علي تتماج:
نيكولا ساركوزي رئيس جمهور فرانسه ديروز در سفري غيره منتظره وارد افغانستان شد. هر چند كه وي رسيدگي به وضعيت نظاميان و ارتقاي روابط ميان دو كشور را اساس اين سفر عنوان كرده اما بررسي شرايط افغانستان و فرانسه اهدافي ديگر را در وراي اين سفر آشكار ميكند.
اولا، در روزهاي اخير افزايش تلفات نيروهاي فرانسوي و نيز به گروگان گرفته شدن برخي اتباع اين كشور به دست طالبان، چالشهاي بسياري براي سران فرانسه به همراه داشته است. كاهش انتقادهاي نظاميان و مردم از عملكرد ضعيف فرانسه در افغانستان از اهداف اين سفر است. در حوزه داخلي نيز فرانسه به دليل بحران اقتصادي با اعتراضهاي مردمي همراه شده است. ساركوزي تلاش دارد با معطوف ساختن افكار عمومي به افغانستان بويژه با وعده خروج نيروها تا حدودي از اعتراضهاي داخلي بكاهد.
ثانيا، در روزهاي اخير مقامات ارشد ساير كشورهاي غربي نظير كامرون نخست وزير انگليس،(پانهتا) وزير دفاع آمريكا، وستروله وزير خارجه آلمان، مقامات ارشد كانادا و ناتو و... از افغانستان ديدار داشته اند. آنچه در تمام اين سفرها مطرح شده اجراي طرح آغاز خروج از افغانستان بر اساس جدول زماني ناتو است. غربيها از جمله فرانسه با ادعاي آغاز خروج برآنند تا پس از 10 سال جنگ و كشتار ادعاي موفقيت در جنگ را اعلام دارند تا عقب نشيني اجباري(بخوانيد فرار) از افغانستان را در لواي طرح واگذاري امور به افغانها پنهان سازند. آنها اين رويكرد را با حضور در افغانستان اجرا ميكنند تا جنبه تبليغاتي آن بيشتر باشد.
ثالثا، كشورهاي غربي چند اصل را در افغانستان پي گيري ميكنند. واداشتن افغانستان به پذيرش توافقنامه استراتژيك براي حضور بلند مدت در افغانستان، آغاز مذاكره ميان اشغالگران و طالبان ، رضايت افغانستان براي اجراي عمليات عليه پاكستان و اشغال احتمالي اين كشور، سوق دادن افغانستان به قطع روابط با كشورهاي همسايه به عنوان تهديدي براي منافع اشغالگران و... از جمله اهداف غرب در افغانستان ميباشند.
با تمام اين تفاسير سفر ساركوزي به هر عنواني كه صورت گرفته باشد يك اصل اساسي در آن قابل توجه است و آن سرزده بودن اين سفر است. سفر مقامات غربي از جمله ساركوزي به افغانستان با اين وضعيت نشان ميدهد كه به رغم 10 سال حضور، اشغالگران نه در تامين امنيت و نه در برقراري ارتباط با مردم افغانستان به نتيجه مطلوبي دست نيافتهاند چنانكه آنها به رغم حضور150 هزار نيروي نظاميتوان سفر آشكار و از پيش اعلام شده به افغانستان را ندارند. امري كه آن را بايد برملا كنند واهي بودن ادعاي غرب در مقابله با ناآراميها و توسعه مناسبات با افغانستان دانست.