امروز سیزدهم دی ماه مصادف است با دومین سالگرد شهادت مردانی که تمام عمر جان خویش بر کف دست داشتند تا جان بخش مظلومان و ستم دیدگان باشند. آنانی که مرزها را در نوردیدند تا امنیت را نه تنها برای ملتهایشان که برای جهانیان رقم زنند. آری امروز سالروز شهادت سپهبد قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس و ابومهدی المهندس معاون حشدالشعبی و همرزمانشان در تروریسم دولتی آمریکاست که در فرودگاه بغداد به خیل همرزمان شهیدشان پیوستند.
امروز در حالی دو سال از آن روز میگذرد که نه تنها منطقه بلکه ملتها در بسیاری از کشورها از یک سو به تجدید پیمان با آن دلاورمردان میدان پرداخته و بر ادامه راهشان تاکید دارند و از سوی دیگر محاکمه و مجازات عامران و عاملان این ترور ضد بشری را مطالبه خود قرار دادهاند. امروز در بسیاری از نقاط جهان در حالی به یاد آن مردان راستین حقیقت و عدالت و صلح و امنیت، مراسمهای یادبود برگزار میشود که در باب آن چند نکته قابل توجه است:
نخست آنکه آمریکاییها و ایادی آنها در این دو سال تلاش کردهاند تا از یک سو نام سرداران مقاومت را حذف نمایند تا از یک سو خود از بازخواست جهانی در امان بمانند و از سوی دیگر از جایگاه و اهمیت نقش آنها در تحقق امنیت جهان بکاهند. آنها دریافتهاند که افرادی مانند سردار سلیمانی نه یک فرد بلکه یک مکتب و اندیشه هستند که در میان ملتهای منطقه و فرامنطقه جوانه زده است و هر روز ابعاد گستردهتری میگیرد چنانکه طی روزهای اخیر در بسیاری از کشورها تجمعات میلیونی در پاسداشت یاد سرداران مقاومت و با شعار مرگ بر آمریکا و مرگ بر اسراییل برگزار شده است.
تحولات روزهای اخیر پیرامون سالگرد شهدای مقاومت نشان داد که طراحیهای آمریکا برای به حاشیه راندن و اهمیت زدایی از مکتب سلیمانی با شکست مواجه شده است. این ناکامی زمانی بیشتر نمود مییابد که مردم افغانستان نه تنها از خروج ناگهانی نیروهای آمریکایی اندوهگین نشده اند بلکه با جشن و شادمانی از این فرار استقبال کردهاند.
دوم آنکه آمریکاییها تلاش بسیار کردهاند تا ایران و ایرانی را به دلیل مبارزه با آمریکا و نظام سلطه منزوی معرفی نمایند حال آنکه قدردانی جهانی از فرماندهان مقاومت نشان داد آنکه منزوی است نه ایران بلکه آن آمریکاست که با انزوا و انزجار جهانی مواجه شده است. رویکرد به مکتب سلیمانی یعنی رویکرد به همان فرهنگ انقلابی جمهوری اسلامی که نشانگر جایگاه و عزت جهانی آن است.
سوم آنکه مراسم تشییع پیکر مطهر سردار دلها و قدردانی و قدرشناسی ملت بزرگ ایران در مراسمهای سالگرد آن بزرگ مرد میدان، نشان داد که شعار ادعایی نه غزه نه لبنان، نه کلامی از سوی ملت ایران که برگرفته از القاها و فضاسازیهای دروغین نظام سلطه و ایادی آن برای بریده نشان دادن ایرانیان از فرهنگ مقاومت بوده است چرا که ملت ایران به پاسداشت مردی برخواستهاند که تمام عمر در مجاهدت و حمایت از عراق، سوریه، لبنان، فلسطین و یمن بوده است. ملت ایران با پاسداشت یاد او و تجدید پیمان با آرمانهایش بر ادامه حمایت از مقاومت تاکید کردهاند و این شکستی بزرگ برای آنانی است که رویکرد به آمریکا برای آنچه حل مشکلات کشور نامیده میشود را به ملت ایران نسبت میدادند.
نکته پایانی آنکه سردار سلیمانی را میتوان یک رسانه بزرگ جهانی دانست که در کنار انتشار فرهنگ مقاومت و شهادت، رسوا کننده واهی بودن ادعای آزادی بیان غرب بوده است. در طول دو سالی که از شهادت سردار مقاومت میگذرد بسیاری از شبکههای اجتماعی از جمله اینستاگرام عکسها و فایلهای صوتی سردار سلیمانی را حذف کردهاند تا به زعم خود مانع انتشار جهانی فرهنگ مقاومت گردند. رفتارهای دوگانه روی داده در فضای رسانهای بویژه فضای مجازی نشان داد که نظام سلطه حتی از نام و عکس و صدای سردار نیز در هراس است و ظرفیت کوچکترین اثری از سردار دلها را ندارد.
با تمام این تفاسیر سردار با تمام سانسورها و اقدامات خصمانه نظام سلطه، همچنان در راس توجهات ملتهای جهان قرار دارد و تا همیشه نیز ادامه خواهد یافت و این وعده صادق خداوند است برای آنانی که راه حق در پیش گیرند و صادقانه در مسیرش گام بردارند. امروز فریاد مشترک آزادیخواهان جهان در یک واژه خلاصه میشود و آن فریاد زنده باد علمدار است.
نویسنده: قاسم غفوری
امروز در حالی دو سال از آن روز میگذرد که نه تنها منطقه بلکه ملتها در بسیاری از کشورها از یک سو به تجدید پیمان با آن دلاورمردان میدان پرداخته و بر ادامه راهشان تاکید دارند و از سوی دیگر محاکمه و مجازات عامران و عاملان این ترور ضد بشری را مطالبه خود قرار دادهاند. امروز در بسیاری از نقاط جهان در حالی به یاد آن مردان راستین حقیقت و عدالت و صلح و امنیت، مراسمهای یادبود برگزار میشود که در باب آن چند نکته قابل توجه است:
نخست آنکه آمریکاییها و ایادی آنها در این دو سال تلاش کردهاند تا از یک سو نام سرداران مقاومت را حذف نمایند تا از یک سو خود از بازخواست جهانی در امان بمانند و از سوی دیگر از جایگاه و اهمیت نقش آنها در تحقق امنیت جهان بکاهند. آنها دریافتهاند که افرادی مانند سردار سلیمانی نه یک فرد بلکه یک مکتب و اندیشه هستند که در میان ملتهای منطقه و فرامنطقه جوانه زده است و هر روز ابعاد گستردهتری میگیرد چنانکه طی روزهای اخیر در بسیاری از کشورها تجمعات میلیونی در پاسداشت یاد سرداران مقاومت و با شعار مرگ بر آمریکا و مرگ بر اسراییل برگزار شده است.
تحولات روزهای اخیر پیرامون سالگرد شهدای مقاومت نشان داد که طراحیهای آمریکا برای به حاشیه راندن و اهمیت زدایی از مکتب سلیمانی با شکست مواجه شده است. این ناکامی زمانی بیشتر نمود مییابد که مردم افغانستان نه تنها از خروج ناگهانی نیروهای آمریکایی اندوهگین نشده اند بلکه با جشن و شادمانی از این فرار استقبال کردهاند.
دوم آنکه آمریکاییها تلاش بسیار کردهاند تا ایران و ایرانی را به دلیل مبارزه با آمریکا و نظام سلطه منزوی معرفی نمایند حال آنکه قدردانی جهانی از فرماندهان مقاومت نشان داد آنکه منزوی است نه ایران بلکه آن آمریکاست که با انزوا و انزجار جهانی مواجه شده است. رویکرد به مکتب سلیمانی یعنی رویکرد به همان فرهنگ انقلابی جمهوری اسلامی که نشانگر جایگاه و عزت جهانی آن است.
سوم آنکه مراسم تشییع پیکر مطهر سردار دلها و قدردانی و قدرشناسی ملت بزرگ ایران در مراسمهای سالگرد آن بزرگ مرد میدان، نشان داد که شعار ادعایی نه غزه نه لبنان، نه کلامی از سوی ملت ایران که برگرفته از القاها و فضاسازیهای دروغین نظام سلطه و ایادی آن برای بریده نشان دادن ایرانیان از فرهنگ مقاومت بوده است چرا که ملت ایران به پاسداشت مردی برخواستهاند که تمام عمر در مجاهدت و حمایت از عراق، سوریه، لبنان، فلسطین و یمن بوده است. ملت ایران با پاسداشت یاد او و تجدید پیمان با آرمانهایش بر ادامه حمایت از مقاومت تاکید کردهاند و این شکستی بزرگ برای آنانی است که رویکرد به آمریکا برای آنچه حل مشکلات کشور نامیده میشود را به ملت ایران نسبت میدادند.
نکته پایانی آنکه سردار سلیمانی را میتوان یک رسانه بزرگ جهانی دانست که در کنار انتشار فرهنگ مقاومت و شهادت، رسوا کننده واهی بودن ادعای آزادی بیان غرب بوده است. در طول دو سالی که از شهادت سردار مقاومت میگذرد بسیاری از شبکههای اجتماعی از جمله اینستاگرام عکسها و فایلهای صوتی سردار سلیمانی را حذف کردهاند تا به زعم خود مانع انتشار جهانی فرهنگ مقاومت گردند. رفتارهای دوگانه روی داده در فضای رسانهای بویژه فضای مجازی نشان داد که نظام سلطه حتی از نام و عکس و صدای سردار نیز در هراس است و ظرفیت کوچکترین اثری از سردار دلها را ندارد.
با تمام این تفاسیر سردار با تمام سانسورها و اقدامات خصمانه نظام سلطه، همچنان در راس توجهات ملتهای جهان قرار دارد و تا همیشه نیز ادامه خواهد یافت و این وعده صادق خداوند است برای آنانی که راه حق در پیش گیرند و صادقانه در مسیرش گام بردارند. امروز فریاد مشترک آزادیخواهان جهان در یک واژه خلاصه میشود و آن فریاد زنده باد علمدار است.
نویسنده: قاسم غفوری