جهان در ابعاد گستردهای در حالی معطوف به مسئله فلسطین و نسل کشی غزه و لزوم مجازات سران رژیم صهیونیستی و حامیانش شده است بگونهای که ابعاد آن حتی به دانشگاههای آمریکا نیز رسیده است.
آنچه در میان این بیداری و تحول بزرگ جهانی مشاهده میشود، تقلای دوباره این روزهای صهیونیستها و غرب برای تکرار سناریوی نخ نما شده، ایران هراسی و ایران ستیزی نظیر آنچه در گذشته در مجامعی همچون شورای حقوق بشر با ادعاهای واهی صورت دادهاند، میباشد بگونهای که طی روزهای اخیر کوچکترین رخدادی در ایران و حتی جهان به صورت خاص به ایران نسبت داده می شود. انتشار گزارشهای سراسر دروغ نظیر آنچه بی بی سی در قبال پرونده یک دختر صورت داده که مجموعهای از مزدوران و جیره خواران غرب را برای آنچه بازآفرینی دوباره فضای آشوب و اغتشاش و التهاب در جنگ روانی علیه مردم ایران پای کار آورد که با بیتفاوتی مردم با ناکامی همراه شد، استثنا سازی از ایران در باب روزهای جهانی همچون روز کارگر و روز آزادی مطبوعات چنانکه که گویی جز ایران در هیچ کجای جهان کارگر و مطالبه کارگری و یا مطبوعات وجود ندارد. رسانههای غربی در حالی با ادعای حمایت از آزادی مطبوعات جیغ بنفش در قبال ایران سر دادند که این رسانهها هیچ اشارهای به شهادت 140 خبرنگار در نسلکشی 7 ماهه غزه توسط رژیم صهیونیستی نداشتهاند و یا در باب روز کارگر توجهی به اعتصابها و اعتراضهای گسترده کارگری که کشورهای اروپایی نظیر فرانسه، آلمان و انگلیس را ماههاست فراگرفته است نداشته و عملا به سانسور خبری مطالبات کارگران در این جوامع پرداختهاند.
این بازی استثنا سازی برای برهم زدن اعصاب و روان ایرانیان و البته سوق دادن جهان به توجه صرف به ایران به عنوان کشوری استثنا تا نحوه پوشش اخبار مربوط به سیلاب و بارندگی نیز پیش رفته است چنانکه در حالی که در بسیاری از کشورها سیلاب و بارندگی خسارتهای جانی و مالی بسیاری بر جای گذاشته این رسانهها صرفا به پوشش مغرضانه و جهت دار وضعیت اب و هوایی در ایران میپردازند. مجموع این تحرکات از سوی غرب و صهیونیستها و رسانههایشان در حالی صورت میگیرد که در کنار سناریوی همیشگی فتنهانگیزی در ایران بویژه پس از وعده صادق و فرو ریختن هیمنه بازدارندگی آنها، انحراف جهانی از همراهی دانشگاههای غربی با فلسطین و البته سرکوب این مطالبات، برگرفته از اصلی مهم به نام محکومیت قضایی سران رژیم صهیونیستی است. گزارشها حکایت از آن دارد که مقامهای رژیم صهیونیستی بیش از پیش نگرانند که بلندپایهترین دادگاه کیفری سازمان ملل قصد صدور حکم جلب رهبران نظامی و سیاسی این رژیم به جرم جنایات جنگی را داشته باشد.این دیوان قدرت متهم و محاکمه کردن افراد برای بدترین جرایم براساس قوانین بینالمللی را دارد.
با توجه به این حقایق است که تحرکات این روزهای دستگاه تبلیغاتی صهیونیسی-غربی مبنی بر هدایت افکار عمومی جهان از مسئله فلسطین و دادگاه لاهه به سمت ایران را میتوان درک نمود. رفتاری که هوشیاری و درایت همگانی از مسئولان گرفته تا مردم و رسانهها را برای مقابله با آن طلب میکند تا در چارچوب منافع ملی، اهداف منطقهای و جهانی مقابلهای منسجم و واحد در برابر این طراحی دشمن داشته باشند که نتیجه این انسجام ملی تحمیل شکستی سنگین به رژیم صهیونیستی و حامیانش و افزایش اقتدار جهانی ایران خواهد بود که قطعا تاثیرات بسیاری بر خنثیسازی تحریمها و بهبود اقتصاد کشور خواهد داشت.
آنچه در میان این بیداری و تحول بزرگ جهانی مشاهده میشود، تقلای دوباره این روزهای صهیونیستها و غرب برای تکرار سناریوی نخ نما شده، ایران هراسی و ایران ستیزی نظیر آنچه در گذشته در مجامعی همچون شورای حقوق بشر با ادعاهای واهی صورت دادهاند، میباشد بگونهای که طی روزهای اخیر کوچکترین رخدادی در ایران و حتی جهان به صورت خاص به ایران نسبت داده می شود. انتشار گزارشهای سراسر دروغ نظیر آنچه بی بی سی در قبال پرونده یک دختر صورت داده که مجموعهای از مزدوران و جیره خواران غرب را برای آنچه بازآفرینی دوباره فضای آشوب و اغتشاش و التهاب در جنگ روانی علیه مردم ایران پای کار آورد که با بیتفاوتی مردم با ناکامی همراه شد، استثنا سازی از ایران در باب روزهای جهانی همچون روز کارگر و روز آزادی مطبوعات چنانکه که گویی جز ایران در هیچ کجای جهان کارگر و مطالبه کارگری و یا مطبوعات وجود ندارد. رسانههای غربی در حالی با ادعای حمایت از آزادی مطبوعات جیغ بنفش در قبال ایران سر دادند که این رسانهها هیچ اشارهای به شهادت 140 خبرنگار در نسلکشی 7 ماهه غزه توسط رژیم صهیونیستی نداشتهاند و یا در باب روز کارگر توجهی به اعتصابها و اعتراضهای گسترده کارگری که کشورهای اروپایی نظیر فرانسه، آلمان و انگلیس را ماههاست فراگرفته است نداشته و عملا به سانسور خبری مطالبات کارگران در این جوامع پرداختهاند.
این بازی استثنا سازی برای برهم زدن اعصاب و روان ایرانیان و البته سوق دادن جهان به توجه صرف به ایران به عنوان کشوری استثنا تا نحوه پوشش اخبار مربوط به سیلاب و بارندگی نیز پیش رفته است چنانکه در حالی که در بسیاری از کشورها سیلاب و بارندگی خسارتهای جانی و مالی بسیاری بر جای گذاشته این رسانهها صرفا به پوشش مغرضانه و جهت دار وضعیت اب و هوایی در ایران میپردازند. مجموع این تحرکات از سوی غرب و صهیونیستها و رسانههایشان در حالی صورت میگیرد که در کنار سناریوی همیشگی فتنهانگیزی در ایران بویژه پس از وعده صادق و فرو ریختن هیمنه بازدارندگی آنها، انحراف جهانی از همراهی دانشگاههای غربی با فلسطین و البته سرکوب این مطالبات، برگرفته از اصلی مهم به نام محکومیت قضایی سران رژیم صهیونیستی است. گزارشها حکایت از آن دارد که مقامهای رژیم صهیونیستی بیش از پیش نگرانند که بلندپایهترین دادگاه کیفری سازمان ملل قصد صدور حکم جلب رهبران نظامی و سیاسی این رژیم به جرم جنایات جنگی را داشته باشد.این دیوان قدرت متهم و محاکمه کردن افراد برای بدترین جرایم براساس قوانین بینالمللی را دارد.
با توجه به این حقایق است که تحرکات این روزهای دستگاه تبلیغاتی صهیونیسی-غربی مبنی بر هدایت افکار عمومی جهان از مسئله فلسطین و دادگاه لاهه به سمت ایران را میتوان درک نمود. رفتاری که هوشیاری و درایت همگانی از مسئولان گرفته تا مردم و رسانهها را برای مقابله با آن طلب میکند تا در چارچوب منافع ملی، اهداف منطقهای و جهانی مقابلهای منسجم و واحد در برابر این طراحی دشمن داشته باشند که نتیجه این انسجام ملی تحمیل شکستی سنگین به رژیم صهیونیستی و حامیانش و افزایش اقتدار جهانی ایران خواهد بود که قطعا تاثیرات بسیاری بر خنثیسازی تحریمها و بهبود اقتصاد کشور خواهد داشت.
قاسم غفوری