پژهشگر علوم استراتژیک معتقد است، علیرغم اینکه بسیار بعید است که اروپاییها بخواهند مستقل از آمریکا عمل کنند اما، باز هم تلاش دیپلماتیک در یک فرجه زمانی محدود به منظور ایجاد شکاف واقعیتر بین آمریکا و اروپا کار صواب و درستی خواهد بود.
این روزها شاهد تحولات قابل تاملی از جمله خروج آمریکا از توافقنامه برجام، اتهامزنی رژیم غاصب صهیونیستی علیه ایران و سفر دورهای رایزنیهای تیم دیپلماسی کشورمان برای گرفتن تضمینهای لازم از اروپا در قبال ماندن در توافق هستهای هستیم. در همین رابطه سیاست روز با یکی از پژوهشگران حوزه مطالعات راهبردی و استاد حوزه و دانشگاه پیرامون تحولات کنونی به گفتوگو پرداخته است که در ذیل میآید.
محمدعلی رنجبر، در خصوص اتهامزنی اخیر رژیم غاصب صهیونیستی مبنی بر حمله ایران به جولان سوریه تحت اشغال این رژیم گفت: نخست آنکه نباید فراموش کنیم اسراییل در سال ۱۹۶۷ در جنگهای شش روزه منطقه جولان را تحت اشغال خود در آورد، یعنی رژیم صهیونیستی علاوه بر اینکه موجودیت خودش در سرزمینهای فلسطینی زیر سوال است و رژیم غاصب واشغالگر محسوب میشود، یکی از راهبردیترین مناطق کشور همسایهاش یعنی سوریه را نیز تحت اشغال دارد و این بلندیها به خاطر اشرافی که بر دمشق (فاصله این منطقه تا دمشق تنها ۷۰ کیلومتر است) و حومه دمشق دارند جزو راهبردیترین مناطق خاورمیانه به حساب میآیند. لذا حضور رژیم صهیونیستی در این منطقه یک اشغالگری مضاعف است.
این استاد حوزه و دانشگاه افزود: نکته دوم را باید در جنبشهای سال ۲۰۱۱ جهان اسلام که به بیداری اسلامی مشهور است جستجو کنیم. در مقطعی که اسراییل شکست حقارتآمیزی از حزب الله و حماس خورده بود، حرکتهایی در جهان اسلام آغاز شد. آنها این فرصت را غنیمت شمرده و به اسم بهار عربی هزاران تروریست را در طول این هفت سال به جان مردم و دولت سوریه انداختند تا هم ارتباط ایران با حزب الله و حماس که سوریه بازوی ارتباطی آن بود را قطع کنند و هم تکفیریها را به سمت مرزهای ایران سوق دهند و به اصطلاح عمق استراتژیک برای خودشان درست کنند. بنابراین برهیچکس نباید این مسئله پوشیده باشد که رژیم غاصب صهیونیستی هفت سال در سوریه در حال جنگ نیابتی است!
پژوهشگرحوزه مطالعات راهبردی و علوم استراتژیک در ادامه گفت: نکته سوم نیز اینکه رژیم صهیونیستی در طول این مدت هفتساله مخصوصا در این اواخر و با شکست گروههای تکفیری، حمایت و دخالت خودشان را در سوریه عینیتر کردهاند. تقریبا هر هفته چندین حمله موشکی و هوایی به مناطقی در سوریه مخصوصا منطقه قنیطره میکنند. لذا شروع کننده درگیریهای اخیر کسی جز اسراییل نیست.
به باور رنجبر، با تاکید به این سه مسئله کلیدی، میتوان گفت حمله سوریه به مواضع رژیم کودککش در بلندیهای جولان دفاع مشروع است. دفاع از تمامیت ارضیاش چون اینجا خاک سوریه است و نه رژیم صهیونیستی غاصب. ضمنا این منطقه محلی بود برای رصد و هدایت اطلاعاتی تکفیریها علیه دولت و ملت سوریه، لذا این حملات را پاسخ دولت سوریه به حملات و اشغالگری رژیم صهیونیستی میدانم و معتقدم هنوز زمان پاسخ ایران به حملات این رژیم غاصب فرا نرسیده است و صهیونیستها با استفاده از پروپاگاندای تبلیغاتی سعی در ایرانهراسی و توجیه شکستهای خودشان دارند. آنها تلاش میکنند که جایگاه متهم و مدعی را عوض کنند. درحالیکه خود متهم ردیف اول بیثباتی و اشغالگری مضاعف در این منطقه هستند.
ماندن اروپا در برجام بدون آمریکا سوال دیگری بود که رنجبردر پاسخ به آن تصریح کرد: یکی از اهداف ما از مذاکرات برجام ایجاد شکاف بین اروپا و آمریکا بود، نشانههای این شکاف تا حدی عیان شده است اما، متاسفانه اروپا قریب به هفتاد سال است که مستقل از آمریکا نتوانسته عمل کند. از این رو بسیار بعید است اروپا بخواهد مستقل از آمریکا عمل کند.
وی اظهارداشت: بعد از پایان جنگ جهانی دوم به این طرف با توجه به فاتح جنگ بودن آمریکا، آنها توانستند بخش غربی اروپا و بعدها با اجرای طرح مارشال تقریبا بخش عمدهای از اروپا را به سمت خودشان سوق دهند و با فروپاشی شوری تسلط کاملی بر اروپا داشته باشند. البته وقتی میگوییم اروپا طبعا بین انگلستان با فرانسه یا فرانسه با آلمان و یا آلمان با ایتالیا و اتریش نسبت به نزدیکی و ارتباطشان با امریکا تفاوت وجود دارد.
این استاد دانشگاه بیان داشت: بسیاری از خود اروپاییها انگلیس را نه اروپایی بلکه آمریکایی و نفوذی آمریکا در اتحادیه اروپا می دانند. لذا اروپا به شدت تحت سلطه و سیطره آمریکاست. لکن علیرغم این سابقه تاریخی، دستگاه دیپلماسی ما باید چند نکته را مد نظر داشته باشد و با لحاظ این نکات البته با استفاده از استراتژی هویج و چماق میتواند به ایجاد شکاف بین اروپا و آمریکا بیشتر کمک کند.
وی در توضیح این نکات خاطرنشان کرد: رای مردم بریتانیا به خروج از اتحادیه اروپا که فرصتی تاریخی برای ماست تا بهتر بتوانیم از نفوذ آمریکا در اروپا بکاهیم. انگلستان نفوذی آمریکا در اتحادیه محسوب میشود.
رنجبرهمچنین اظهارداشت: مسئله بعدی روی کار آمدن ترامپ است. او نشان داده که بر خلاف روسای جمهور قبلی آمریکا چندان به توافقات پایبند نیست و کاملا اروپای مطیع را میخواهد، خروج او از پیمان پاریس و تهدیدات وقت و بیوقت او علیه اروپاییها شاهدی بر این ادعاست. در نتیجه این مسئله نیز فرصتی استثنایی به دست ما میدهد که از حس استقلالخواهی اروپاییها مخصوصا کشوری مثل فرانسه که سابقه رئیسجمهوری چون دوگل استقلالخواه را دارد بهره ببریم.
پژوهشگر حوزه مطالعات راهبردی و علوم استراتژیک در ادامه گفت: پیروزیهای اخیر ناسیونالیستهای افراطی و احزاب راستگرا در اروپا که همه اینها میتواند فرصت بیسابقهای برای ما ایجاد کند تا با دیپلماسی قوی بتوانیم از اروپا تضمینهای عینیتر را برای ادامه همکاری با خود و دور شدن از آمریکا را داشته باشیم.
به باور این استاد حوزه، لذا اروپا اینک در یک مقطع راهبردی قرار دارد و باید تکلیف خود را مشخص کند؛ بدون شک قدرت دیپلماسی ما در یادآوری استقلالخواهی برخی از سران سابق اروپا در برابر زیادهخواهی آمریکاییها مثل ژنرال دوگل فرانسوی و بهرهگیری از استراتژی هویج و چماق در همراه کردن اروپا میتواند به ما کمک شایانی داشته باشد. یعنی در کنار وعدههایی جهت امتیاز به آنها حتما باید تهدید به خروج از برجام و حتی ان. پی. تی در صورت عدم همکاری به صورت جدی در بین گزینههای ما باشد. در نتیجه علیرغم اینکه بسیار بعید میدانم اروپاییها بخواهند مستقل از آمریکا عمل کنند اما، باز هم تلاش دیپلماتیک در یک فرجه زمانی محدود به منظور ایجاد شکاف واقعیتر بین آمریکا و اروپا کار صواب و درستی خواهد بود.
رنجبر در پاسخ به این پرسش که ایران چطور میتواند از این انفعال در قبال برجام خارج شود؟ بیان داشت: نظام بین الملل دارای دو طیف متضاد در دو گفتمان متقابل با هم و یک طیف در میانه این دو، قطب متضاد طیفبندی میشود. این طیفها عبارتند از، طرفداران حفظ وضع موجود به رهبری آمریکا و متحدین راهبردیاش مثل اروپا، اسراییل و برخی دولتهای دیکتاتور و دست نشانده در منطقه ما و سایر نقاط جهان، همچنین منتقدین سهمخواه وضع موجود به رهبری چین و روسیه و همراهی سایر کشورهای بریکز BRICS که عبارتند از برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی کشورهایی که از میزان رشد و توسعه بالایی برخودارند. این کشورها منتقد وضع موجودند اما نه برهمزننده، بلکه تلاش میکنند که سهم بیشتری از این نظم عاید خود کنند.
وی گفت: منتقدین برهمزننده وضع موجود به رهبری ایران و متحدینش، جمهوری اسلامی ایران که برآمده از یک انقلاب مردمی و اسلامی است، از همان ابتدا هدف خود را با توجه به تعالیم اسلامی مبارزه با طواغیت و رژیمهای دستنشانده در حوزه ملی و منطقهای و جهانی کرده است.
این استاد دانشگاه با تاکید بر اینکه در این سالها آمریکا و ایران تمام تلاششان این بوده است که گروه دوم را با خود همراه کنند، اظهار داشت: با عنایت به آنچه بیان کردم، یکی از اهداف راهبردی ما برای ورود به مذاکرات برجام، ایجاد شکاف در وهله اول بین اعضای شورای امنیت مخصوصا بین روسیه و چین به عنوان رهبران طیف دوم با سایر کشورهای عضو به عنوان رهبران طیف اول است و در وهله دوم ایجاد شکاف بین آمریکا و اروپا و کشاندن اروپا به سمت خودمان بود. هدف ثانوی ما نیز از ایجاد این شکاف متحد کردن این کشورها با سیاستهای راهبردی خودمان است.
وی افزود: به خوبی توانستیم از فرصت تنفس برجام استفاده کنیم و ضمن ایجاد شکاف بین اعضای شورای امنیت، روسیه و چین را با خود همراه کنیم.
رنجبر با اشاره به اینکه همکاریهای گستردهای با هند نیز مخصوصا در منطقه چابهار آغاز کردیم، بیان داشت: اخیرا نیز رهبری عزیز در دیدار با پوتین ایجاد یک خط ترانزیتی جدید بین چابهار تا سنپترزبورگ را مطرح کردند. ضمنا همکاریهای ما با روسها در پایان دادن به داعش و شکست گروههای تکفیری در عراق و سوریه یکی از این دستاوردها بوده است.
تشکیل اتحاد برای بازسازی عراق و سوریه و سایر همکاریهای راهبردی، بین ایران و روسیه و ترکیه که بزرگترین ارتش عضو ناتو بعد از آمریکاست، از اینرو معتقدم سطح راهبردی نظام ما نهایت استفاده را از برجام برده است و انفعالی در کار نبوده است.
وی با انتقاد از اینکه سطح ملی و محلی چندان از این فرصت استفاده نکرد و به جای تکیه بر مقاومسازی اقتصاد و سوق دادن دلارهای آزاد شده به سمت تولیدات کشاورزی و صنعتی، بیشتر در فکر کارهای نمایشی همچون خرید هواپیما بودند، گفت: لذا میپذیرم در این بخش قدری بیبرنامه بودیم و بازار ارزی و تجاری ما تا حدی اسیر ماندن و نماندن آمریکا در برجام بود و بهترین کار برای گذار از این انفعال، تکیه بر بنیه داخلی و عنایت به مقاومسازی اقتصاد در حوزه داخل است.
این استاد دانشگاه در پاسخ به سوالی که بهترین راهکار در قبال ۵ کشور طرف حساب ایران به منظور انجام تعهدات برجامی چیست؟ خاطرنشان کرد: متاسفانه یکی از اشکالات کار ما بعد از امضای برجام این بود که به شروط رهبری در مرحله اجرای برجام عنایت نکردیم، ایشان روی این نکته تاکید داشتند که علاوه بر گرفتن تضمینهای عینی و واقعی، باید گام به گام توافقات را اجرایی کرد یعنی یک گام ما برداریم و اگر آنها نیز به توافقشان عمل کردند گام بعدی و بعدی، اما دوستان ما تقریبا همه گامها را برداشتند تا به قول خودشان حسن نیتمان را نشان دهند.
این استاد حوزه اظهارداشت: ضمنا اصلا فکر هم نمیکردند که شخصی به مانند ترامپ روی کار آید و متاسفانه خوشبینی غیرمعقولی نسبت به رقیب داشتند. درحالیکه فضای روابط بینالملل فضایی آکنده از بیاعتمادی است و همه در پی بیشینهسازی منافع خود هستند لذا اصل برعدم اعتماد است!
وی در پایان گفت: درنتیجه عنایت به رهنمودهای رهبری جهت گرفتن تضمینهای عینی و اجرای گام به گام توافقات میتواند بهترین راهکار در متعهد ماندن طرفهای مقابل به توافقات و تعهداتشان باشد. حتما تنبیهات لازم هم در عدم پایبندی به توافقات لحاظ شود.
نویسنده: هدی دهقان بذرافشان