انتخابات ریاست جمهوری نزدیک است، هر چند هنوز تنور انتخابات گرم نشده است اما در فضای سیاسی کشور برخی جریانها و اشخاص وابسته به آنها، درباره مشارکت مردم شک و تردید ایجاد میکنند.
برای بسیاری از کشورهای دنیا حضور مردم پای صندوقهای رأی اهمیت دارد، در برخی دیگر نیز، انتخاباتی برگزار نمیشود که نگران مشارکت کم یا زیاد مردم باشند، چرا که مردم هیچ نقشی در کشور خود ندارند.
کشورهای مدعی دموکراسی و آزادی، همواره سعی دارند تا انتخابات در کشور خود را آزاد و به دور از هرگونه دخالت دولت و نظام حاکم معرفی کنند در حالی که نظام برای مردم خود یک گزینه بیشتر ندارد.
کشورهای غربی که براساس نظام لیبرال سرمایه داری پایه گذاری شده است، امکان شکست را برای خود از بین بردهاند، به این معنی که هر فردی که در آمریکا یا یکی از کشورهای اروپایی در جایگاه رئیس جمهور یا نخست وزیر قرار میگیرد، در سیستم هضم است و نمیتواند فارغ از سیاستهایی که از سوی نظام حاکم دیکته شده است عمل کند.
هر اندازه که مردم کشورهای غربی سعی در تغییرات در کشورهای خود داشته باشند، باز هم، همان نظام سرمایه داری حاکم است و تغییر در نوع اداره کشور که حتی اگر خواسته مردم باشد به وجود نمیآید.
مردم در این کشورها گرچه حق رأی دارند، اما رأی آنها به هر ترتیبی در سبد تفکر حاکم ریخته میشود. انتخابات در کشورهای غربی به نوعی مهندسی و مدیریت شده است و تنها ژست دموکراسی و آزادی دیده میشود. برای همین است که در برخی مواقع آمار مشارکت مردم در انتخابات پایین میآید و گاهی نیز به خاطر شرایط فضای سیاسی و نوع مدیریتی که رئیس جمهور پیشین داشته است بالا میرود، مانند انتخابات ۲۰۲۰ ریاست جمهوری آمریکا.
اما در ایران به خاطر نوع رفتار و برخورد نظام سلطه با جمهوری اسلامی، مشارکت در انتخابات ریاست جمهوری یا هر انتخابات دیگری، تفاوتهای خاص خود را دارد. مشارکت در انتخابات همواره از سوی مسئولین به ویژه رهبر معظم انقلاب یکی از مؤلفههای قدرت در نظام جمهوری اسلامی ایران معرفی شده است و در بسیاری از انتخابات مردم حضور گسترده و خیره کننده داشتهاند که باعث تقویت قدرت جمهوری اسلامی شده و توطئهها را نابود کرده است.
انتخابات آینده از آن جهت اهمیت دارد که به پایان دوران دولت تدبیر و امید ختم میشود، دولتی که در طول ۸ سال حضور خود، قرار بود با توافق هستهای همه مشکلات اقتصادی و دیگر مشکلات را حل کند.
مردم در دو مقطع براساس وعدههای انتخاباتی رئیس دولت تدبیر و امید به او رأی دادند، وعدههایی که مرور آنها نشان میدهد که قولها و تعهدات بزرگی بود اما محقق نشد یا لااقل اندکی از آن حاصل شد که هیچ تأثیری بر روی اوضاع اقتصادی کشور نداشت.
اگر به گذشته انتخابات ریاست جمهوری در ایران بنگریم، به این مقاطع میرسیم که دولتها در ماههای پایانی دوره دوم خود که به انتخابات نزدیک میشود، سعی میکردند تا اوضاع سیاسی و اقتصادی کشور را آرام کنند و اندکی از فشارهای اقتصادی به مردم بکاهند. که البته کاری موجه و لازم بود، چرا که بخش زیادی از نتیجه تصمیم مردم به کارکردها و نوع مدیریت اقتصادی دولت مستقر باز میگردد تا مردم برای مشارکت بیشتر راغبتر شوند و این امر در همه جای دنیا رایج است. اما این بار، انتخابات ریاست جمهوری به خاطر برخی مسائل تفاوتهای زیادی دارد.
مردم نباید به خاطر آن که دولت کنونی تاکنون نتوانسته یا نخواسته در آستانه انتخابات ریاست جمهوری اوضاع اقتصادی را بهبود بخشد تا انگیزه بیشتری برای مردم ایجاد شود تا در انتخابات مشارکت گسترده داشته باشند، بلکه باید به این خاطر مشارکت گسترده داشته باشند تا انتخاب درست و بجایی کنند.
در واقع مشارکت حداکثری همراه با انتخاب آگاهانهتر از میان نامزدهایی است که قرار است تا چند ماه دیگر خود را به مردم عرضه کنند و مردم نیز از میان آنها باید بهترین و اصلح ترین را برگزینند.
مردم این بار به شعارهای انتخاباتی و وعدههایی که از سوی برخی نامزدها برای جلب توجه و به دست آوردن رأی بیشتر بیان میشد، رأی نخواهند داد، چرا که عملگرایی را در دولت کنونی در وعدههای داده شده ندیدند.
مردم با مشارکت خود در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۴۰۰ مطالبهای عمیق برای تغییرات اساسی در اوضاع اقتصادی کشور، وضعیت نظام اداری یا همان بروکراسی، اوضاع نابسامان بانکها، وضعیت آشفته و بحرانی مسکن و از همه مهمتر عدالت خواهند داشت. مردم طالب اجرای عدالت هستند و این مقوله بستگی به نوع مشارکت و نوع انتخابی دارد که از مردم در انتخابات آینده دیده خواهد شد.
در این مقوله که چه فردی برای ایجاد تحول در کشور نیاز است، در آینده و با نزدیکتر شدن به زمان برگزاری انتخابات ریاست جمهوری مطالبی مطرح خواهد شد که به نظر نمیرسد اکنون زمان آن باشد که بخواهیم مصداقی سخن بگوییم.
نویسنده: محمد صفری