در روزهای اخیر با اتخاذ چند تصمیم مهم پیرامون دولت سوریه، وضعیت حکومت این کشور بسیار شکننده شد. از مدتها قبل معلوم بود که آمریکا و متحدان منطقهای این کشور در صدد از میان برداشتن حکومت بشار اسد در سوریه هستند اما در چند روز گذشته اتفاقاتی رخ داد که به این ماجرا سرعت مضاعف بخشید و رهبران این کشور را در شرایط دشواری قرار داد که به تعلیق در آوردن عضویت این کشور در اتحادیه عرب، مهمترین این تصمیمات بوده است.
مدتی قبل، دولت ترکیه مخالفان اسد را گردهم آورد و با تشکیل مجلس ملی، تلاش کرد آلترناتیو حکومت اسد را ایجاد کند و آن را به عنوان حکومت آینده نظام سیاسی سوریه تثبیت نماید. اخیرا دولت ترکیه اعلام کرد که این مجلس را به عنوان دولت جدید سوریه به رسمیت میشناسد. اتحادیه اروپا هم به صورت جدی اقدام به تحریم دولت بشار اسد کرده است و آنها در تلاشند تا در شورای امنیت سازمان ملل مصوبهای را علیه این کشور به تصویب برسانند که البته تاکنون با مقاومت روسیه و چین مواجه شده ولی معلوم نیست که خیلی این مقاومت دوام آورد یعنی بعید نیست که مدتی بعد، آنها هم از وتو کردن قطعنامههای ضدسوریه خودداری کنند. در این شرایط، اقدام اتحادیه عرب در تعلیق عضویت سوریه در این اتحادیه و تلاش این کشورها برای تحریم همهجانبه دمشق، اقدامی
با معنا و بسیار موثر است. البته باید قبول کرد که موقعیت مردمی بشار اسد در همه کشورهای عربی، بسیار ضعیف است یعنی در همه کشورها، مردم خواستار سرنگونی اسد هستند و حتی مبارزان ضد خلیفه در بحرین هم در کنار دیکتاتورهای عرب، عکس اسد را حمل میکنند اما دولتهای عربی عضو اتحادیه عرب، اکثرا با گرایش به آمریکا به چنین تصمیمی رسیدهاند و برای تکمیل برنامه کاخ سفید، در صدد تشدید فشار بر سوریه هستند. باید انتظار داشت که این اقدام اتحادیه عرب، آغاز اقدامات تازه علیه سوریه باشد.
واقعیت این است که حکومت بشار اسد مانند بسیاری از حکومتهای دیگر در منطقه، حکومتی آزاد و مبتنی بر اراده مردم نیست بلکه در واقع طرفداران حزب واحد این کشور یعنی حزب بعث، بر مقدرات مردم حاکمند و نظام سیاسی بسته سوریه را ارتش و نیروهای امنیتی، سر پا نگه میدارند. حساسیت جمهوری اسلامی به سرنوشت خاندان اسد در سوریه به دلیل موافق بودن با نوع حکومت و روش حکومتی اسد نیست بلکه ایران به خاطر مبارزات ضدامپریالیستی و ضدصهیونیستی سوریه و به دلیل دفاع اسد از جریان مقاومت در جنوب لبنان و نیز به تلافی حمایتهای بیدریغ این کشور از جمهوری اسلامی در جریان دفاع مقدس، از بودن اسد در سوریه دفاع میکند. ایران شاهد است که آمریکا و غرب و کشورهای مرتبط با آمریکا در منطقه، خواستار سرنگونی اسد هستند و به همین دلیل راضی نیست که این دولتها در تحقق خواسته خود، موفق شوند. در عین حال جمهوری اسلامی طرفدار ایجاد تغییرات مطلوب در نحوه اداره کشور در سوریه است تا هم مردم این کشور با حکومت و سرنوشت آن پیوند عمیقتری بخورند و هم امکان سوءاستفاده دولتهای غربی و اسرائیل از میان برود. در عین حال ایران میداند که با سرنگونی نظامی حکومت اسد، مشکلات منطقه چندین برابر خواهد شد و دست دشمنان ملتهای منطقه برای انجام توطئههای بزرگ باز میشود. به همین دلیل به نفع همه کشورهای منطقه است که تحولات سوریه بدون مداخله خارجی به پیش برود و به نفع دولت سوریه است که به انتقال آرام و بدون خشونت قدرت در کشور در یک انتخابات آزاد رضایت دهد. بشار اسد خود باید مبتکر این امر شود و الا با توجه به وضعیت جهانی و منطقهای، هیچ بعید نیست که بتدریج زمینه حذف اسد از قدرت آن هم به شکل خشن، فراهم شود و در آن صورت هم حاکمان کنونی سوریه نفعی نمیبرند و هم کشورها و حرکتهای حامی سوریه از جمله ایران و حزبالله لبنان، وارد مرحلهای خطرناک از حیات خود خواهند شد.
برخی از تحلیلگران بر این باورند که سرنوشت ایران و سوریه و حزبالله لبنان چنان در همتنیده شده که حمله به یکی از آنها، بقیه را هم وارد منازعه میکند. دیروز فیدل کاسترو گفته است که حمله به ایران یعنی آغاز جنگ جهانی سوم. ما حتی اگر با این تحلیلها هم موافق نباشیم این را نمیتوانیم انکار کنیم که حمله به سوریه و مداخله نظامی در این کشور، قطعا پای ایران و حزبالله را به این حوادث باز خواهد کرد و این نه به نفع مردم منطقه است و نه به نفع حمله کنندگان و نه به نفع ایران. بنابراین انتقال آرام قدرت در سوریه، بهترین تصمیمی است که از بروز بسیاری از خطرات احتمالی جلوگیری خواهد کرد.
علي اشرفي