مراسم هفتاد و ششمین سالگرد تاسیس سازمان ملل در نیویورک در حالی آغاز به کار کرده است که امیر عبداللهیان وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران برای رایزنی با همتایان و مقامات سایر کشورها راهی نیویورک شده است. در همین حال امروز رئیسی رئیس جمهوری اسلامی ایران به صورت برخط در مجمع عمومی سخنرانی خواهند داشت. از نکات قابل توجه در حاشیه سفر وزیر امور خارجه برگزاری نشست مقامات ایرانی و گروه ۱+۴ درباره برجام است. آنچه از سوی مقامات آمریکا و اروپا و برخی محافل رسانهای داخلی مطرح میشود آن است که این نشست و حضور وزیر خارجه در نیویورک فرصتی برای شروع دوباره گفت و گوهای برجامی و توافق با غرب است. این مباحث در حالی مطرح میشود که در باب شرایط حاکم بر مذاکرات چند نکته قابل توجه است.
نخست آنکه برخلاف گذشته که تمام مباحث اقتصادی و مراودات جهانی به برجام و غرب گره خورده بود اکنون این روند تغییر کرده است چنانکه از یک سو فضای اقتصادی و رفع کاستیها و مشکلات کشور بدون چشم داشت به برجام در حال اجراست که روندی مثبت را نشان میدهد و از سوی دیگر تحولاتی همچون سند ۲۵ ساله همکاری ایران و چین، عضویت دائم ایران در پیمان شانگهای، دیپلماسی فعال در حوزه شرق گرایی که از نتایج آن را در تهیه میلیونها دز واکسن کرونا آن هم بدون اف ای تی اف و برجام میتوان مشاهده کرد، عملا حوزه تحریمی را با ناکامی همراه ساخته است. فروش چندین کشتی نفت کش سوخت به لبنان در حالی که آمریکا جرات اقدام علیه آنها را نداشته خود سندی دیگر بر توان کشور و دیپلماسی ورا غربی برای بی اثر کردن تحریمهاست.
دوم آنکه برنامه هستهای ایران طبق برنامه پیش میرود و به اذعان آژانس، ایران توانسته مقدار قابل توجهی ذخایر اورانیوم غنی سازی شده ۲۰ درصد و ۶۰ درصد تولید نماید. ایران همچنین بر اساس مصوبه مجلس به تعلیق تعهدات برجامی در قبال آژانس پرداخته و از این رویکرد نیز عقب نشینی نخواهد کرد.
سوم آنکه به اذعان غربیها، پس از خروج غیر مسئولانه آمریکا از افغانستان، کشورهای اروپایی به شدت نیازمند همکاری با ایران برای برقراری ثبات در این کشور و جلوگیری از مهاجرت میلیونها افغان به قاره اروپا هستند.هر چند اروپایی ها در ظاهر با ادعای همکاری ایران با طالبان برآنند تا حقیقت نیازشان به ایران را کتمان و پنهان سازند اما در عمل اذعان دارند که بدون همکاری با ایران توان مقابله با تبعات بحران افغانستان بویژه موج آوارگان را نداردند.
چهارم آنکه اقدام اخیر آمریکا و انگلیس مبنی بر انعقاد قرار داد برخوردار ساختن استرالیا از زیردریایی هستهای، در حالی دوگانگی هستهای این کشورها را آشکار ساخت که همزمان ماهیت خیانت کار آمریکا و انگلیس را بیش از پیش برای جهانیان روشن کرد چنانکه حتی فرانسه نیز اذعان کرد که بایدن همان ترامپ بدون توئیت است. اعترافی که حقانیت بی اعتمادی ایران به آمریکا را بیش از گذشته برای جهانیان آشکار ساخته است. با توجه به این حقایق به خوبی میتوان دریافت که در مذکرات نیویورک دست برتر با ایران است و تهران نیاز به برجام و مذاکرات برجامی ندارد لذا طرفهای غربی اگر واقعا به دنبال به نتیجه رسیدن مذاکرات هستند جز کنار نهادن زیاده خواهیهای نخ نما شده نظیر انعقاد برجام جدید، خواستههای موشکی و منطقهای و یا ارتباط دادن مذاکرات به آزادسازی جاسوسانشان، پایان سیاسی کاری آژانس و لغو عملی و قابل راستی آزمایی تحریمها گزینهای در پیش روی ندارند.
غرب نمیتواند نیاز خود به مذاکره را به عنوان امتیاز و لطف به ایران فروخته و در ازای آن خواستار کسب امتیازات بیشمار باشد. نکته مهم آن است که تحولاتی همچون افغانستان، توافق هستهای آمریکا و انگلیس با استرالیا، حقانیت مواضع ایران مبنی بر غیر قابل اعتماد بودن آمریکا را اثبات کرده است و لذا آمریکاییها به جای جوسازی و زیاده خواهی یا به عبارتی نعل وارونه زدن، باید اعتماد سازی جهانی را در پیش گیرند. اعتماد سازی که بخش کوچکی از آن لغو تمام تحریمها و راستی آزمایی این لغو از سوی ایران میباشد در غیر این صورت نشست نیویورک نیز دستاوردی برای طرفهای برجامی به همراه نخواهد داشت و این طرفهای غربی هستند که مسئول به نتیجه نرسیدن این مذاکرات خواهند بود.
نویسنده: قاسم غفوری
نخست آنکه برخلاف گذشته که تمام مباحث اقتصادی و مراودات جهانی به برجام و غرب گره خورده بود اکنون این روند تغییر کرده است چنانکه از یک سو فضای اقتصادی و رفع کاستیها و مشکلات کشور بدون چشم داشت به برجام در حال اجراست که روندی مثبت را نشان میدهد و از سوی دیگر تحولاتی همچون سند ۲۵ ساله همکاری ایران و چین، عضویت دائم ایران در پیمان شانگهای، دیپلماسی فعال در حوزه شرق گرایی که از نتایج آن را در تهیه میلیونها دز واکسن کرونا آن هم بدون اف ای تی اف و برجام میتوان مشاهده کرد، عملا حوزه تحریمی را با ناکامی همراه ساخته است. فروش چندین کشتی نفت کش سوخت به لبنان در حالی که آمریکا جرات اقدام علیه آنها را نداشته خود سندی دیگر بر توان کشور و دیپلماسی ورا غربی برای بی اثر کردن تحریمهاست.
دوم آنکه برنامه هستهای ایران طبق برنامه پیش میرود و به اذعان آژانس، ایران توانسته مقدار قابل توجهی ذخایر اورانیوم غنی سازی شده ۲۰ درصد و ۶۰ درصد تولید نماید. ایران همچنین بر اساس مصوبه مجلس به تعلیق تعهدات برجامی در قبال آژانس پرداخته و از این رویکرد نیز عقب نشینی نخواهد کرد.
سوم آنکه به اذعان غربیها، پس از خروج غیر مسئولانه آمریکا از افغانستان، کشورهای اروپایی به شدت نیازمند همکاری با ایران برای برقراری ثبات در این کشور و جلوگیری از مهاجرت میلیونها افغان به قاره اروپا هستند.هر چند اروپایی ها در ظاهر با ادعای همکاری ایران با طالبان برآنند تا حقیقت نیازشان به ایران را کتمان و پنهان سازند اما در عمل اذعان دارند که بدون همکاری با ایران توان مقابله با تبعات بحران افغانستان بویژه موج آوارگان را نداردند.
چهارم آنکه اقدام اخیر آمریکا و انگلیس مبنی بر انعقاد قرار داد برخوردار ساختن استرالیا از زیردریایی هستهای، در حالی دوگانگی هستهای این کشورها را آشکار ساخت که همزمان ماهیت خیانت کار آمریکا و انگلیس را بیش از پیش برای جهانیان روشن کرد چنانکه حتی فرانسه نیز اذعان کرد که بایدن همان ترامپ بدون توئیت است. اعترافی که حقانیت بی اعتمادی ایران به آمریکا را بیش از گذشته برای جهانیان آشکار ساخته است. با توجه به این حقایق به خوبی میتوان دریافت که در مذکرات نیویورک دست برتر با ایران است و تهران نیاز به برجام و مذاکرات برجامی ندارد لذا طرفهای غربی اگر واقعا به دنبال به نتیجه رسیدن مذاکرات هستند جز کنار نهادن زیاده خواهیهای نخ نما شده نظیر انعقاد برجام جدید، خواستههای موشکی و منطقهای و یا ارتباط دادن مذاکرات به آزادسازی جاسوسانشان، پایان سیاسی کاری آژانس و لغو عملی و قابل راستی آزمایی تحریمها گزینهای در پیش روی ندارند.
غرب نمیتواند نیاز خود به مذاکره را به عنوان امتیاز و لطف به ایران فروخته و در ازای آن خواستار کسب امتیازات بیشمار باشد. نکته مهم آن است که تحولاتی همچون افغانستان، توافق هستهای آمریکا و انگلیس با استرالیا، حقانیت مواضع ایران مبنی بر غیر قابل اعتماد بودن آمریکا را اثبات کرده است و لذا آمریکاییها به جای جوسازی و زیاده خواهی یا به عبارتی نعل وارونه زدن، باید اعتماد سازی جهانی را در پیش گیرند. اعتماد سازی که بخش کوچکی از آن لغو تمام تحریمها و راستی آزمایی این لغو از سوی ایران میباشد در غیر این صورت نشست نیویورک نیز دستاوردی برای طرفهای برجامی به همراه نخواهد داشت و این طرفهای غربی هستند که مسئول به نتیجه نرسیدن این مذاکرات خواهند بود.
نویسنده: قاسم غفوری