يكم) درست بيش از دو قرن پس ازورود ناپلئون به مصر(که بعنوان نقطه آغاز خاورميانه مدرن شناخته مي شود)– حدود هشتاد سال پس از زوال امپراتوري عثماني، پنجاه سال پس از پايان دوران استعمارگري، و کمتر از ۲۰ سال پس از پايان جنگ سرد- اکنون دوران آمريکايي خاورميانه، يعني چهارمين بخش از تاريخ مدرن منطقه، پايان يافته است. چشم اندازهاي يک منطقه جديد مورد نظراروپا- يک منطقه مملوازصلح، موفقيت والبته دموکراتيک، محقق نخواهد شد. ريچارد هاس، رئيس شوراي روابط خارجي ايالات متحده؛ معتقداست: ظهور يک خاورميانه جديد به احتمال خيلي زياد،آسيب هاي جدي را به خود اين منطقه،ايالات متحده،وکل جهان وارد خواهد کرد!
دوم) اساس درخاورميانه جديد آمريکائي تغييرات در مرزهاي جغرافيائي و تقسيم بنديهاي جديد براساس قوميت ومذهب است.در نقشه ي ارائه شده به کشورهائي مانندکشورشيعه ي عراق (شيعستان) کشورسني عراق (سنيستان)،کشورکردستان، بلوچستان آزاد،آذربايجان (ترکستان) ،دولت مقدس اسلامي شامل مکه ومدينه مشابه واتيکان مقرحکومت پاپ برمي خوريم، انگيزه ي آمريکا و اسرائيل از طرح مسئله ي خاورميانه ي جديد هدف قراردادن کشورهاي ايران، ترکيه،عراق،عربستان ،پاکستان،سوريه،امارات،يمن، اردن وافغانستان بود. با دقت در نقشه ترسيمي جديد آنان از خاورميانه در مي يابيم ايجاد نزاعهاي مذهبي، شيعه و سني و جنگهاي قومي،کرد،فارس،بلوچ و عرب و ترک و امثال آن تاکتيکهاي اصلي تحقق استراتژي آنان بوده است. خوشبختانه اين رويا وخواب تعبير نشدوتغييرات براي ايجاد خاورميانه ائي جديد ازکشورهائي شروع شد که درذهن سياستمداران و کارشناسان آمريکائي واسرائيل نيز نبود.
سوم)دولتمردان آمريكا در طول ۸ سال گذشته همواره براين ادعا بوده اند كه روند صلح فراگير را در خاورميانه پيگيري مي كنند.در اين چارچوب آنها طرح هايي چون نقشه راه، خاورميانه بزرگ و جديد و در نهايت سازش بزرگ ميان اعراب و صهيونيستها در آناپوليس را برگزار كردند. هر چند كه آمريكايي ها براين ادعا بودند كه اين تحركات براي برقراري ثبات در منطقه مي باشد اما در نهايت خود اعتراف كردند كه در اين چارچوب به نتيجه اي نرسيده اند. رايس وزير خارجه اسبق آمريكا بارها اعتراف كرده كه صلح وعده داده شد به ويژه پس از آناپوليس براي خاورميانه دست نيافتني است. نكته اساسي در تحولا ت خاورميانه و آنچه كه صلح درمنطقه ناميده مي شد حوادث غزه و جنايات گسترده صهيونيستها در اين منطقه بوده است.
چهارم) حجم خريدهاي تسليحاتي خاورميانه درحالي طي پنج سال آينده به ۱۰۰ ميليارد دلار بالغ مي شود كه عربستان سعودي و رژيم صهيونيستي بيشترين سهم را در ميان خريداران تسليحات منطقه دارند. به گزارش روزنامه صهيونيستي جروزالم پست، عربستان سعودي در سال ۲۰۰۸ ميلادي با هزينه كردن ۳۶ ميليارد دلار براي خريد تجهيزات نظامي رتبه اول خاورميانه را به خود اختصاص داد و پس از اين كشور نوبت به اسرائيل رسيد كه با ۱۳ ميليارد دلار حائز مقام دوم خريدهاي تسليحاتي در منطقه است. در گزارشي كه توسط موسسه تحقيقاتي فراست اندسوليوان آمريكا تهيه شده است به غير از عربستان سعودي و رژيم صهيونيستي بيشترين خريدهاي تسليحاتي در خاورميانه مربوط به كشورهاي عراق و امارات عربي متحده است.بر پايه اين گزارش رژيم صهيونيستي درحال ايجاد ارتشي قدرتمند با اتكا به پيشرفته ترين فناوري ها است و وجوه كلاني را در اين راه هزينه مي كند.
ارتش صهيونيستي درانديشه خريد حداقل ۲ اسكادران جنگنده اف ۳۵ ودو فروند ناو موشك انداز پيشرفته و جديد از آمريكا است. عربستان سعودي و امارات نيز ميلياردها دلار براي خريد موشك هاي بالستيك و سامانه موشكي تاد هزينه كرده اند.كنگره آمريكا فروش سامانه تاد به امارات را تصويب كرد و بدين ترتيب امارات اولين كشوري خواهدبود كه پس از ايالات متحده اين سامانه را به خدمت مي گيرد. علاوه برآن وزارت دفاع آمريكا (پنتاگون) اوايل ماه جاري ميلادي كنگره اين كشور را در جريان فروش احتمالي سامانه پيشرفته ارتباطات ناوبري و مديريت ترافيك هوايي به ارزش ۵/۱ ميليارد دلار به عربستان سعودي قرارداد.آمار و ارقام ارائه شده توسط موسسه تحقيقاتي فراست اندسوليوان خريدهاي تسليحاتي خارجي رژيم صهيونيستي را در بر مي گيرد و بودجه اي داخلي توليد جنگ افزاري را شامل نمي شود. از بودجه نظامي سالانه رژيم صهيونيستي اطلاع دقيقي دردست نيست اما پاره اي منابع اين بودجه را حدود ۲۰ ميليارد دلار برآورد كرده اند.
پنجم)براساس تازه ترين تحقيق به عمل آمده عنوان شده است: ۲۰ سال جنگ و درگيري در خاورميانه ۱۲تريليون دلار براي اين منطقه هزينه دربرداشته است. براساس تحقيقي كه از سوي گروه پيش بيني هاي استراتژيك در هند با حمايت آژانس ها و دولت هاي نروژ، قطر، سوئيس و تركيه صورت گرفته، نسبت به افزايش هزينه ها در صورت ادامه جنگ در خاورميانه هشدار داده شده است.
سايت اينترنتي شبكه الجزيره گزارش داده است: براساس اين تحقيق اگر درگيري ها در خاورميانه حل نشود هزينه ها سيرصعودي خواهد داشت. براساس اين تحقيق، هزينه هاي شكست دردستيابي به صلح بعد از كنفرانس مادريد در سال ۱۹۹۱ كه تاثير زيادي بر ويژگي هاي منطقه به لحاظ موقعيتي، منابع و آموزشي داشته بسيار حايز اهميت بوده است. كنفرانس مادريد از سوي جامعه جهاني جهت ازسرگيري مذاكرات صلح اعراب و اسراييل بعد از پايان جنگ خليج فارس برگزار شد. دراين تحقيق هم چنين تمام درگيري هاي منطقه ازجمله درگيري هاي اعراب و اسراييل،جنگ در عراق وفعاليت هاي القاعده درخاورميانه بررسي شده است.دراين تحقيق هم چنين درگيري ها ميان جنبش فتح و حماس نيز بررسي شده است. بخش اعظم اين تحقيق بر درگيري هاي فلسطين و اسراييل بعد از جنگ ۲۳ روزه در نوار غزه متمركز بوده است. براساس اين تحقيق اكثر كشورهاي خاورميانه سطح مالي شان در اثر ادامه جنگ ها بسياركاهش يافته است.در صورتي كه اگر صلح در سال ۱۹۹۱ محقق مي شد چنين خسارت ها و كاهش سطح مالي ملت ها وجود نداشت.
ششم)چند سال پيش وقتي غرب از خاورميانه جديد سخن ميگفت گمانش اين بود که با اتکا به ۳ عنصر حضور نظامي در منطقه، ديکتاتوري دستنشانده حاکم براکثر ملتها و جريانهاي روشنفکري غرب زده و سرسپرده خواهد توانست امواج آرمانگرايي و ظلم ستيزي را مهار کرده و از بين ببرد. اشغال افغانستان و عراق آنچنان آنها را بهخود غره کرد که حتي از حمله نظامي و تسخير ايران نيز سخن گفتند. ناکامي اسرائيل در جنگ ۳۳روزه خوشخيالانه بودن طرح آمريکايي خاورميانه جديد را روکرد، مقاومت حماس در جنگ ۲۲روزه احتضار آن را به نمايش گذاشت و حضور ميليوني مردم در۹دي ۸۸ درايران تير خلاص را به آن شليک کرد. حال وقت آن است که ملتهاي منطقه خاورميانه جديد خود را به رخ مستکبران جهاني و دنبالههاي ديکتاتورشان درکشورهايي همچون مصر،تونس، اردن،يمن،عربستان و... بکشند.
هفتم)خاورميانه اکنون برفراز يک آتشفشان قراردارد که اين آتشفشان درصورت انفجار تاثيرات درازمدت خود را برمنطقه و جهان باقي خواهد گذارد. به نظر ميرسد که در يک فرايند زماني کوتاهي هيچيک از رژيمها ديکتاتور منطقه نخواهند توانست در برابر انقلابهاي ملتهاي خود ايستادگي کنند و دير يا زود سرنگون خواهند شد. سرنگوني رژيمهاي وابسته منطقه به آمريکا اين فرصت را براي ملتها به وجود خواهد آورد که در تعاملات آينده خود با رژيم صهيونيستي تجديد نظر کنند. خروجي اين تجديدنظرها، لغو موافقتنامههاي غير عادلانه صلح اعراب و اسرائيل و تشکيل يک جبهه قدرتمند اسلامي، عربي براي مقابله با رژيم صهيونيستي و طرد اين رژيم از خاورميانه خواهد بود.
جان كلام:
امروز مناسبات حاکم درچند دهه گذشته به بنبست رسيده و جهان نيازمند مناسبات جديدي بر پايه عدالت،احترام به انسانها وحقوق برابربراي همه بشريت است.آمريكابامتحدان وحاميانش به بنبست کامل رسيدهاند وگذرزمان به نفع ملتهاي منطقه و عليه مستکبران و اشغالگران است.