وقتی کسی که خودش یکی از ستونهای اصلی و از پایهگذاران نمایشگاه کتاب در چند دهه قبل بوده، دل آمدن به نمایشگاه کتاب را نداشته «لابد یک اشکالی در کار هست». امسال که رهبر انقلاب پس از سه سال غیبت، باز هم به نمایشگاه کتاب آمدند و با ناشران و اهالی کتاب دیدار کردند، قطعا جناب وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و معاون فرهنگی و به طور کلی ساختار وزارتخانه یک نفس راحت میکشد.
وقتی به عقب برمیگردیم و میبینیم، «یار مهربان» کتاب در دورههایی خاص قید حضور در نمایشگاه کتاب را زدند و علیرغم علاقه وافر ایشان به کتاب (که دوست و دشمن هم از آن مطلعند و هم به آن معترف) به محل برگزاری نمایشگاه نرفتند، متوجه میشویم که این نرفتنها ارسال پیامی هم به مسئولان و هم به ناشران و اهالی کتاب بوده است.
وقتی در دوران اصلاحات، در چندین دوره نمایشگاه کتاب دلتنگ حضور میشود و آقا نمیروند و یا وقتی در دوران دولت یازدهم، جز یک مورد (و آن هم با اصرار و التماس و دعوت رسمی) خبری از حضور رهبری منتشر نمیشود، یعنی اوضاع عرصه کتاب و نشر آنقدر وخیم بوده و آنقدر مسئولان وزارت ارشاد کارشان را درست انجام ندادهاند که رهبری خواسته با همین نرفتن صدایش را به گوش همه برساند.
اینکه حضرات مسئول در این دورههای غیبت با بیان بهانههایی نظیر مشغله رهبری سعی در «لاپوشانی» ضعفها و سوءمدیریتهایشان داشتهاند را هم ما میدانیم و هم خودشان و بهخوبی هم میدانند و میدانستند که این سخنان صورتمسئله را هم پاک نمیکند.
چرا که رهبری آنقدر حوزه فرهنگ و کتاب و کتابخوانی را مهم میدانسته و میدانند که جز در موارد خاصی مثل سفرهای استانی دلیل دیگری (جز ابراز و اعلان نارضایتی) برای عدم حضور نداشتند.
حالا جناب سید عباس صالحی میتواند خوشحال باشد که برخلاف گذشتگان خود نظیر علی جنتی و سیدرضا صالحی امیری و گذشتهترهای دوران به اصطلاح اصلاحات، در اولین سال برگزاری نمایشگاه در دوران وزارت او حضور رهبر انقلاب را میتواند در کارنامه خود ثبت کند.
حالا جناب وزیر قطعا نفس راحتی میکشد که در ساعتهای پایانی نمایشگاه و حتی برای یک ساعت و اندی توانسته میزبان رهبر انقلاب باشد و به قول معروف نمره قبولی ناپلئونی بگیرد یا با تکماده از مرودی فرار کند.
اما قطعا خود او هم میداند که در حوزه کتاب و نشر چه اتفاقاتی رخ میدهد که وظیفه وزارتخانه اوست که برای حل این مشکلات باید آستین همت بالا بزنند و به معنای واقعی کلمه بخواهند که برای فرهنگ و نشر این مملکت کاری ماندگار بکنند.
خواستهها و توقعات رهبری از مسئولان هم چیز عجیب و غریبی نیست و البته یافتن آنها هم کاری پیچیده و دشوار نیست. کافی است به دورههای قبلی حضور رهبری رجوع کنند و ببینند و بخوانند و بشنوند که ایشان به عنوان وکیلمدافع اهل کتاب و نشر چه خواستههایی را از سوی آنان مطرح کردند و آقایان چه کردند.
کافی است به آن نکات رجوع شود تا کمی از آشفتهبازار کتاب کم شود. مشکلاتی که در حوزه کاغذ، توزیع و انتشار وجود دارد که سالهاست پنجه در پنجه ناشران انداخته است و نفس و رمق آنها را گرفته است.
نویسنده: مهدی رجبی