شما در دولتهای دههای از جمهوری اسلامی کار کردید که علیرغم سختی و فشار توانسته است کارنامه قابل قبولی از توسعه کشور به جای گذارد. درباره خصیصههای دولت در آن شرایط که باعث شد رشد کشور متوقف نباشد، بگویید؟
دولتهای دهه شصت خصوصیتهای زیادی داشتند که منجر به توسعه کشور شد اما شاید مهمترین خصیصه این دولتها این بود که توانایی اداره کشور و جنگ را به عهده گرفت و این توانایی را هم داشت. دولت توانست با همه شرایط و فشارها کارها را طوری تنظیم و پیگیری کند که اداره کشور موفق باشد. میتوانیم این را بگوییم که تمامی اتفاقاتی که در دهه ۶۰ افتاد مبتنی بر توسعه کشور بود. تمام کار زیربنایی طوری پیگیری شد که توسعه خوبی هم در زمینه مردمی و هم در زمینه رفاهی در کشور ایجاد شد. ما در دوران جنگ کار استخراج ۴ میلیون نفت بدون آسیب زدن به مخازن را انجام دادیم، توانستیم شبکه گازرسانی را سراسری کنیم.
در ابتدای دهه ۶۰ انشعابات گاز به ۱۰۰ هزار نمیرسید اما در همین دهه با توجه به نبود پول، دولت توانست شبکه عظیم گاز راه بیندازد و ۲۷۳ شهر بزرگ از جمله تهران، تبریز، اردبیل و... را گازرسانی کند. این شرایط و البته باقی توسعههای کشور خصوصا در بحث دفاعی یعنی دولت در دهه ۶۰ کارهای زیر بنایی کرد.
همان موقع شبکه ۷۰۰ مگاواتی که نصب شد به بیش از ۲۰ هزار مگاوات رسید. تلفن در ابتدای دهه ۶۰ یک میلیون مشترک به زور داشت، اما در اواخر آن به بیش از ۷ میلیون رسید. تکنولوژی جدید نفت و گاز و پست و مخابرات و نیرو به سطح جهانی رسید. این رویه طوری شد که ما در غرب آسیا به قدرت علمی در این حوزهها تبدیل شدیم. قدرتی که نیازمند دانش، مدیریت و محصول خارجی نبود. توانستیم تکنولوژی را رشد دهیم با همه سختیهایی که در مسیر وجود داشت.
یعنی به نوعی به مدیریت مقاومتی و همراهی مردمی نانوشته دست یافته بودیم؟
بله، نیروی انقلاب در دهه ۶۰، توانست کشور را به لحاظ فشار خارجی در حاشیه امن نگه داشته و از تحمیل شرایط سخت منجر به تسلیم نجات دهد. من به شخصه از مدیریتهای اجرایی، فنی و دفاعی این دوره به طور کامل دفاع میکنم چراکه توانست مشکلات و گرفتاریهای موجود و به ارث رسیده از رژیم پهلوی را نجات دهد. بعد از انقلاب نیروهای هم راستا با تفکرات انقلابی وظیفه خودشان را به عهده گرفتند و به تدریج توانستند تمامی مواضع عقبافتادگی را به روز کنند و اداره کشور را به دست بگیرند. در این بین برخی عوامل نفوذی با هوشیاری مردم و نیروهای نظام کنار گذاشته شدند.
برآیند کار دولت در دهه ۶۰ را موفق میبینید؟
بله، کلا هم کشور و دولت و نظام توانست عملکرد قابل قبولی از خود به جای بگذارد. رفتن بنیصدر، کمرنگ شدن منافقین و از بین بردن آنها در داخل و بعد عقبنشینی نیروهای ضدانقلاب جز مدیریت اداری کشور با حضور به موقع مردمی است که موفقیت درپی داشت. بر این اساس جمع نیرویهای انقلاب در اداره انقلاب و اداره کشور و ممانعت از ورود تئوریهای ضد توسعهای موفق بود که این موفقیت متعلق به ملت است.
البته باید گفت الان هم مردم یکپارچه هستند، اما قدرت سیاسی و یا گروهها و احزابی که مدعی قدرت سیاسی هستند نمیتوانند رضایت مردم را به دست بیاورند، اما آن موقع دولت و مسئولان توانسته بودند که رضایت عامه را به دست بیاورد و مردم را کامل با رضایت با خود همراه کند.
چرا مسئولان کنونی نمیتوانند رضایت عمومی مردم را به دست آورند؟
منکر تلاش مسئولین و دولت در کسب رضایت عامه نمیشوم اما این تلاش نتیجهای نداشته است در دهه ۶۰ موفقیتها و رضایت عمومی به شدت بیشتر از الان بود. البته معتقدم که مردم دهه ۶۰ با جامعه اکنون تفاوتی ندارند. هنوز هم مردم پای انقلاب هستند و توان اداره کشور را دارند حتی بیشتر از قبل، اما انشقاقهای سیاسی و وجود چپ و راستهای جناحهای سیاسی باعث شده که مردم معطل بمانند و استعدادشان نیز در این معطلی بدون استفاده بماند. امروز استعداد عمومی کشور بالاتر از دهه ۶۰ است و مردم فرهیخته هستند. مثلا ما در آن دوران ۶ میلیون دانشآموز داشتیم که به نزدیک ۲۰ میلیون در سال ۶۸ که جمعیت کشورمان ۴۸ میلیون بود رسید. سال ۶۸ من گفتم یکسوم کشور در دبستان و دبیرستان هستند. حتی زمانی که انقلاب پیروز شد تنها ۴۰ درصد باسواد بودند. البته سواد سیاسی و درک زمانی خوبی داشتند؛ ولی امروز بسیار پر قدرتتر وارد میدان شدهاند. امروز مردم پای کارتر بوده و وسیعتر خدمترسانی میکنند. امکانات بالقوه بهتری را هم از لحاظ نیروی علمی انسانی داریم. اما اختلاف سیاسی مانع این است که از قدرت عامله استفاده کنیم.
راز موفقیت دهه ۶۰ چه بود؟
در یک جمله بگویم که در دهه ۶۰ حقوق عامه بر حقوق افراد خاص ترجیح داشت اما امروز حقوق خاصها به منافع عامه ارجحیت پیدا کرده است.
اکنون مردم میخواهند که مثل قبل حقوق عامه ترجیح داده شود. مردم خواهان این هستند که از استعدادشان در اداره کشور استفاده بشود. به مراتب مردم الان پای کارتر و قویتر شدهاند و اراده و عزم جدی هم دارند، اکنون دانایی بالاتر رفته و در پی آن توقع مردمی هم بالا است ولی قدرت سیاسی نمیتواند انتظارات مردم را برآورده کند.
برآورده نشدن انتظارات مردمی چه تبعاتی خواهد داشت؟
مردم ما ناراضی هستند، اما هنوز هم همراه هستند. مثلا در انتخابات ۹۲ دائم رسانههای خارجی را رصد میکردم. تا روز قبل از برگزاری انتخابات میگفتند که حداکثر مشارکت مردمی ۱۵ میلیون میتواند باشد، اما دیدیم که بنا بر گفتهای ۴۲ میلیون و بنا به روایت دیگری۳۷ میلیون مشارکت مردی داشتیم. این استعداد ملت ایران است و کسی نباید به حساب گروهها و اشخاص آن را مصادره کند، من مطمئنم امروز وضع تئوریهای سیاسی و استعدادهای موجود در بین عامه سازمان یافته تر از قبل است.
به انتخابات ۹۲ اشاره کردید، اگر بخواهید عملکرد دولت روحانی را در سه سال اخیر بررسی کنید فکر میکنید توانسته عملکرد موفقی داشته باشد به صورتی که اعتمادکنندگان به خود و رایدهندگان را راضی کند؟
در اینباره ابتدا باید بگویم که این دولت توانست آرامش را در جامعه حفط کند، این بزرگترین دستاورد دولت روحانی بود. اما در بعد عملی باید گفت دولت نتوانسته است رضایت عامه را به دست آورد و اقدامات عملی موفقی داشته باشد. دولت توانست آرامش را حفظ کند بر خلاف دولت قبلی که دائم با سه قوه در حال بحث و تنش بود و همین موضوع هم باعث گرفتاری دولت قبل شد.
مردم کشور را دوست داشتند و آرامش میخواستند و در عین مطالبهگری سیاسی با آرامش آنها را دنبال میکنند و برای همین انتخاب کردند که آرامش داشته باشند و این مردم بودند که توانستند خواسته خود را به دولت فعلی بقبولانند که آرامش داشته باشد. بر این اساس من معتقدم به دلیل همراه نشدن مردم با ناآرامی و دعواهای جناحی دیگر امکان ندارد اجازه دهند که جریانهای سال ۸۸ بهوجود بیاید. چون مردم بودند که تشخیص دادند درگیریها به نفع کشور و حق و حقوقشان نیست. آرامش دولت روحانی دستاورد مردم است.
واقعیت این است که مردم قدرت سیاسی و کشور را دوست دارند اما از اداره کشور رضایتمند نیستند. مردم نسبت به کارهای قوه مقننه، قضاییه و مجریه اعتراض دارند اما کشور و انقلاب را مافوق این قوا میدانند و همچنان همراه هستند. آنها حاضر به برهم زدن آرامش کشور نیستند و این متعلق به مردم است. نسلی که پای انتخابات میایستد و انتخابات را ارجح به درگیری جناحی و سیاسی میبیند.
توصیه شما به دولت در یکسال پایانی چیست تا بتواند از این فرصت برای انجام کارهای ناتمام استفاده کند؟
به دولت توصیه میکنم که خاضعانه رفتار کند و با منتقدان و حتی کسانی که به دولت حمله میکنند درگیر نشود، حوصله داشته باشد و در این درگیر نشدنها پیشگام باشد. چراکه اگر درگیری داشته باشد گرفتار میشود و از تکلیفش باز میماند. اگر این کار را نکند باید همه وقت باقی مانده را به درگیری بگذراند، درگیریای که شاید از لحاظ سیاسی بتواند با این روش رای خود را بالا ببرد اما این روش، روش درست و در مسیر انقلاب و شرعی برای کسب رای نیست.
البته دیگر توصیه من به دولت این است که دست به ترکیب کابینه نزند. البته این توصیه به مجلس هم بر میگردد چراکه اگر در این فرصت باقی مانده فردی جابهجا شود، کل دولت متوقف میشود و تا انتهای فرصت خود حتی موفق به انجام همین کارهایی که در دست دارد هم نمیشود. باید دولت خودش را آماده کند تا در انتخابات ۹۶ بتواند آرامش موجود را حفظ و از آن عبور کرده و به کارهای عملی بپردازد.
فکر میکنید دولت در دوره بعد رای بیاورد؟
هر دولتی که میآید باید برای خدمت و ماندگاری در اذهان کار کند. در اینباره من اظهارنظر و به نوعی تعیین تکلیف برای مردم ندارم مردم تصمیم میگیرند که دولت بماند یا نه. اما توصیه من این است که اگر دولت رای نیاورد خوشنام و موفق از میدان کنار رود نه اینکه با اتهام و گرفتاری کنار برود. دولت متعلق به انقلاب و مردم است و باید به تصمیم مردم احترام گذاشت.
نمره شما به عملکرد سه ساله دولت چه نمرهای است؟ دولت قبول میشود؟
فقط مردم باید به دولت نمره بدهند و اشخاصی که به دولت نمره میدهند به نظرم خیلی موفق نمیشوند. اگر دولت توانست رای مجدد بگیرد رضایت به دست آمده و نمره قبولی از مردم گرفته است. در اینجا باید گفت هر چه مردم تشخیص دهند. ما نباید تبدیل بشویم به کسانی که از عملکردها بدون تکیه به آرای مردم تعریف کنیم.
مائده شیرپور