ریاست جمهوری ابهام انگیز بایدن در آمریکا در حالی آغاز شد که طی یک هفته اخیر یک موضوع همچنان در راس اخبار محافل رسانهای و سیاسی جهان بوده است و آن احیای برجام است. در این چارچوب چند اصل مشاهده میشود نخست آنکه غربیها پیش شرط بازگشت آمریکا به برجام را تعهدپذیری هستهای ایران عنوان کردهاند و از سوی دیگر همچنان بر لزوم تغییر رفتار منطقهای و موشکی ایران تاکید کردهاند. آنها براین تصورند که ا یران به دلیل مشکلات اقتصادی گزینهای جز پذیرش این چارچوبها نخواهند داشت. رویکرد غربیها برای ناتوان نشان دادن ایران در حالی صورت میگیرد که نوع واکنش جمهوری اسلامی به این رفتارها قابل توجه است. نخست آنکه در حوزه هستهای، زیاده خواهی غرب در حالی است که جمهوری اسلامی همچنان پایبند برجام است و ادعای لزوم بازگشت ایران به تعهدات برجامی، ادعایی واهی است. براساس مفاد ۲۶ و ۳۶ برجام، جمهوری اسلامی حق دارد در ازای عدم تعهدپذیری طرفهای مقابل به تعلیق تعهدات برجامی بپردازد و برهمین اساس نیز ایران غنی سازی ۲۰ درصد را دوباره آغاز کرده است. از سوی دیگر پاسخ بی منطقی غرب را ظریف وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی در مسکو داد و آن اینکه دولت خط به خط مصوبه مجلس را در باب تعلیق اجرای پروتکل الحاقی و افزایش غنی سازی را اجرا خواهد کرد و آمریکا و اروپا نیز گزیهای جز لغو تحریمها پیش رو نخواهد داشت.
دوم آنکه در حوزه موشکی که جزء حقوق غیرقابل جمهوری اسلامی است نیز در واکنش به رفتارهای بی منطق غرب، نیروهای مسلح اقدام به برگزاری رزمایشهای فراگیری نمودند که بخشی از آن را نمایش ابعاد جدید توان موشکی تشکیل میداد. این رزمایشها این پیام را به جهان مخابره کرد که ایران حاضر به تسلیم شدن در برابر زیاده خواهی طرفهای مقابل نیست و غرب اگر به دنبال احیای برجام است، باید به لغو تحریمها و پرداخت خسارت به ایران اقدام نماید و از مطالبات غیرمنطقی نظر حذف توان موشکی ایران دست بردارد.
سوم آنکه طی روزهای اخیر تحرکات دیپلماتیک ایران در حوزه منطقهای شدت گرفته است. از یک سو ظریف در سفری دورهای راهی جمهوری آذربایجان، ارمنستان، روسیه، گرجستان و ترکیه شده است که در کنار تعاملات دوجانبه محور آن را هماهنگی برای حل بحرانهای امنیتی و اقتصادی منطقه تشکیل میدهد.
تلاش برای نهایی سازی آتشبس میان جمهوری آذربایجان و ارمنستان در کنار هماهنگی همه جانبه با روسیه در حوزه امنیت منطقه و چگونه مقابله با مداخلات غرب از ابعاد این سفر است.
رویکردی تعاملی و میانجیگرایانه که حلقه تکمیلی آن سفر ظریف به ترکیه است که میتواند در معادلات سوریه و عراق و حتی قفقاز تاثیرگذار باشد. از سوی دیگر در گامی مهم برای تحقق صلح در افغانستان هیات طالبان به تهران سفر کرده و با مقامات ارشد جمهوری اسلامی دیدار داشتهاند. این رویکرد در حالی است که به اذعان مقامات افغانستان، اقدامات آمریکا نه تنها به صلح در این کشور منجر نشده بلکه تشدید ناآرامیها را رقم زده است و کابل امیدوار به نقش فعال ایران برای کمک به برقراری ثبات در افغانستان است. این امر در حالی است که اخیرا نیز عراق با کمک جمهوری اسلامی توانست پرونده جنایات آمریکا در ترور فرماندهان مقاومت سردار سپهبد قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس و همرزمانشان را در مجامع قضایی جهانی به جریان اندازند که بخشی از طرح پارلمان عراق برای اخراج آمریکا از این کشور است.
مجموع آنچه که در حوزه سیاسی و اقتصادی، امنیت منطقهای، نظامی و موشکی از سوی جمهوری اسلامی صورت گرفته را میتوان پاسخ منطقی ایران در برابر زیاده خواهیهای بیمنطق غرب دانست که بیانگر این پیام است که ایران حاضر به تسلیم شدن نیست و اگر غرب به دنبال احیای برجام است، جز تعهدپذیری و لغو تمام تحریم و پرداخت خسارت هیچ گزینهای در پیش رو ندارد.
نویسنده: قاسم غفوری