تبدیل به فحش بال شده و باز هم بی حرمتی ها تیتر یک می شود. باز هم آدم های کوچک و بزرگ و بزرگ نما شروع به در افشانی از لب هایشان می کنند.
اگر این روزها باز هم داستان فحاشی و هتاکی تیتر داغ فوتبالمان شده تقصیر ماست. تقصیر ما دست به قلم هایی که حواسمان نیست نباید بیادبها را اسطوره کرد. نباید یک مربی، بازیکن یا مدیر را چون خوب فحش میدهد تیتر یک کرد. نباید ناسزاها و دشنام های آدمهای به اصطلاح فوتبالی را با آب و تاب فراوان بر صفحه رسانه هایمان ثبت کنیم. نباید به هتاک تر شدن بعضی ها کمک کرد.
این روزها گل سرسبد این هتاکی ها کسی نیست جز علی دایی. البته او چهره جدیدی نیست و این رسم را خیلی وقت است که با خود به همراه دارد. اینبار اما با همه دفعات قبل فرق دارد. این بار او ادبیات بی ادبانه تری را به کار بسته و بعد از تحقیر کوچک و بزرگ و پیشکسوت حالا یک مدیر غیرفوتبالی را نشانه گرفته است. البته او در این کار یک رکورد بی نظیر را هم خلق کرده است. درگیری با کفاشیان (البته نه در زمانی که دایی سرمربی تیم ملی بود و پس از اخراج از تیم ملی) درگیری با حبیب کاشانی (همان که رفیق ۱۸ ساله جناب دایی بود اما بنا به دلایلی به یکباره کسر درجه گرفت و تبدیل به آقای موقت شد) مشکلاتش با محمدحسن انصاری فرد در راه آهن (که البته در ابتدا به گفته دایی او مدیر فوتبالی بود و قرار نبود با او به مشکل بخورد، اما او هم نتوانست با جناب سرمربی کار کند) حالا هم نوبت به رویانیان رسیده تا از کلام زیبای جناب اسطوره! بهرهمند شود.
اگر قرار باشد با یک حساب سرانگشتی درگیری های او را با سایر اهالی فوتبال بشماریم قطعا انگشت کم می آوریم. او بیشتر از آنکه یک مربی کاربلد باشد، فردی است که قدرت توهین خوبی دارد.
اما به قول قدیمی ها ماهی را هروقت از آب بگیری تازه است. برای همین امروز می خواهیم به جای تیتر کردن واژه های آلوده جناب اسطوره! به بررسی مصاحبه او بعد از باخت به پرسپولیس و حمله او به مدیرعامل پرسپولیس بپردازیم. باختي كه شايد دليل عصباني تر شدن او شد. او اميدوار بود با شكست دادن پرسپوليس بحران زده به عنوان يك فاتح پا به محل كنفرانس مطبوعاتي بعد از بازي بگذارد، اما نشد. به هرحال بازخواني صحبتهاي او و تحليل آن شاید بتواند حافظه جناب سرمربی را بازیابی کند.
متاسفانه فردی که تنها مدت کوتاهی است به پرسپولیس آمده حالا دایه مهربانتر از مادر شده و این حرفها را میزند. من میخواهم بپرسم به غیر از اینکه در راهنمایی و رانندگی بوده مردم جای دیگری او را دیدهاند؟
شما که خودت را مادر واقعی می دانی تا به حال برای پرسپولیس چه کرده اید برادر؟ جز اینکه این تیم را نردبان خود قرار داده اید و توانسته اید خودتان را بالا بکشید؟ آقای اسطوره کافی است قدری با وجدان خودتان کنار بیایید و بتوانید قدری فکر کنید که علی دایی از پرسپولیس ضرر کرده یا منفعت برده است؟ راستی برای شما و همه آنها که محمد رویانیان را فقط در راهنمایی و رانندگی دیده اند عرض می کنیم که: محمد رویانیان از سال ۱۳۶۱ وارد کمیته انقلاب اسلامی شهرستان نور شد و بتدریج به فرماندهی کمیته سپس با ادغام کمیته و شهربانی به عنوان فرمانده نیروی انتظامی شهرستان نور و بعد از آن به عنوان فرمانده نیروی انتظامی مازندران منصوب شد. وی به عنوان اولین فرمانده پلیس ۱۱۰ منصوب شد و تا سال ۱۳۸۰ رییس مرکز فوریتهای پلیسی ۱۱۰ بود.پس از آنکه سردار رویانیان در جایگاه فرماندهی پلیس راهنمایی و رانندگی قرار گرفت ، تا سال ۱۳۸۴ در این سمت بود. او از سال ۱۳۸۶ رئیس ستاد مدیریت حمل و نقل و سوخت کشور شد.
چه کسی گفته که من همه چیز خود را از پرسپولیس دارم؟ من هرچه دارم از آن بالایی دارم. پرسپولیس و تیم ملی همه وسیله هستند.
جسارتا این "بالایی" که می گویید کیست؟ بگذاريد روشنتان کنیم. چند سال پیش که فدراسیون کفاشیان در حال بررسی نامزدهای سرمربیگری تیم ملی بود، جنابعالی مدعی بودید "هرکسی لابی قوی تری داشته باشد سرمربی می شود" اما به یکباره از فهرست پنج شش نفره ای که علی دایی در آن نبود نام شما به عنوان سرمربی اعلام شد. بعد هم برای ماله کشی قضیه گفتید با آن "بالایی" لابی کرده بودید. راستی این بالایی نام مستعار چه کسی است؟
آخ، ببخشید عذر می خواهیم، منظورتان همان حضرت باریتعالی است. جسارتا این وسیله هایی که از آنها به عنوان سکوی پرش و بلندپروازیهایتان استفاده کردید را همان بالایی برایتان فراهم کرد. در این مورد شکی یا بحثی دارید؟
اگر پرسپولیس ۲۰ میلیون به من میداد، من با انتقالم به تیمهای خارج از کشور ۳ ، ۴ برابر آن پول را برای پرسپولیس فراهم کردم.
کاش بعد هم می گفتید که در همین چند سال اخیر چند برابرش را دوباره پس گرفته اید. کاش می گفتید قراردادهایی که با پرسپولیس در زمان اکبر غمخوار به عنوان بازیکن و در زمان کاشانی به عنوان سرمربی بستید چقدر بود؟ کاش از پاداش هایی که بعد از بردهاي پرسپوليس سهم خودتان شد هم می گفتید. کاش می گفتید بابت لباس هایی که به باشگاه پرسپولیس فروختید چقدر نصیبتان شد. کاش می گفتید کجای دنیا اسپانسرها به جای پول دادن، بابت تبليغ پوشاكشان پول هم می گیرند.
نمیدانم این آقا کجا بزرگ شده که چنین حرفهایی میزند؟
باز هم برای دانستنتان می گوییم مدیرعامل کنونی پرسپولیس متولد همان نور و رویان است. طبیعتا او بزرگ شده همان جاست. اتفاقا میدانیم شما هم متولد خطه قهرمان پرور آذربایجان و یکی از روستاهای اردبیل قهرمان هستید. شما که در چنین خاکی بزرگ شده اید چرا چنین حرفهایی میزنید؟
شما اول باید ببینید که علی دایی کجای این فوتبال بوده است و بعد حرف بزنید.
علی دایی هرجای این فوتبال بوده، باشد. قدمش سر چشم. اما بزرگتر از دایی ها (به لحاظ فني و اخلاقي) آنقدر زیادند که نام شما در مقابلشان بزرگي نميكند. آنهايي كه متاسفانه در گمنامی با فوتبال یا دنیا خداحافظی کرده اند.
ما یادمان نرفته علی دایی وقتی رکورد گل های ملی را میشکست زیر پایش خیلی از مهاجمان خوب فوتبال ما را هم له می کرد. علی دایی هرجای این فوتبال بوده دلیلی بر خودبزرگبینیاش نباید باشد.
شمایی که همه چیز خود را از بنده خدا دارید. اصلا شما گذشتهای ندارید که من بخواهم به آن اشاره کنم.
شما سرمربیگری تیم ملی را از که گرفتید؟ ما می دانیم، از همان که عزلتان کرد. چگونه سرمربی سایپا شدید؟ ما می دانیم. چگونه شما سرمربی پرسپولیس شدید؟ تیمی که با کرانچار خوب تر از شما کار می کرد اما او را به کشورش فرستادند. اوج هنر شما هم مصاحبه های بعد از بازی تان و انداختن تقصیر به گردن ابر و باد و مه و خورشید و فلک و داور بود به اضافه قهرمانی جام حذفی. چگونه سرمربی راه آهن شدید؟ چگونه شد که شما از راه آهن استعفا دادید اما انصاری فرد رفتنی شد؟ ما همه این گذشته ها و ماندگاری ها را می دانیم. ما می دانیم چرا بازیکنانی نظیر خداداد عزیزی، عابدزاده، شاهرودی و... عطای حضور در تیم ملی را به لقایش بخشیدند. ما می دانیم چگونه فوتبال ملی ایمان مبعلی تمام شد. ما چیزهای زیادی می دانیم.
اعتقاد و مسلمانی به ریش نیست. فکر نکنید از شما به خاطر ... میترسم! علی دایی از هیچ کس نمیترسد فقط از آن بالایی میترسد.
مسلمانی به ریش نیست. به قول مصطفی در اخراجی هاي یک "به ریش نیست به ریشه است" ما می دانیم یک من ریش هم ترسی ندارد. اما اگر از آن بالایی می ترسید باید حواستان جمع باشد آقای مسلمان. دروغ نگویید، تهمت نزنید، دشنام ندهید.
همه میدانند که من برای پرسپولیس و تیم ملی چه بازیهایی انجام دادم وقتی که به السد قطر رفتم بیشتر از دو میلیون مارک برای پرسپولیس سود فراهم کردم، اما مگر من زندگیام را از بنده خدا گرفتم؟ شما هستید که تا به یک پست و مسندی میرسید، خودتان را گم میکنید.
شرح این اظهارات شما را در بالا گفته ایم. اما فقط كاش مي گفتيد براي ماندن در تيم ملي چه كارهايي كرديد!
علی دایی جواب هزار نفر مثل تو را هم میدهد. تویی که بنده خدا به زور به پرسپولیس هولت داده، امثال علی دایی و علی کریمی بین مردم خواهند ماند.
در این که علی دایی جواب هزار نفر مثل رویانیان را می دهد که اصلا شکی نیست. اتفاقا علی دایی جواب خیلی های دیگر را داده و می دهد. علی پروین، مایلی کهن، قلعه نویی و... آدم های کوچکی نبودند که جنابعالی جوابشان را دادید. آن بنده خدایی که رویانیان را هول داده، افتخار نیمکت تیم ملی را هم نصیب شما کرده، نیمکت پرسپولیس را هم به شما تقدیم کرده. راستی چه خوب شد از علی کریمی اسم بردید. داستان مشکلاتت با او را هم بنویسیم یا در حافظه خودتان مانده است؟!
واقعا تاسف میخورم شمایی که دو روز است به فوتبال آمدهاید و اصلا به عمرتان ورزشگاه ندیده بودید میآیید شال قرمز میپوشید و طرفدار پرسپولیس میشوید. مشکل ورزش ما همین است که افراد سیاسی و غیر فوتبالی به آن میآیند. شما اصلا در حدی نیستید که راجع به علی دایی حرف بزنید.
مشکل فوتبال و ورزش ما این است که هیچکس حد خودش را نمیداند. بازیکن و مربی و مدیر هم ندارد. مشکل ما این است که فوتبالمان آدمهای فوتبالی مدیر و منطقی تقریبا ندارد. شما که یکی از بزرگترین فوتبالیهای ما بوده اید چقدر مدیریت می دانید. چقدر میتوانید بحران را مدیریت کنید یا جلوی زبان حرمت شکنتان را بگیرید؟ راستی مدیران باشگاه های خارجی همهشان فوتبالیاند؟ همه شان مثل شما با شورت ورزشی عکس دارند؟
امثال دایی در دل مردم میمانند. بازهم میگویم هر کاری بکنی مقابل من کاری نمیتوانی انجام بدهی و خوب است که آدم کمی معرفت داشته باشد.
خوب است آدم معرفت داشته باشد. چه جمله زیبایی. راستی گفتید امثال دایی در دل مردم می مانند؟ بگذارید قدری روشنتان کنیم. اگر یکی دو فصل است که در ورزشگاه ها نام علی دایی برده می شود، به خاطر محبوبیت شما نیست. اشتباه گرفته اید برادر. آنها که نام علی دایی را می برند، به خاطر نتایج درخشانش در پرسپولیس نیست. به خاطر ادبیات منحصر به فرد و طلبکارانهاش نیست. آنها نام دایی را نماد اعتراض خود قرار داده اند، وگرنه همان هوادار هنوز یادش هست که همین دایی چه بلایی بر سر تیمش آورد و بدون اینکه یکبار (حداقل یکبار) بابت اشتباهاتش از هوادار عذرخواهی کند، همه تقصیرها را به گردن دیگران انداخت. جناب آقای اسطوره بگذار آب پاکی را روی دستت بریزیم. علی دایی آدم مشهوری است. در فیفا عضویت دارد، هزار و یک کار اقتصادی می کند، برترین گلزن جهان است و... اما محبوب نیست. اگر علی دایی محبوب باشد، امثال علی پروین، ناصرحجازی، احمدرضا عابدزاده، علی کریمی و فرهاد مجیدی در چه درجه ای از محبوبیت قرار دارند؟
بستري شدن عابدزاده و مرحوم حجازي را در بيمارستان به ياد بياوريد. جمعيت پشت در بيمارستان را با آنان كه براي شما آمدند ببينيد، به محبوبيتتان پي مي بريد!
آقای اسطوره شرمنده اما شما هیچگاه محبوب نبوده اید. شاید دلیلش این باشد که همیشه به اصطلاح سنگ مردم را به سینه زده اید اما هیچگاه با آنها نبوده اید. تیم ملی برایتان زمانی مهم بود که شما هم در آن بودید. پرسپولیس تا زمانی برایتان ارزش دارد که مال شما باشد. فوتبال وقتی زیباست که تیم شما به هر شکلی ببرد (مثل بازی استیل آذین و پرسپولیس) شما که خودتان را پرسپولیسی می دانید چقدر حرمت هواداران این تیم را نگه داشته اید؟ امیر قلعه نویی زمانی که در مس بود یکبار در مقابل استقلال بازی را برد و تنها خوشحالی اش مشت های گره کرده اش بود که حتی بالا هم نیامده بود. اما شما چه کرده اید پرسپولیسی؟
میکروفن را جلویت میگذارند و هرچه میخواهی میگویی.
آقای سرمربی شما که هر هفته میکروفن جلویتان می گذارند چه میگویید؟ در نشست های قبل و بعد بازی تیمت چقدر بحث فنی میشود؟ چقدر از فوتبالی که تیمتان ارائه می دهد صحبت میکنید؟ چقدر از اشتباهاتتان میگویید؟
از این به بعد هم هر حرفی بزند من واضحتر و شفافتر مسایل را بیان میکنم و از هیچکس نمیترسم.
از این واضح تر؟ قرار است واژه های شفاف تری به ادبیات شما اضافه شود؟
سکوها را دیدید ؟ دوباره یک جای مشخص و چند تا آدم مشخص. چرا فقط از همان دو تا سکو این حرف ها را می زنند. برایم اصلا آنها اهمیتی ندارند. تمشاگران واقعی همان هایی بودند که فریاد علی دایی ، علی دایی سر داده بودند.
اصولا از نظر شما تماشاگر واقعی آنی است که شما را تشویق میکند و بقیه لمپن هستند. بازیکن واقعی آنی بود که روی پای شما تکل نمیزد، بازوبند کاپیتانی را به بازوی شما می بست، همه توپ ها را برای شما سانتر می کرد و پاس مي داد و حالا هم آنکه از شما بترسد. مربی واقعی هم کسی است که به تیم شما ببازد. داور واقعی هم کسی است که فقط به سود شما سوت بزند. مدیر واقعی هم طبیعتا کسی است که بله قربانگوی شما باشد.
نه برادر این ره که تو می روی به هیچستان است! امیدوارم اهالی مطبوعات این شهامت را داشته باشند که این بار در مقابل شما تمام قد بایستند و اجازه ندهند این فرهنگ بی ادبی که متاسفانه بنیانگذارش محمد مایلی کهن بود، بیش از این در فوتبال ما اپیدمی شود. امیدوارم یکی برای یکبار هم که شده جلوی شما را اساسی بگیرد تا یادتان باشد فقط شما بزرگ نیستید و فقط شما حرف درست نمی زنید.