تروریسم دولتی آمریکا سحرگاه جمعه در خاک کشوری مستقل، جنایتی نابخشودنی را رقم زد به گونه ای که جهانیان یکپارچه خواستار پاسخ قاطع به این جنایت شده است. آمریکا که نتوانسته بود در میدان نبرد، به مقابله با مدافعان امنیت منطقه و مبارزان با تروریسم بپردازد، از پشت خنجر زده و در اقدامی تروریستی با نقض استقلال عراق، کاروان سرداران بزرگ آزادی خواهی را هدف قرار داد.
جنایتی بزرگ که به شهادت سردار سپهبد قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس و ابومهدی المهندس معاون حشدالشعبی عراق منجر گردید. در کنار ابعاد جنایت آمریکا و لزوم پاسخگویی قاطع و سخت به آن، یک نکته قابل توجه است و آن نوع واکنشهای جهانی به ترور سردار شهید است. با نگاهی بر تحولات روزهای اخیر چند نکته محوری مشاهده میشود.
نخست قدردانی جهانی از رشادتها و دلاورمردیهای سردار سلیمانی در حفظ امنیت منطقه و جهان است. آمریکاییها در حالی ترور سردار را برابر با مبارزه با تروریسم عنوان کردند که جهانیان با محکوم کردن این جنایت آمریکا، رسما بر نقش سردار در صلح و امنیت جهان تاکید و آمریکا را تروریست نامیدند. روز شهادت سردار نه تنها در ایران و عراق که در بسیاری از کشورها حتی در اروپا و آمریکا تظاهرات قدردانی از سردار و محکومیت جنایت آمریکا برگزار گردید.جهانیان سردار را مرد آزادی، مرد رشادت و شجاعت و ایثار، مرد از خودگذشتگی معرفی کردند چنانکه حتی ساکنان آمریکا ضمن اعلام برائت از دولتمردانشان یاد آن شهید و شهیدالمهندس را گرامیداشتند.
دوم آنکه بسیاری از مقامات کشورها با صدور بیانیه و پیامهایی به ملت ایران و جمهوری اسلامی و رهبر انقلاب، شهادت سردار را تسلیت گفته و جنایت آمریکا را محکوم کردند. به عبارتی میتوان گفت در کنار ملتها، حتی دولت ها نیز لب به تحسین سردار گشوده و شهادت ایشان را دردی بزرگ برای آزادی خواهی و امنیت جهان عنوان کردند.
سوم آنکه ملت عراق حماسه ای بزرگ رقم زد و در مراسمی باشکوه در تشییع پیکر شهدای مقاومت، ضمن تجدید پیمان با آرمانهای سردار سلیمانی و المهندس، بر لزوم مقابله و اخراج آمریکا از کشورشان تاکید کردند. این اقدام در حالی صورت گرفت که آمریکا به اذعان ترامپ هزاران میلیارد دلار در خاورمیانه و عراق هزینه کرده تا پایگاههایش را حفظ و جایگاه مردمی برای آمریکا ایجاد کند. ترامپ ادعا داشت که ترور سردار برای افزایش امنیت آمریکاییها در عراق است حال آنکه مطالبه مردم عراق اخراج آمریکا شده است و پارلمان عراق نیز دیروز به آن رای داد. چهارم آنکه جهانیان یکپارچه بر حق ایران برای گرفتن انتقام خون سردار سلیمانی تاکید دارند و حتی آمادگی خود برای مشارکت در این انتقام گیری را اعلام کرده اند. در یک کلام میتوان گفت امروز در سراسر جهان فریاد تجدید پیمان و خون خواهی سردار سلیمانی به گوش میرسد و جوسازیها و بازی رسانه ای غرب نیز نتوانسته این مهم را پنهان سازد. حال این سوال مطرح میشود که چگونه، سردار به این جایگاه جهانی دست یافته که شهادتش خبر اول جهان میشود و عالمی در فراغ او میسوزد و بر ادامه راهش تاکید میکند و مجازات آمریکا را مطالبه اول خود قرار داده است؟ نگاهی به کارنامه سردار سپهبد قاسم سلیمانی نشان میدهد که وی در طول حیات سراسر برکتش، هرگز به دنبال مذاکره و گفتگو و با آمریکا نبود و پاسخ به تهدیدات و تحریمهای آمریکا را نه در سازش و مذاکره که در مقاومت و ایستادگی میدید. او نه پیرو مذاکره که پیرو مقاومت بود و نهضتی را در جهان بنا نهاد که محور آن را مقابله با آمریکا تشکیل میداد. امروز جهانیان با او تجدید پیمان میکنند و خواستار خون خواهی او هستند. بر این اساس به خوبی میتوان گفت که زبان امروز جهان زبان مقاومت و ایستادگی و نبرد با آمریکاست نه زبان گفتگو و این دقیقا زبانی بود که سردار شهید به خوبی آن را شناخت و با آن زبان با جهان صحبت کرد. زبانی که امروز جهان را به پاسداشت یاد و خاطره اش و تجدید پیمان با آرمانهایش و خون خواهی اش سوق داده است. سردار تحقق بخش آرمانهای انقلاب اسلامی بود و توانست این آرمان را جهانی سازد و به زبانی جهانی مبدل سازد. آری زبان امروز جهان، زبان مقاومت و ایستادگی و نفی سازش و گفتگو با آمریکای تروریست و تروریست پرور است، اری زبان امروز زبان سردار شهید سپهبد قاسم سلیمانی است.
نویسنده: قاسم غفوری