روندی که اروپا در اجرای برجام در پیش گرفته است هیچ نشانی از همکاری این اتحادیه در پابرجا ماندن توافق هستهای در آن دیده نمیشود.
پرسشهایی که اکنون در رفتار اروپا در قبال توافق هستهای وجود دارد این است که آیا اروپا تمایلی به اجرای تعهدات خود در برجام ندارد؟ یا اینکه توانایی آن را ندارد تا برجام را زنده نگه دارد؟ شاید هم توان آن را از نظر اقتصادی داشته باشد اما به خاطر ضعف در استقلال سیاسی خود به خاطر نفوذ آمریکا نمیتواند مستقل تصمیم بگیرد؟
در هر سه موضوع مطرح شده در قالب سوال، تفاوتی در ماهیت اجرای برجام ایجاد نمیکند، چراکه نتیجه یکی است، برجام را تنها ایران اجرا میکند و بس و اروپا نیز فقط خود را پایبند به توافق هستهای نشان میدهد و در عمل هیچ اتفاقی نمیافتد. آمریکا نیز از برجام خارج شده و رسماً توافق را به هم زده است.
اروپا از نظر اقتصادی توانایی اجرای توافق هستهای را دارد، توانایی اقتصادی اتحادیه اروپا میتواند شرایط مبادلات بانکی و اقتصادی میان خود و ایران را برقرار کند، از این نظر مشکلی دیده نمیشود، در این میان مسائل سیاسی دخیل است که این اجازه را نمیدهد تا اروپا مستقل از آمریکا تصمیم بگیرد. از سوی دیگر باید مسائل اقتصادی میان اروپا و آمریکا را نیز در نظر داشت، موضوعی که باید از همان زمان که برجام امضا شد و آمریکا از آن خارج شد، مسئولین دولت تدبیر و امید به آن اهمیت میدادند و توجه میکردند.
روابط اقتصادی اروپا و آمریکا آنچنان گسترده و عمیق است که هیچگاه اتحادیه اروپا نمیتواند از این مبادلات چشم پوشی کند، حجم مبادلات اقتصادی اروپا با ایران با وجود شرایطی که علیه جمهوری اسلامی ایجاد شده، با کاهش زیادی روبرو بوده است، حتی اگر روابط عادی اقتصادی هم میان دو طرف برقرار بود باز هم قابل مقایسه با روابط اقتصادی اروپا و آمریکا نیست.
یکی از دلایل مهمی که اروپا نمیتواند دست به ریسک بزند و آمریکا را کنار گذاشته و با ایران به تعامل اقتصادی بپردازد همین موضوع مناسبات عمیق اقتصادی با آمریکا است.
اما مسائل سیاسی را میتوان یکی از مهمترین و اصلیترین عاملی دانست که اروپا نمیتواند با اتخاذ سیاست مستقل از آمریکا، با ایران مراوده داشته باشد. اروپا تحت نفوذ آمریکا است، استقلال سیاسی در اروپا وجود ندارد و این ایالات متحده است که سیاست خارجی اتحادیه اروپا را تنظیم و دیکته میکند.
اینکه ایران توقع داشته باشد اروپا استقلال سیاسی داشته باشد و بر همین اساس نیز در برقراری روابط سیاسی خود تصمیم بگیرد، یک برداشت و تحلیل اشتباه است. روابط گسترده سیاسی است که مراودات اقتصادی را نیز عمق میبخشد در غیر این صورت نمیتوان انتظار داشت تا زمانی که طرف مقابل استقلال سیاسی ندارد و تحت تأثیر شدید سیاستهای آمریکا است، برجام اجرا شود.
بستههایی که اروپا تاکنون با نامهای اس.پی.وی و اینستکس ارائه داده است، ثابت میکند که هیچ ارادهای در وجود اتحادیه اروپا برای ادامه کار با ایران براساس توافق هستهای وجود ندارد، چراکه مطالبات زیادخواهانه اروپا در تشکیل شرکت اینستکس، همان مسائلی است که آمریکا نیز آنها را دنبال میکند.
مسائلی همچون نگرانی به خاطر توانمندی موشکی ایران یا نقش جمهوری اسلامی در حل بحران منطقه به ویژه در سوریه و عراق که در بیانیه اروپا نقش مخرب تعریف شده است، از جنس خواستههای آمریکا است. در حالی که توانمندی موشکی ایران یک حق مشروع برای بالا بردن ضریب امنیت ملی ایران است و حضور ایران در سوریه نیز عاملی برای جلوگیری از گسترش تروریسم تکفیری است که برای مقابله با جمهوری اسلامی ایران ایجاد شده است.
اروپا اگر میخواهد از زیر یوغ نفوذ عمیق آمریکا خارج شود، اکنون زمان آن فرا رسیده است. اگر اتحادیه اروپا در چنین مقطعی نتواند استقلال سیاسی خود را به دست آورد و مقابل اعمال سیاستهای آمریکا بایستد، در آینده نه چندان دور باید در انتظار شکلگیری و آغاز اعتراضات مردمی علیه همراهی دولتمردان و سیاستمداران خود با آمریکا باشد.
در راهی که اروپا سپری میکند، مسئولین و دولتمردان کشورمان نیز نباید به وعدههای بیخاصیت و بیتأثیر اروپا دلخوش باشند. کنار گذاشتن امید به غرب و اروپا کلید حل مشکلات کشور است. این اتفاق اگر در سالگرد چهل سالگی انقلاب بیفتد، راهکاری خواهد بود برای ایستادن روی پای خود.
نویسنده: محمد صفری