روشن است که در اداره کشور اگر عملگرایی نتیجه محور اتفاق بیفتد، بسیاری از مشکلات حل میشود، اما همواره دیده شده که مسئولان بیشتر حرف میزنند و سخن میگویند و کمتر عمل میکنند. علاوه بر آن با وجود دشمن خارجی که قطعا وجود دارد و نمیتوان آن را نادیده گرفت، دشمنیها علیه ایران اسلامی بیشتر در زمانی است که گزک به دشمنان داده میشود و بهجای آن که زخم را درمان کنیم نمک هم میپاشیم و آنگاه است که مگسها دور زخمها جمع میشوند و آشوب بپا میشود.
رهبر انقلاب در دیدار مردم قم در تحلیل اغتشاشات در دیماه ۹۶ فرموده بودند؛ اینجوری نیست که ما هیچ اشکالی نداریم، فقط دشمن خارجی است که دارد [مشکل ایجاد میکند]؛ نه، مگس روی زخم مینشیند؛ زخم را خوب کنید، زخم را نگذارید به وجود بیاید. ما اگر مشکل داخلی نداشته باشیم، نه این شبکهها میتوانند اثر بگذارند، نه آمریکا میتواند هیچ غلطی بکند.» با توجه به سخنان مقام معظم رهبری روشن است که دشمنی دشمنان بیشتر زمانی شدت میگیرد که مشکلات در داخل کشور حل نشده باقی میماند.
ماجرای مرحومه مهسا امینی هم از همان مسائلی بود که به خاطر بیتوجهی به تبعات یک طرح سرانجام باعث شد این زخم را مگسها دروه کنند و آشوب و فتنه بپا شود. علاوه بر آن مسائل و مشکلات اقتصادی که این روزها بهشدت به اکثریت مردم فشار وارد کرده، بر اعتراضات و آشوبها افزود.
زمانی که دولت قصد داشت تا ارز ترجیحی را حذف کند و به ازای آن یارانه ۳۰۰ و ۴۰۰ هزار تومانی را به هر نفر پرداخت کند، روشن بود که فشار اقتصادی به مردم سر باز خواهد کرد. اکنون بحث بر سر آن نیست که تصمیم دولت در حذف ارز ترجیحی درست بوده یا نادرست، بحث بر سر آن است که دولت برای جلوگیری از تبعات تصمیم خود برنامهای در دستور کار نداشت.
رقم یک میلیون و ۲۰۰ هزار تومان به یک خانواده ۴ نفره یا یک میلیون ۶۰۰ هزار تومان برای همین خانواده چه اندازه از کمبودهای اقتصادی آن را جبران میکند؟ دولت برای جلوگیری از تبعات حذف ارز ترجیحی یا باید از تصمیم خود منصرف میشد یا این که رقم پرداختی یارانه را بیشتر در نظر میگرفت.
دولت پس از گذشت بیش از یکسال از عمر خود با وجود وعده ساخت یک میلیون مسکن در سال هنوز حتی یک واحد هم به متقاضیان تحویل نداده و این اتفاق خوبی نیست. وضعیت مسکن بسیار بحرانی است و این وضعیت نیازمند تصمیمات و اقدامات منطق و علمی است و اگر شرایط مسکن به همین روال ادامه داشته باشد، باید شاهد فقیرتر شدن قشر مستأجر و پولدارتر شدن آنهایی باشیم که دهها ملک دارند و همچنان در حال خرید خانه و آپارتمان هستند.
واقعیت آن است که با حلوا حلوا گفتن دهان شیرین نمیشود، وضعیت اقتصادی بسیار نامناسب است و مردم هم آستانه تحملشان بسیار پایین آمده، این همان زخمی است که رهبر انقلاب به آن اشاره کردهاند. تا زمانی که زخمها را تیمار نکنیم و بهبود نیابند، دشمن از این ضعف بهرهبرداری میکند و زخم روی زخم میگذارد. در همین دوماه گذشته که فتنه شکل گرفت چقدر به کشور زیان اقتصادی وارد شد؟ چه تعداد کسب وکارها تعطیل شد یا درآمدشان کاهش یافت؟ کسب و کارهای اینترنتی با محدودیتهایی که ایجاد شد چه اندازه زیان دیدند؟
همه اینها و بسیاری دیگر نتیجه التیام نبخشیدن به زخمهایی است که خودمان ایجاد کردهایم و البته برخی هنوز هم در داخل در حال نمک پاشیدن بر روی زخمها هستند. در حالی که شرایط سیاسی کشور مناسب نیست و نیازمند آرامش است، برخی سخنان مسئولان هم نمک به زخم پاشیدن است. یک نماینده مجلس اظهارنظر کرده؛ «نباید از اجرای قانون عفاف و حجاب عقبنشینی کرد.»
عقب نشینی نکنید اما پیش از آن به وضع و اوضاع اقصادی مردم هم توجه کنید و برای برون رفت از آن چارهای بیندیشید که اگر غفلت کنید خیلی دیر خواهد شد.
نویسنده: محمد صفری
رهبر انقلاب در دیدار مردم قم در تحلیل اغتشاشات در دیماه ۹۶ فرموده بودند؛ اینجوری نیست که ما هیچ اشکالی نداریم، فقط دشمن خارجی است که دارد [مشکل ایجاد میکند]؛ نه، مگس روی زخم مینشیند؛ زخم را خوب کنید، زخم را نگذارید به وجود بیاید. ما اگر مشکل داخلی نداشته باشیم، نه این شبکهها میتوانند اثر بگذارند، نه آمریکا میتواند هیچ غلطی بکند.» با توجه به سخنان مقام معظم رهبری روشن است که دشمنی دشمنان بیشتر زمانی شدت میگیرد که مشکلات در داخل کشور حل نشده باقی میماند.
ماجرای مرحومه مهسا امینی هم از همان مسائلی بود که به خاطر بیتوجهی به تبعات یک طرح سرانجام باعث شد این زخم را مگسها دروه کنند و آشوب و فتنه بپا شود. علاوه بر آن مسائل و مشکلات اقتصادی که این روزها بهشدت به اکثریت مردم فشار وارد کرده، بر اعتراضات و آشوبها افزود.
زمانی که دولت قصد داشت تا ارز ترجیحی را حذف کند و به ازای آن یارانه ۳۰۰ و ۴۰۰ هزار تومانی را به هر نفر پرداخت کند، روشن بود که فشار اقتصادی به مردم سر باز خواهد کرد. اکنون بحث بر سر آن نیست که تصمیم دولت در حذف ارز ترجیحی درست بوده یا نادرست، بحث بر سر آن است که دولت برای جلوگیری از تبعات تصمیم خود برنامهای در دستور کار نداشت.
رقم یک میلیون و ۲۰۰ هزار تومان به یک خانواده ۴ نفره یا یک میلیون ۶۰۰ هزار تومان برای همین خانواده چه اندازه از کمبودهای اقتصادی آن را جبران میکند؟ دولت برای جلوگیری از تبعات حذف ارز ترجیحی یا باید از تصمیم خود منصرف میشد یا این که رقم پرداختی یارانه را بیشتر در نظر میگرفت.
دولت پس از گذشت بیش از یکسال از عمر خود با وجود وعده ساخت یک میلیون مسکن در سال هنوز حتی یک واحد هم به متقاضیان تحویل نداده و این اتفاق خوبی نیست. وضعیت مسکن بسیار بحرانی است و این وضعیت نیازمند تصمیمات و اقدامات منطق و علمی است و اگر شرایط مسکن به همین روال ادامه داشته باشد، باید شاهد فقیرتر شدن قشر مستأجر و پولدارتر شدن آنهایی باشیم که دهها ملک دارند و همچنان در حال خرید خانه و آپارتمان هستند.
واقعیت آن است که با حلوا حلوا گفتن دهان شیرین نمیشود، وضعیت اقتصادی بسیار نامناسب است و مردم هم آستانه تحملشان بسیار پایین آمده، این همان زخمی است که رهبر انقلاب به آن اشاره کردهاند. تا زمانی که زخمها را تیمار نکنیم و بهبود نیابند، دشمن از این ضعف بهرهبرداری میکند و زخم روی زخم میگذارد. در همین دوماه گذشته که فتنه شکل گرفت چقدر به کشور زیان اقتصادی وارد شد؟ چه تعداد کسب وکارها تعطیل شد یا درآمدشان کاهش یافت؟ کسب و کارهای اینترنتی با محدودیتهایی که ایجاد شد چه اندازه زیان دیدند؟
همه اینها و بسیاری دیگر نتیجه التیام نبخشیدن به زخمهایی است که خودمان ایجاد کردهایم و البته برخی هنوز هم در داخل در حال نمک پاشیدن بر روی زخمها هستند. در حالی که شرایط سیاسی کشور مناسب نیست و نیازمند آرامش است، برخی سخنان مسئولان هم نمک به زخم پاشیدن است. یک نماینده مجلس اظهارنظر کرده؛ «نباید از اجرای قانون عفاف و حجاب عقبنشینی کرد.»
عقب نشینی نکنید اما پیش از آن به وضع و اوضاع اقصادی مردم هم توجه کنید و برای برون رفت از آن چارهای بیندیشید که اگر غفلت کنید خیلی دیر خواهد شد.
نویسنده: محمد صفری